• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَ وَرَثة الأنبیاء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




وَ وَرَثة الانبیاء
و وارثان پیامبران ...
فراز وَ وَرَثة الأنبیاء در زیارت جامعه کبیره، اهل بیت (علیهم‌السّلام) را به عنوان وارثان پیامبران (علیهم‌السّلام) معرفی می‌کند. امامان (علیهم‌السّلام)، پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، وارثان پیامبران پیشین هستند.



وَرَثَة: جمع «وارث»، به معنای میراث‌بَر، میراث‌خوار، ارث بَرَنده. «المیراث: ان یکون الشیء لقوم ثم یصیر الی آخرین بنسبٍ او سبب».

ارث، اصطلاحی است که به معنای انتقال دارایی و حقوق (میراث) شخص درگذشته (مورّث)، به شخص زنده (وارث) است و با رعایت شرایط و موازین خاصّی انجام می‌پذیرد و بدین‌سان، میراث مُردگان، برای دیگران باقی می‌مانَد. در عبارت «وَرَثة الانبیاء»، دو پرسش مهم وجود دارد: میراث پیامبران، کدام است؟ و وارثان آنها، کیان‌اند؟


میراث پیامبران، بنا بر آنچه در متون روایی آمده است، تمام آثار نبوّت است که به گونه‌ای نشانه پیامبری آنان و همراهِ حادثه‌ای سِتُرگ در سیر زندگانی انبیای پیشین بوده است؛ مانند:
تابوت، الواح و عصای موسی (علیه‌السّلام)، صُحُف ابراهیم (علیه‌السّلام)، انگشتریِ سلیمان (علیه‌السّلام)، پیراهن یوسف (علیه‌السّلام) و دانش پیامبران پیشین. (در مورد اخیر، بیشتر سخن خواهیم گفت و علاقه‌مندان به دیگر میراث پیامبران را به کتاب‌های معتبر، ارجاع می‌دهیم. )
بنا بر روایتی، امام صادق (علیه‌السّلام)، پس از برشمردن میراث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که در اختیار امام علی (علیه‌السّلام) بوده است، می‌فرماید: «کُلُّ نَبِیٍّ وَرِثَ عِلْمَا او غَیرَهُ فَقَد انْتَهی الی آلِ مُحَمَّدٍ.» هر پیامبری، آنچه از دانش و غیر دانش به ارث برده است، سرانجام، همه آنها، به خاندان محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌رسد.


احادیث بسیاری، گواهی می‌دهند که دانش پیامبران، نابود شدنی نیستند و به میراث، بُرده می‌شوند که به واگویی برخی از آنها می‌پردازیم:
در روایتی از امام باقر (علیه‌السّلام)، نقل شده است که:
«انَّ العِلْمَ الّذی نَزَلَ مَعَ آدَم (علیه‌السّلام) لَم یُرفَعْ وَ العِلمُ یُتَوارَثُ، وَ کانَ عَلِیٌّ (علیه‌السّلام) عالِمُ هذِهِ الاُمَّةِ، وَ انَّهُ لَم یَهلِک مِنّا عالِمٌ قَطُّ الّا خَلَفَهُ مِن اهلِهِ مَن عَلِمَ مِثلَ عِلمِهِ او مَا شاءَ اللّه ُ.» دانشی که با آدم (علیه‌السّلام) فرود آمد، دیگر بالا نرفت، و دانش، به ارث بُرده می‌شود. علی (علیه‌السّلام)، دانشمندِ این امّت بود و هرگز در میان ما عالمی رَخت بر نمی‌بندد، مگر آن که از خاندان او، کسی جانشین او می‌شود که علمی همچون او دارد یا آنچه را خدا بخواهد، می‌داند.
ابوبصیر (که از یاران دانش پژوه امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بود)، در پی فهم میزان دانش پیامبر و امامان (علیهم‌السّلام)، به منزل امام باقر (علیه‌السّلام) می‌رود و به ایشان می‌گوید: شما وارثان پیامبر خدایید؟ امام (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «آری».
ابوبصیر می‌گوید: پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، وارث پیامبران بود و هر آنچه که آنها می‌دانستند، می‌دانست؟ امام (علیه‌السّلام) فرمود: «آری».امام علی (علیه‌السّلام) نیز از مردم می‌خواست که رازهای نهان را از او بپرسند؛ زیرا خود را وارث دانشِ پیامبران و فرستادگان الهی معرّفی می‌نمود: «سَلُونی عَن اسْرارِ الغُیُوبِ، فَانّی وارِثُ عُلُومِ الانبِیاءِ وَ المُرسَلِینَ». از رازهای نهانی بپرسیدم که من وارث دانش‌های پیامبران و فرستادگان‌ام.
کتاب‌های آسمانی پیامبران، مانند انجیل، زبور و تورات، در زمره میراث آنان، به شمار می‌آید که در اختیار وارثان ویژه آنان، قرار دارد.در روایتی آمده است: امام صادق (علیه‌السّلام) به ابوبصیر فرمود:
«عِندَنا الصُحُفُ الَّتی قالَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ: «صُحُفِ ابراهیم و موسی». قُلتُ: هِیَ الاَلواحُ؟ قالَ: نَعَم.» صحفی که خداوند فرمود: «صحفِ ابراهیم و موسی (علیهماالسلام)» نزد ماست. ابوبصیر پرسید: همان لوح‌ها؟ امام (علیه‌السّلام) پاسخ داد: «آری».
علّامه مجلسی، با جمع‌بندی روایات، میراث پیامبران را این‌گونه معرّفی می‌نماید: دانش‌های تمام پیامبران و آثار آنان، مانند: تابوت و عصای موسی (علیه‌السّلام)، انگشتر سلیمان (علیه‌السّلام)، عمامه‌ هارون (علیه‌السّلام) و ...

به نظر می‌رسد که دانش پیامبران، در میان میراث ماندگارشان، بسی والاست و جایگاهی ویژه دارد که در خور بحثی جداگانه است وارثان انبیا (علیهم‌السّلام) پاسداشت میراث گران‌بهای پیامبران، اهمّیت ویژه‌ای دارد و از همین رو، ارث آنان، در اختیار همگان نیست و لااقل، دو گروه مشخّص، میراث‌بَر انبیا هستند: امامان (علیهم‌السّلام) و عالمان.

۵.۱ - امامان

امامان (علیهم‌السّلام)، پس از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، وارثان پیامبران پیشین هستند.
امام باقر (علیه‌السّلام)، در روایتی پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را وارث پیامبران و فرستادگان معرّفی می‌کند و می‌فرماید:
«اما انَّ مُحَمَّدا وَرِثَ عِلمَ مَن کانَ قَبلَهُ مِنَ الانبِیاءِ وَ المُرسَلینَ.» محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، دانش پیامبران و فرستادگان پیشین را به ارث برده است.
از سوی دیگر، امام علی (علیه‌السّلام) نیز، میراث‌بَر تمامی پیامبران را چنین می‌شناسانَد:
«انَّ العِلمَ الّذی هَبَطَ بِهِ آدَمُ (علیه‌السّلام) وَ جَمِیعَ ما فُضِّلَت بِهِ النَّبِیّونَ الی خاتَمِ النَّبِیّینَ فی عِترَةِ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، فاینَ یُتاهُ بِکُم؟ بَل اینَ تَذهَبونَ؟» علمی که آدم (علیه‌السّلام) آن را فرود آورد و هر آنچه پیامبران تا خاتم الانبیا، بدان ترجیح داده شده‌اند، در خاندان محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. پس به کدام کژراهه می‌روید؛ بلکه به کدام سو، روانید؟
و در زیارت مشهور و معروف به «زیارتِ وارث»، خطاب به امام حسین (علیه‌السّلام) می‌خوانیم:
«السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّه ِ! السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللّه ِ! السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ ابراهیمَ خَلِیلِ اللّه ِ! السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسی کَلِیمِ اللّه ِ! السَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ عیسی روحِ اللّه ِ!» سلام بر تو، ‌ای وارث آدم، برگزیده خدا! سلام بر تو، ‌ای وارث نوح، پیامبر خدا! سلام بر تو، ‌ای وارث ابراهیم، دوست نزدیک خدا! سلام بر تو، ‌ای وارث موسی، هم سخن خدا! سلام بر تو، ‌ای وارث عیسی، روح خدا!
در این زیارت نامه، هر چند که مخاطب، امام حسین (علیه‌السّلام) است؛ امّا وارث بودن، ویژه آن بزرگوار نیست و همه امامان، وارث پیامبران‌اند و جمله ««نَحْنُ وَرَثَة الانبیاء»؛ ما وارثان پیامبرانیم»، ترجیع بند میراث حدیثی شیعی است.

۵.۲ - عالمان

عالمان نیز به عنوان میراث‌بَران انبیا معرّفی شده‌اند. امّا باید دانست که امامان (علیهم‌السّلام) در بالاترین سطحِ وارثان قرار دارند و عالمان، به هر میزان که از دانش پیامبران بهره‌مند شوند، وارثِ ایشان خواهند بود، چنان‌که از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده:
«انَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الانبِیاءِ، انَّ الانبِیاءَ لَم یُوَرِّثوا دینارا وَ لا دِرهَمَا وَ لکِن وَرِّثوا العِلمَ، فَمَن اَخَذَ مِنهُ اَخَذَ بِحَظٍّ وافِرٍ.» عالمان، وارثان پیامبران‌اند. همانا پیامبران، درهم و دیناری به ارث نگذاشتند، بلکه دانش را بر جای نهادند. پس هر کس چیزی از این دانش بیاموزد، بهره‌ای فراوان برده است.
پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، در روایتی دیگر می‌فرماید: «اکْرِمُوا العُلَماءَ فَانَّهُم وَرَثَةُ الانبِیاءِ.»
[۲۷] متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنز العمّال، ج۱۰، ص۱۵۰، ح۲۸۷۶۴.
عالمان را بزرگ بدارید؛ زیرا آنها وارثانِ پیامبران‌اند. و در سخنی دیگر، عالمان امّت خود را مانند پیامبران بنی اسرائیل، معرّفی فرموده است. آخر سخن آن که هر عالمی که فقه و اصول و ... بخواند، وارث پیامبران نخواهد بود؛ بلکه تمامی علوم اسلامی، مقدّمه علم پیامبران است و علم حقیقی، همان نور است که در برابر آن یگانه، سراسر وجودش را خشیت فرا بگیرد و خُردی خود را در برابر بزرگی او، حس کند؛ چرا که: (اِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَـؤُاْ) «از بندگان خدا، تنها عالمان [ربّانی] از او می‌ترسند».


۱. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللّغة، ج۶، ص۱۰۵.    
۲. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۲.    
۳. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۰.    
۴. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۲.    
۵. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۲.    
۶. ر. ک:شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۲.    
۷. صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۳۸.    
۸. صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۵۹.    
۹. صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۴.    
۱۰. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۲، ح۵.    
۱۱. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۲، ح۲.    
۱۲. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۰، ح۳.    
۱۳. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّة، ج۱، ص۲۱۳، ح۱۷.    
۱۴. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، اهل بیت (علیهم‌السّلام) در قرآن و حدیث، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴.    
۱۵. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۵، ح۵.    
۱۶. علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۲، ص۱۳۶.    
۱۷. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۴، ح۲.    
۱۸. صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۲۱، ح۱.    
۱۹. شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۳۲.    
۲۰. شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۲۰.    
۲۱. ر. ک:شیخ صدوق، الخصال، ص۶۵۱، ح۴۹.    
۲۲. کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات، ص۳۸۷.    
۲۳. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، ص۶۳.    
۲۴. محمدی ری‌شهری، محمد، اهل بیت (علیهم‌السّلام) در قرآن و حدیث، ج۱، ص۲۵۶.    
۲۵. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۴، ح۱.    
۲۶. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۰۴.    
۲۷. متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنز العمّال، ج۱۰، ص۱۵۰، ح۲۸۷۶۴.
۲۸. ر. ک:ابن ابی جمهور، محمدعلی بن ابراهیم، عوالی اللّئالی، ج۴، ص۷۷، ح۶۷.    
۲۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.    



ری شهری، محمد، تفسیر قرآن ناطق، ص۱۷۵-۱۸۰.    






جعبه ابزار