حاکمیت مفهوم اسلامی (فقه سیاسی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حاکمیت، در اسلام به سه گونه مطرح میشود:
۱. تکوینی: حاکمیت خداوند بر کل آفرینش.
۲. تشریعی: حاکمیت خداوند بر اعمال انسان از طریق قوانین (که با اراده انسان اجرا میشود.)
۳. اختیاری: حاکمیت انسان بر سرنوشت خود به واسطه اختیار.
حاکمیت الهی به صورت طولی از از
خدا،
رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
امام (علیهالسلام) به فقیه جامعالشرایط منتقل میشود.
حاكميت در مفهوم اسلامى به سه گونه مطرح مىشود:
الف - حاكميت خداوند بر جهان آفرينش كه نتيجه منطقى اعتقاد به خالق بودن خداوند و توصيه ذات و
توحید ربوبی است. اين نوع حاكميت،
تکوینی است و شامل تمامى عرصههاى هستى و آفرينش انسان نيز مىشود؛
ب - حاكميت خداوند بر انسان و عمل او كه بر اساس اعتقاد به اصل
توحید در الوهیت و
پرستش، تنها اطاعت از خدا شايسته انسان است. حاكميت بر عمل انسان، از آن خداست و اين نوع حاكميت
تشریعی است كه در
قانونگذاری تجلى پيدا مىكند.
حاكميت خداوند بر زندگى انسان به گونۀ تكوينى يعنى خبرى نيست، بلكه به صورت خواست و ارادۀ تشريعى و فرمان و قانون اجرامى شود.
(إِنِ اَلْحُكْمُ إِلاّٰ لِلّٰهِ)؛
ج - حاكميت انسان بر عمل و سرنوشت خود كه مبتنى بر اصل اعتقادى «آزادى و اختيار انسان» است و مشيت الهى، انسان را آزاد، مختار، مسئول و حاكم بر سرنوشت خود آفريده است.
نوع اول حاكميت، گرچه به عنوان زير بناى عقيدتى منشأ تفكر اسلامى در مسئله حاكميت است، ولى از مورد بحث خارج است.
نوع دوم حاكميت الهى، از راه حاكميت انسان اعمال مىشود به اين معنا كه انسان آزاد و مسئول، با اراده و اختيار خود حاكميت و قانون خدا را كه از راه پيامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امام (علیهالسلام) و نماينده امام (علیهالسلام)، تبيين مىشود، اعمال مىكند.
بر اساس اين تفكر توحيدى منشأ حاكميت به صورت طولى انسان و خدا است.
حاكميت الهى در سلسله طولى از خدا و رسول و امام به
فقیه جامع شرایط انتقال مىيابد.
شخص فقيه حاكم از راه آراى عمومى انتخاب و در عمل، دو بعد و دو مرحله حاكميت يکجا اعمال مىشود.
فقيه منتخب مردم نقطه تلاقى دو رشته طولى حاكميت الهى و انسان است.
•
عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، برگرفته از مقاله حاکمیت مفهوم اسلامی، ج۱، ص۶۶۹-۶۷۰.