خبریات (فقه سیاسی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خبریات جمعآوری و حفاظت اطلاعات راهبردی، تاکتیکی و فنی در مسائل نظامی و سیاسی از دیرباز عاملی تعیینکننده برای پیروزی بوده است.
پیچیدگیهای فناوری و تحولات سیاسی معاصر، نقش اطلاعات را پررنگتر کرده اما این نقش به تنهایی کافی نیست؛ اطلاعات باید حفاظت شده و اطلاعات خودی نیز از دسترس دشمن دور بماند.
اسلام بر اهمیت کسب و حفاظت اطلاعات از دشمن تأکید دارد، اما شیوههای آن باید با اصول اخلاقی و انسانی سازگار باشد و نه روشهای خشونتآمیز سازمانهای جاسوسی. وجوب شرعی اعداد قوه و سیره پیامبر (ص) و امام علی (ع) نیز بر ضرورت جمعآوری اطلاعات و نظارت برای مدیریت صحیح امور دلالت دارد.
امروز جمعآورى اطلاعات راهبردى، تاكتيكى و فنى در زمينههاى مختلف مربوط به مسائل نظامى و سياسى از آنچنان اهميتى برخوردار است كه بسيارى براى آن نقش تعيينكننده قائلند و پيروزى در صحنههاى سياسى و نظامى را از آن صاحبان اطلاعات بيشتر و گستردهتر مىدانند.
گرچه پيچيدگى فناورى نظامى و سازوكارهاى تحولات سياسى در دنياى معاصر نقش اطلاعات را افزونتر و مؤثرتر كرده است، ولى نقش مؤثر اطلاعات در رسيدن به برترى نظامى و موفقيتهاى سياسى اختصاص به عصر حاضر نداشته، همواره در تاريخ اين چنين بوده و اطلاعات نظامى و سياسى از دشمن بالفعل و يا بالقوه، عامل مؤثر قدرت به شمار مىرفته است.
انگيزۀ اصلى جاسوسى كه سابقه ديرينه در تاريخ تحولات سياسى و نظامى جهان دارد، همانا دستيابى به اين عامل قدرت بوده است.
اما با وجود اين واقعيت انكارناپذير، عنصر اطلاعات بهتنهايى نمىتواند نقش اصلى خود را ايفا كند و براى تضمين اهداف و نتايج آن بايد از يكسو اطلاعات كسب شده، حفاظت شود و از سوى ديگر اطلاعات مربوط به وضعيت خودى، سخت از دسترس دشمن محافظت بشود، تا به نتايج مطلوب اطلاعات به دست آمده، اطمينان حاصل شود.
اطلاعات به دست آمده و سپس كشف شده و لو رفته، به جاى اينكه مفيد و قدرت آفرين باشد خود وسيلۀ آسيب پذيرى و سوءاستفاده متقابل مىشود. به همين دليل است كه جاسوسان دوطرفه در خنثى سازى اطلاعات ارزشمند به دست آمده براى يك طرف به مبادله اطلاعات كاذب و يا كشف و انتقال ميزان اطلاعات يكطرف به نفع طرف ديگر مىپردازند و از اين راه بسيارى از اطلاعات ارزشمند را خنثى مىكنند.
بنابراين، خبريابى همواره بايد با حفاظت اطلاعات همراه باشد و اين امر نهتنها بر ارزش و اهميت اطلاعات مىافزايد، بلكه پيوسته آن را مشكلتر و پيچيدهتر نيز مىكند.
در اينكه خبريابى و حفاظت اطلاعات در رابطۀ با وضعيت دشمن يا دشمنان بالفعل و يا بالقوه يك امر كاملا عقلانى و منطقى و متكّى بر تجربه و تعقل و برخواسته از هوشمندى انسان است، ترديدى نمىتوان داشت و اسلام هم چه از ديدگاه نظرى و چه به صورت عملى و كاربردى بر آن تأكيد ورزيده است، اما اشاره به اين نكته ضرورى است كه راهها و شيوهها در اين زمينه كامارۀ متفاوت بوده و تأكيد اسلام بر كسب اطلاعات از وضعيت دشمن و حفاظت اطلاعات در اسلام هرگز به معناى قابلقبول بودن شيوههاى نادرستى كه در سازمانهاى جاسوسى دنيا از قبيل سازمان سيا، كا. گ. ب و موساد متداول بوده، نيست.
فجايع وحشتناكى كه اين سازمانهاى مخوف بر عليه ملتهاى مظلوم و جهانيان در تاريخ يكصد ساله اخير به وجود آوردهاند، ننگين ترين صفحات تاريخ سياسى معاصر را رقم زده است.
روشهاى معمول اين سازمانهاى ضد بشرى همواره با قتل، شكنجه، خشونت، فريب، تجاوز، نفاق، زير پا گذاردن حقوق اساسى ملتها، هتك حرمت و كرامت انسانها، قانونشكنىها، تقلب و تزوير همراه بوده كه هرگز با اهداف و آرمانها و رسالت انسانى و الهى اسلام سازگار نيست.
براى به دست آوردن ديدگاه اصولى اسلام در زمينه ضرورت جمعآورى اطلاعات مربوط به موجوديت و تحركات دشمن، لازم است مرورى در متون اسلامى داشته باشيم.
۱. سیره پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
سيره پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در برخورد با دشمن و حركتهاى نظامى چنين بود:
«كان رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اذا بعث جيشا فامّهم اميرا بعث معه من ثقاته من يتجسس له خبره».
(پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پيوسته به هنگام گسيل دادن لشگرى، فرماندهى بر آنها مىگماشت و يكى از افراد مورد اطمينان خود را همراه وى مأموريت مىداد كه گزارشها و اخبار را كسب نموده و به اطلاع برساند).
قسمت آخر حديث را مىتوان به دو صورت تفسير كرد:
الف - فرد مورد اطمينان، اطلاعات لازم را كسب و آن را به اطلاع فرمانده و مسئول سپاه مىرساند. بنابراين تفسير، مأموريت مقام مسئول تجسس، تنها در راستاى اطلاعات مربوط به مسائل نظامى و در جهت امكان تصميم گيرى درست در جبهه جنگ و فرماندهى صحيح و مديريت رزمى براى رسيدن به پيروزى نهايى است؛
ب - فرد مأمور تجسس، اطلاعات لازم در مورد فرماندهى، وضعيت سپاه و عمليات را جمعآورى و آن را به اطلاع پيامبر (ص) مىرساند. در اين صورت مأموريت اطلاعاتى، فرد مورد وثوق و همراه لشكر، فراتر از مسائل نظامى بوده و او عهدهدار مسئوليت ارسال تمامى اطلاعات مورد لزوم براى حكومت مدينه در مورد دشمنان است.
۲. عهدنامه مالک اشتر
در عهدنامه مالك اشتر مىخوانيم: «و ابعث العيون من اهل الصدق و الوفاء عليهم فان تعاهدك فى السر لأمورهم حدوة لهم على استعمال الامانة و الرفق بالرعيه».
(زمامدار بايد افرادى درستكار و وفادار را كه چون چشم عمل مىكنند، براى بررسى به وضع و حال كارگزاران بفرستد. زيرا بازرسى و مراقبت دايم و محرمانه وى موجب صحّت عمل مسئولان و رفتار مناسب و مردمدارى آنان مىگردد).
اين گفتار گرچه در رابطه با مسائل داخلى و در مورد كارگزاران دولت اسلامى در راستاى اعمال حق نظارت و كنترل و هدايت نظام اسلامى بيانشده است. لكن دلايلى كه بر ضرورت كار جمعآورى و حفاظت اطلاعات ارائهشده، تعميم و توسعه آن را در تمامى مسائل حكومتى و از آن جمله مسائل جبهه و جهاد، طلب مىكند.
در اين بيان تاريخى علت اصلى ضرورت سازمان حفاظت اطلاعات تمشيت صحيح امور و رسيدن به نظام مطلوب است و در واقع «بعث العيون» از ضروريات مديريت تلقى شده و يكى از مصاديق آن، مديريت در نظارت و هدايت كارگزاران و دستگاه اجرايى دولت است.
مديريت جنگ و نظام صحيح بخشيدن به جهاد نيز نيازمند به عيونى است كه مديران نظامى و تصميم گيرندگان در امور امنيتى و دفاعى را از حال و وضع دشمنان آگاه كنند.
همانطوركه در نظام داخلى، نقش اطلاعات دو جانبه است و از يكسو دولت براى كنترل كارگزارانش اطلاعات لازم را به دست مىآورد و از سوى ديگر كارگزاران با اطلاع از اينكه وضعيتشان براى مسئولان شناختهشده است، ناگزير با خود سانسورى از اعمال خلاف اجتناب مىكنند، در مورد مديريت جهاد نيز از يک طرف دولت اسلامى با اطلاع لازم از وضعيت و تحركات دشمن تدابير لازم و صحيح را اتخاذ مىكند و از سوى ديگر دشمن نيز با توجه به اينكه اطلاعات مربوط به او براى دولت اسلامى پوشيده نيست، به نوعى محدوديت در عمل كشانده مىشود.
در يكى ديگر از نامههاى امام (علیهالسلام) به يكى از واليان خود چنين آمده است:
«و اخرج طائفة من اصحابك حتى تمّر بارص اسواد كورة بعد كورة فتسألهم عن عمّالهه و تنظر فى سيرتهم».
(گروهى از ياران همكار خود را به سرزمين سواد (عراق) بفرست، تا گشتى در سراسر آن بزنند و شهر به شهر بگردند و از مردم در مورد كارگزارانشان تحقيق كنند تا تو از سيره و عملكرد آنان مطلع شوى و بر آنان نظارت كنى).
ابو يوسف مؤلف كتاب الخراج كه در زمان خود قاضى القضاة و از مشاوران خلفا بود، به استناد اين سخن امام (علیهالسلام) به خليفه زمان خود توصيه مىكند كه براى صلاح دولت لازم است گروهى از افراد لايق كه ديندار و امانتدارند به شهرها گسيل شوند، تا اوضاع و احوال مردم را در رابطۀ با كارگزاران و عملكرد مأموران به خليفه گزارش دهند؛ تا اگر در ميانشان ظالم و متجاوزى باشد، بركنار گردد كه اجازه ادامه كار به آنان حرام است.
بسيارى از واجبات اسلامى و فرايض و مسئوليتهاى دولت اسلامى جز از راه كسب اطلاعات و تشكيلات مناسب آن امكانپذير نيست و بر اين اساس بايد جمعآورى و حفاظت اطلاعات را به عنوان مقدمه واجب از جمله واجبات كفايى بهحساب آورد.
اگر آيه: (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ)
صريحا و بهطور منطوق به وجوب ايجاد تشكيلات اطلاعاتى دلالت نداشته باشد و كلمه «قوه» در آيه به معناى قدرت نظامى و تسليحاتى تفسير شود، حداقل از باب مقدمه واجب بر ضرورت، چنين تشكيلاتى كه اصولا نوعى قدرت نظامى هم محسوب مىشود، دلالت خواهد داشت و ترديدى نيست كه بدون اطلاع از وضع دشمن از نظر توان كمّى و كيفى، سياسى و نظامى چگونه مىتوان قدرت نظامى برترى را كه دستور صريح آيه است، كسب كرد.
نتيجهاى كه از اين استدلال، به دليل مقدمه واجب مىتوان به دست آورد اين است كه نهتنها ايجاد تشكيلات مناسب براى كسب اطلاعات و حفاظت آن در مديريت جهاد لازم است بلكه اصولا براى انجام تمامى فرايض ديگر و از آن جمله اقامه عدل و احقاق حقوق عمومى و جلوگيرى از منهيات، مفاسد و نيز امر به معروف و نهى از منكر، چنين تشكيلاتى اجتنابناپذير است.
•
زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۸.