رفاه سالم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رفاه سالم شامل مجموعه عواملی است که آرامش روانی و فردی
انسان را در زندگی اجتماعی فراهم میکند.
فرهنگ رفاه متغیری اجتماعی و پویا است که تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی تغییر میکند.
تأمین رفاه سالم باید بر پایه فرهنگ رفاه و رعایت
عدالت اجتماعی باشد و نه تنها افزایش سطح
معیشت.
رفاه ناسالم موجب سوءاستفاده از سرمایه، سود و تولید و افزایش جرایم و تخلفات قانونی میشود.
رفاه توأم با آسایش وجدان و سلامت مادی و معنوی انسان، هدفی کیفی و انسانی است که تنها با رعایت عدالت اجتماعی محقق میشود.
رسیدن به رفاه بدون رعایت اصول
عدالت، مشروع و شرافتمندانه نیست و برنامهریزی اقتصادی باید همواره با معیارهای عدل و انصاف همراه باشد.
رفاه به مجموعه عناصر و عواملى گفته مىشود كه موجب ايجاد آرامش روانى و فردى در زندگى اجتماعى انسانها مىشود.
فرهنگ رفاه نيز از متغيرهاى اجتماعى است كه هرگز ثابت نيست و تحولات آن به بسيارى از عوامل اجتماعى بستگى دارد. سطح معيشت هرگز يكسان و براى همه، يكنواخت نيست.
در حقيقت به جاى بالا بردن سطح رفاه در
جامعه بايد از ايجاد فرهنگ رفاه سالم استفاده كرد.
الگوى رفاه سالم مىتواند در سالمسازى سرمايه، سود و توليد اثر مستقيم داشته باشد بىگمان رفاه ناسالم از عوامل عمده سوء استفاده از سرمايه، سود و توليد و نيز علت اصلى بسيارى از جرايم و تخلفات قانونى در جامعه به شمار مىآيد.
رفاه توأم با آسايش و آرامش وجدان و سلامت مادى و معنوى انسان در مسائل كمّى رفاه نيست، بلكه بايد آن را در لابهلاى مسائل كيفى رفاه، جست و جو نمود.
به هر حال مسئله رفاه نمىتواند از حوزه عدالت اجتماعى بيرون باشد.
هر نوع تلاش براى تفسير و تأمين آن بايد بر اساس چارچوب هايى جون عدالت اجتماعى انجام شود و رسيدن به رفاه تنها از طرفين عدالت و حفظ اصول ديگر ميسّر است.
هنگامىكه از رفاه سخن مىگوييم بىگمان بايد پايگاه سخن، عدالت اجتماعى باشد و در غير اين صورت، رفاه شرافتمندانه و همشأن انسان نخواهد بود.
سختى زندگى براى انسان آگاه به جايگاه خود، بسى گواراتر و مطلوبتر از رسيدن به رفاه با زير پا گذاردن عدالت اجتماعى است، استناد سخنانى در اين راستا به
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
امام علی (علیهالسلام) و صحابى بزرگى چون ابوذر كه رسيدن به معيشت را به هر وسيلهاى كه باشد تجويز مىكند و فقر حاصل از عدالت اجتماعى را محكوم مىكند به دور از حقيقت اسلام و رويه آن بزرگواران است.
نه فرد و نه جامعه نمىتواند به بهاى زير پا گذاردن عدالت اجتماعى به رفاه كاذب و ناسالم دست يابد.
هر نوع برنامهريزى جهت ارتقاى درآمد براى تحصيل رفاه بيشتر، بايد بر اساس اصول عادلانه و رعايت موازين عدل و انصاف باشد.
با مسخ انسان در شرايط بى عدالتى به هيچ هدف سالمى نميتوان رسيد.
اگر برنامهها تابع راهبردها هستند جهتگيرى به سوى عدالت اجتماعى يک اصل راهبردى است و در اين راستا است كه هرگز هدفها فداى وسيلهها و مشروعيت دهنده به آنها نمیشوند و موازنه بين آن دو در همه شرايط حفظ مىشود و انسان با حفظ انسانيت خود به رفاه مطلوب مىرسد.
منابع دیگر:
فقه سياسى ۱۶۰/۴-۱۵۸.
•
زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۲، ص۱۰۳-۱۰۴.