• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فقرزدایی (فقه سیاسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فقرزدایی پدیده‌ای چندبعدی است که هم جنبه اقتصادی و هم جنبه سیاسی و اجتماعی دارد.
تعریف فقر بسته به سطح توسعه و شرایط اجتماعی هر جامعه متفاوت است و می‌تواند مطلق یا نسبی باشد.
عوامل ایجاد فقر شامل درآمد پایین، محدودیت فرصت‌های شغلی، بازدهی ناکافی نیروی کار، رشد جمعیت، ضعف سرمایه انسانی و ناکارآمدی نظام‌های حمایتی است.
پیامدهای فقر شامل کاهش خلاقیت، آسیب جسمی و روانی، تهدید امنیت، نابرابری اجتماعی، توسعه نیافتگی و فساد اخلاقی است.
فقرزدایی نیازمند اقدامات مستقیم مانند افزایش درآمد و بهبود رفاه و همچنین اقدامات غیرمستقیم شامل آموزش، بهداشت، تغذیه، ایجاد شغل و گسترش خدمات حمایتی است.
نقش خدمات حمایتی دولت در کاهش و ریشه‌کنی فقر به عنوان عامل مستقل و مکمل توسعه اقتصادی برجسته است.



فقر بيش از آن‌كه مشكل اقتصادى تلقى شود، يک معضل سياسى هم به شمار مى‌آيد.
كلام امیرمؤمنان در مورد حركت محرومان و جنبش‌هاى ناشى از فقر، مى‌تواند گواه اين سخن باشد.
نگاه اجمالى به اوضاع كشورهاى پيشرفته و در حال رشد، شكاف طبقاتى و تشديد تضادها را روشن مى‌كند كه باوجود رشد سريع اقتصادى در بسيارى از كشورها، اغلب منافع سرشارى را نصيب گروه‌هاى خاص كرده و گروه‌هاى محروم و كم درآمد، نه تنها از مزاياى اين رشد فزاينده بهره‌مند نشده‌اند، بلكه فاصله درآمدها روزبه‌روز افزايش بيشترى را نشان مى‌دهد.


پس از پيروزى انقلاب اسلامی با تغيير ديدگاه‌ها و خطوطى كه قانون اساسى ترسيم كرده بود فقرزدايى به عنوان يكى از اهداف اصولى انقلاب اسلامى، برنامه‌هاى پنج‌ساله را به سوى هدف حل مشكل فقر سوق داد و اين بار مشكل فقر را نه به عنوان پيامد سياسى آن، بلكه به لحاظ اينكه سياست كلى كشور بايد در راستاى فقرزدايى بسيج شود مدنظر قرار داد و در سياستگذارى جديد، عدالت اجتماعى و ارزش‌هاى فرهنگى برخاسته از انقلاب اسلامى، معيارها و شاخص‌هاى رشد اقتصادى را رقم زد و در برنامه‌هاى توسعه اقتصادى، به‌ طور همزمان و موازى، توسعه اجتماعى و فرهنگى نيز منظور شد.


در ميان عوامل مؤثر در ايجاد فاجعه فقر، محروميت‌هاى فرهنگى بيش از هر عامل ديگر اثرگذار است؛ عاملى كه بيرحمى را در يک‌سو و تحمل تحقير را در سوى ديگر به وجود مى‌آورد و در اثر و بازتاب، معضلات سياسى پيچيده‌اى را به جامعه تحميل مى‌كند.
افزون بر اين مى‌توان در فرمول پيچيده فقر و محروميت، تأثير عوامل سياسى را به‌ وضوح مشاهده كرد، معضلات سياسى را بايد هم به عنوان علت فقر و هم به صورت معلول فقر بررسى كرد.


در اصطلاح فقهى نيز فقر به نداشتن حداقل زندگى متعارف گفته مى‌شود كه ملاک آن تنها عرفى و تابع شرايط عمومى جامعه است.

۴.۱ - فقر در کشورهای مختلف

براى مثال چنان‌كه در يک كشور در حال توسعه ممكن است فقر به معناى نداشتن امكانات ضرورى براى ادامه حيات تفسير شود و در يک كشور توسعه‌يافته به معناى محروميت نسبى از همه امكانات پيشرفته يک زندگى متعارف آن جامعه تلقى شده باشد.

۴.۲ - دو معنای فقر

فقر در معناى اول به محروميت و ناتوانى مادى افراد در دسترسى به حداقل نيازهاى ضرورى و اساسى مانند سرپناه، پوشاک، تغذيه و دارو، اطلاق مى‌شود در حالى كه به معناى دوم، به مفهوم نسبى و عدم تعادل در بهره‌مندى اقشار از امكانات موجود در جامعه گفته مى‌شود.
به طور معمول فقر در هر جامعه‌اى با شاخص‌هاى رسمى مانند ميزان درآمد سرانه افراد بر آورد مى‌شود.

۴.۳ - ویژگی‌های فقر

پس فقر به حالتى گفته مى‌شود كه فرد، خانواده و جامعه قادر به تأمين تمام يا قسمتى از نيازهاى ضرورى و اساسى زندگى چون:
لباس، غذا، مسكن و دارو نباشد، به طورى كه محروميت از حداقل آن‌ها، زندگى فرد، خانواده و جامعه را دچار مخاطره كند.

۴.۴ - معیار غنا

بر اين اساس، فرد، خانواده و جامعه هنگامى غنى به شمار مى‌آيند كه از حداقل امكانات به تناسب سطح زندگى متعارف برخوردار و يا محروميت از امكانات حداقل، به‌ طور اختيارى بوده و موجب به مخاطره افتادن حيات مادى نشود.


عوامل وجودى فقر عبارتند از:
۱. پايين بودن سطح درآمد فرد، خانواده و جامعه به لحاظ سرانه و سالانه؛
۲. محدود بودن فرصت‌هاى شغلى؛
۳. پايين بودن ميزان بازدهى نيروى كار؛
۴. رشد بى‌رويه جمعيت؛
۵. فقدان يا كاهش نيروى انسانى كار آمد؛
۶. محدوديت عوامل توليد و يا ضعف دستيابى به آن‌ها؛
۷. عدم استفاده بهينه از سرمايه‌ها؛
۸. فقدان نظام مالياتى صحيح؛
۹. فقدان يا ضعف خدمات حمايتى؛
۱۰. محدود بودن پوشش‌هاى بيمه‌اى.


پيامدهاى ناگوارى كه فقر دارد عبارتند از:
۱. از ميان بردن استعدادها و خلاقيت ها؛
۲. آسيب‌پذيرى سلامت جسمى و روحى؛
۳. تهديد امنيت؛
۴. شكنندگى ثبات سياسى؛
۵. سلب اعتماد و غرور ملى؛
۶. گسستگى پيوند ملى؛
۷. توسعه نيافتگى؛
۸. فقر معنوى و فرهنگى؛
۹. ازدياد مرگ و مير؛
۱۰. فساد اخلاقى و اجتماعى.


برخى از عوامل مؤثر در فقرزدايى اغلب به گونه بى‌واسطه و به طور كامل آشكار عمل مى‌كند و رابطه علت و معلولى بين آن و فقرزدايى بى نياز از توضيح است، مانند افزايش درآمد اقشار محروم و بهبود وضع رفاهى و تغذيه‌اى افراد كم‌درآمد كه خود نشانه بارز فقرزدايى است.
اما تعدادى از عوامل فقرزدا يا به شكل پنهانى و يا به‌ طور غيرمستقيم عمل مى‌كنند كه نياز به توجه بيشترى دارند.
از آن جمله مى‌توان به موارد زير اشاره كرد:
۱. افزايش نسبت افراد باسواد در جامعه؛
۲. افزايش سهم دختران در كل دانش آموختگان كشور؛
۳. افزايش نسبت باسوادى زنان؛
۴. افزايش نسبت باسواد در روستاها؛
۵. افزايش تعداد دانشجويان؛
۶. افزايش تعداد دانش‌آموزان؛
۷. ايجاد شغل؛
۸. بهبود وضع روستايى‌ها؛
۹. كاهش مرگ و مير؛
۱۰. افزايش پوشش واكسيناسيون؛
۱۱. بهبود وضعيت بهداشت و درمان؛
۱۲. بهبود وضعيت تغذيه.


توسعه خدمات حمايتى دولت هر چند خود يكى از شاخص‌هاى فقرزدايى به شمار مى‌آيد، اما با توجه به نقش مؤثرى كه در كاهش و حتى ريشه‌كن كردن فقر دارد، مى‌تواند به عنوان عامل مستقل در سياست‌هاى فقرزدايى مورد توجه قرار گيرد.
بيشتر شاخص‌هاى فقرزدايى را در سياست‌هاى توسعه‌اى با هدف رشد اقتصادى مى‌توان به‌ وضوح مشاهده كرد، اما خدمات حمايتى، تنها در آن نوع برنامه‌هاى توسعه يافت مى‌شود كه هدف فقرزدايى در كنار توسعه اقتصادى، مورد توجه قرار گرفته باشد.

۱. عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۴، ص۷۷-۸۴، ۸۶ و ۸۸-۹۳.    



عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۲، ص۲۹۱-۲۹۳.    






جعبه ابزار