قطب راوندی و اندیشه سیاسی او (فقه سیاسی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالحسن سعيد بن هبةالله، مشهور به قطب راوندى كاشانى، از علماء و محدثين برجسته
شیعه در سده (ششم هـ.ق) است.
او استاد،
فقیه، مفسر،
محدث و محقق متبحر بود و آثار متعدد و ارزشمندی در فقه، حديث، تفسير، كلام و
حکمت به رشته تحرير درآورد.
قطب راوندى از شاگردان علمای بزرگی همچون
مفید ثانی،
شیخ طبرسی و سيد مرتضى رازى بود و از آنها اجازه نقل روايت داشت.
او نخستين کسی است که اقدام به نوشتن شرح
نهج البلاغه کرد و پس از او بیش از ۳۰ شرح از اين اثر تأليف شد.
در
فقه القرآن و آثار دیگرش، مباحث سياسى شيعه، از جمله ضرورت حضور امام در
جهاد،
نماز جمعه و عيدين و امر به معروف و نهی از منكر، به روشنی مورد بررسی قرار گرفته است.
وی بر همکاری با دولت صالح برای احقاق
حق و اجرای
عدالت تأکید کرده و روش خشونت را تنها در مقابله با منكرات عملی و شورشها مجاز دانسته است.
ابوالحسن سعيد بن هبة الله مشهور به قطب راوندى كاشانى يكى از علماء و محدثين بزرگ شيعه در سده (ششم هـ.ق) است.
راوندى استادى كامل، عالمى متبحّر، مفسرى محقق، محدثى
امین، حكيمى متأله و فقيهى كم نظير بود.
مرحوم قطب راوندى يكى از ستارگان درخشان علم و دانش، نويسندهاى توانا و از محققان نامى شيعه در عصر خود بود.
او با تأليفات ارزنده خويش خدمت شايانى به عالم
اسلام و
مسلمانان كرده و نام شريف خود را در عداد علما براى هميشه جاويد گذاشت.
تمام علماى شيعه و صاحب تراجم در تأليفات خود نام شريف او را در شمار اعلام بزرگ مكتب به عنوان فقيهى موثق متذكّر شده و مشابه اين توصيفات را علماى
اهل تسنن نيز در مورد او يادآور شدهاند.
قطبالدين از شاگردان مفيد ثانى، شيخ طبرسى، سيد مجتبى رازى و سيد مرتضى رازى،
ابوالبرکات مشهور و
ابوالفتح آمدی صاحب
غرر و درر بوده و از آنها اجازه نقل روايت دارد.
خاندان سيد راوندى و قطبالدين راوندى، همگان از علماى شيعه بوده و اولاد و احفاد آنها نيز علوم پدران و اجداد را به ميراث بردند.
علامه قرن ششم
محمد بن شهر آشوب در كتاب
معالم العلماء، مرحوم قطب را به عنوان يكى از استادان بزرگ خود بسيار تجليل و توصيف كرده و او را در عداد بزرگترين علماى عصر خويش يادآور شده است.
به جز تربيت و تدريس فضلا آثارى ارزنده و سودمند نيز به رشته تحرير برد كه هر يک از كتابهاى او شامل چند جلد است، بعضى آثار مهم او عبارت است از:
خلاصه التفاسير در ۱۰ جلد، مغنى در شرح نهايه ۱۰ جلد، مستقصى در شرح ذريعه سيد مرتضى ۳ جلد، شرح نهج البلاغه ۲ جلد،
فقه القرآن، اسباب نزول،
قصص الانبیاء، خرايج و الحرايج، احكام الاحكام در شرح آيات الاحكام، جواهر الاحكام، رساله الفقهاء، رايع در احكام شرايع، معارج در شرح خطب مولا، منهاع البراعه در شرح نهج البلاغه، تهافت الفلاسفه در حكمت، جواهر الاحكام، حل العقود، زهر المباحثه، ضياء الشهاب در شرح شهاب الاخبار، انجاز در شرح ايجاز، اغراب در اعراب.
قطبالدين، اولين شخصيت علمى جهان
اسلام است كه مبادرت به نوشتن شرح
نهج البلاغه كرد و پس از وى علماى مختلف قريب به ۳۰ شرح به تقليد از او، بر آن نوشتهاند از بررسى كتب فوق و محتواى آنها علماى بزرگ جهانى به احاطه دانشهاى فراوان او در
فقه و
حکمت و
حدیث ادبيات و لغت و تفسير و كلام و شناخت او از كلمات مولاى خود به خوبى پى بردهاند و او بزرگ شخصيتى است كه چون
فیض کاشانی از ساعات و دقايق عمر خود حداكثر استفاده و بهره را برده است.
قطب راوندى در كتاب
فقه القرآن اشاراتى نه چندان صريح به برخى از مسائل سياسى و انديشه شيعه دارد:
۱. همكارى با دولت جائر براى كسانى كه توانايى كافى براى امانتدارى يا احقاق حق، كمک به نيازمندان و اجراى
احکام شرع دارند پسنديده، بلكه واجب است چنانكه
حضرت یوسف (علیهالسلام) با وجود منصب نبوتى كه داشت خود تقاضاى تصدى بالاترين منصب حكومتى عزيز
مصر را كرد
(قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ) و هدف وى آن بود كه اموال عمومى را از دستبرد نااهلان حفظ كند و به آنها كه استحقاق دارند، برساند و آن پيامبران هرگز هدف مادى نداشتهاند. (۱)
اين نظريه ضمن تأييد نظريه دولت در دولت كه در آثار پيشينيان راوندى نيز ديده مىشد، نكته برجستهاى را در بر دارد كه آن استناد به عمل پيامبرى است كه قرآن بارها از او ياد كرده است؛
۲. راوندى در مبحث امر به معروف و نهى از منكر كتاب
فقه القرآن ضمن اشاره به مباحث سنتى اين بحث سياسى، شيوه تنفيذ اين فريضه را در دو مورد فكرى و عملى متفاوت دانسته و اعمال روشهاى اجبارى و خشونتآميز را تنها در موارد منكرات عملى پذيرفته است.
وى در مورد منكرات فكرى مانند
مذاهب و آراى نادرست معتقد است كه امر به معروف و نهى از منكر در اينگونه موارد جز با ارائه دليل، برهان و دعوت مناسب جايز نيست.
او تصريح مىكند روشهاى خشونتآميز مانند استفاده از زور، تنها در مواردى جايز است كه كسى جرمى را در عمل مرتكب شده باشد و يا بر عليه دولت امام (علیهالسلام) بشورد؛ (۲)
۳. راوندى به پيروى از نظريات
شیخ طوسی و معاصران خود در شرايط
نماز جمعه مىنويسد:
«نماز جمعه پس از تكميل شرايط آن جز در زمان حضور سلطان عادل يا كسى كه توسط وى منصوب شده واجب نمیشود.»
و در
نماز عیدین نيز شرايط مشابه نماز جمعه را متذكر شده است
وى در وجوب
جهاد (ابتدايى) نيز حضور امام (علیهالسلام) را شرط دانسته
و اشارهاى به عصر غيبت كرده است و بغات را هم شورشيانى مىداند كه بر عليه امام (علیهالسلام) شوريده باشند.
۱ و ۲ - سلسلة الينابيع الفقهيه ۱۸۱/۱۳ و ۱۳۶؛ مروارید، علی اصغر،
•
عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۲، ص۴۰۲-۴۰۳.