• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولایت (فقه سیاسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ولایت در اصطلاح قرآنی و فقه سیاسی اسلام به معنای اختیار هدایت، اداره و فرمان‌رانی بر جامعه است.
این اختیار از سوی خداوند به پیامبران و جانشینان آنان واگذار شده و در حکومت اسلامی به والی یا حاکم تفویض می‌شود.
ولایت ترکیبی از اختیار، مسئولیت، سرپرستی و نمایندگی در امور عمومی است و بر پایه مصلحت و قرارداد عمل می‌کند، نه قدرت بی‌قید و شرط.
در نظام حقوق عمومی اسلام، ولایت مبنای نظارت دولت بر سازمان‌های عمومی و حقوق افراد است.
در نظریه ولایت مطلقه فقیه گستره اختیارات حکومتی را در برمی‌گیرد، هرچند همچنان مقید به مصلحت و مسئولیت است.



كلمه ولايت به معناى وسيع و عميق اختيار دارى انسان و جهان، از اصطلاحات قرآنى است: (هُنالِكَ اَلْوَلايَةُ‌.)
در مفهوم خاص، اختيار فرمان‌راندن بر انسان و به اطاعت كشاندن او از خصائصى است كه خداوند به پيامبران و جانشينان آنان تفويض كرده است.


پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در حق علی (علیه‌السلام) فرمود:
«من كنت مولاه فهذا على مولاه»
هركس كه من موولاى اويم على مولاى اوست.
والى داراى مسئوليت سياسى عالى است و در سلسله مراتب حكومت گاه خود امام و حاكم والى است.
گاه مسئولى كه از طرف امام مسلمانان و يا امت به حكومت منصوب مى‌شود.
على (علیه‌السلام) از رسول خدا نقل كرده است:
«ُ أَيُّمَا وَالٍ وَلِيَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِي أُقِيمَ عَلَى حَدِّ الصِّرَاطِ وَ نَشَرَتِ الْمَلَائِكَةُ صَحِيفَتَهُ فَإِنْ كَانَ عَادِلًا أَنْجَاهُ اللَّهُ بِعَدْلِهِ وَ إِنْ كَانَ جَائِراً انْتَقَضَ بِهِ الصِّرَاطُ حَتَّى تَتَزَايَلَ مَفَاصِلُهُ ثُمَّ يَهْوِي إِلَى النَّار.»
هر والى كه بعد از من امور امت را به دست گيرد، بر صراط نگه داشته مى‌شود و فرشتگان دفتر زندگى او را مى‌گشايند؛ هرگاه والى عادلى بود، بخاطر عدالتش نجات مى‌يابد و اگر ستمكار بود صراط بر زير پايش دهن باز مى‌كند تا بندبندش از يكديگر جدا شود و به سر در آتش فرود آيد.


ولايت از مشتركات اصولى در حقوق عمومى اسلام بوده و واژه كلامى و فقهى ولايت از مفهوم بسيطى برخوردار نيست و مفهوم آن تركيبى از چند مؤلفه حقوقى است.
ولايت نوعى اختيار، مسئوليت، نمايندگى و سرپرستى در امور عمومى است كه بنابر يک قرارداد به شخص حقيقى يا حقوقى تفويض مى‌شود تا طبق مصلحت آن را ايفا و استيفا كند.
با اين توصيف تفاوت اصولى آن با قدرت به مفهوم سياسى، بى‌چون و چراى ادارى و الزام به تعهدات يک جانبه در حقوق مالى به طور كامل روشن مى‌شود.


در هر حال ولايت مشتمل بر انواع كار ويژه‌هايى است كه دولت از راه آن‌ها بر سازمان‌هاى وابسته و نيز بر حقوق خصوصى افراد و مؤسسات عام‌المنفعه‌اى كه توسط بخش خصوصى در حوزه امور عمومى داير مى‌شود نظارت مى‌كند.


اما بايد توجه داشت كه اين نوع ولايت دولت هرچند بر مبناى نظريه ولايت مطلقه فقيه شامل هر نوع اختيارات حكومتى است در نهايت امرى مطلق به معنى بيرون از مسئوليت، مصلحت و قرارداد.
[۷] عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۲، ص۱۵۱.
[۸] عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۷، ص۹۴.



۱. کهف/سوره۱۸، آیه۴۴.    
۲. علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ص۱۱.    
۳. ابن عقده کوفی، احمد بن‌ محمد، فضائل أمیر المؤمنین(ع)، ص۹۰.    
۴. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۶.    
۵. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۷۲۸.    
۶. علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۲، ص۱۷.    
۷. عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۲، ص۱۵۱.
۸. عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۷، ص۹۴.



عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۲، ص۷۶۲-۷۶۳.    











جعبه ابزار