یحیی بن سلامة حصکفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یحیی بن سلامة حصکفی (
۴۶۰ ـ
۵۵۳ هـ.ق) فقیه و ادیب قرن پنجم و ششم (هجری قمری) بود.
او در
بغداد نزد ابوزکریا تبریزی
فقه شافعی و ادبیات خواند و سپس در میافارقین به خطابه و صدور فتوا پرداخت.
ایشان شاعری توانمند با آثاری در مدح
اهلبیت (علیهمالسلام) بود و به خاطر شعرهای لطیف و نثر پرمحتوا شهرت داشت.
برخی منابع وی را
شیعه یا غالی معرفی کردهاند.
از شاگردان حصکفی ابوسعد سمعانی و دیگر علمای مشهور بودند.
آثاری همچون
دیوان شعر،
دیوان رسایل و کتاب نحو
عمدة الاقتصار از او برجای مانده است.
ایشان در سال ۵۵۳ (هجری قمری) یا
۵۵۱ (هجری قمری) درگذشت.
ابوالفضل یحیی بن سلامة بن حسین بن محمد خطیب معینالدین حصفکی طنزی منسوب به حصن کیفا
شهری در دیاربکر بود.
ایشان فقیه
و ادیب
قرن پنجم و ششم قمری بود.
وی حدود ۴۶۰ (هجری قمری)
در طنزه،
روستایی کوچک در دیاربکر متولد شد.
از اینروی به ایشان طنزی هم میگویند.
او در حصن کیفا
نشوونما کرد.
وی سپس به میافارقین
شهری در دیاربکر رفت.
ایشان خطابه
و فتوا
را عهدهدار شد و مردم از علم او بهرهمند شدند.
یشتر منابع، او را شیعه
و حتی برخی وی را از غالیان میدانند.
نظم،
نثر
و خطبههای
او بسیار مشهور بود.
ایشان را
ملیح الشعر،
لطیف المعانی،
رقیق الغزل و دارای نام های نیکو و مشهور
دانستهاند.
استفاده از صنایع ادبی بر زیبایی اشعارش میافزود.
ابوالفضل به بغداد
رفت و نزد ابوزکریا تبریزی
ادبیات
و فقه شافعی
را تحصیل نمود.
وی در این مذهب صاحب نظر شد.
یحیی شاگردانی داشت که ابوسعد سمعانی از شاگردان وی بود و اجازه نقل شنیدههایش را داشت.
از دیگر شاگردان او عسکر بن اسامه نصیبی در بغداد؛
خضر بن ثروان ثعلبی در
بلخ؛
ساعد بن فضایل منبجی در
نیشابور؛
علی بن مسعود اسعردی
در
رقه خطیب ابوعمرو اربلی (م
۶۰۸ هـ.ق)
و دیگران بودند.
حصفکی قصیدهای طولانی [
حدود صد بیت ] نیز در مدح
اهلبیت (علیهمالسلام) دارد که
ابن جوزی آن را در کتاب خود آورده است.
آثار او عبارتاند از:
• دیوان شعر که نسخه ای از آن در کتابخانه جامع پاشا در
موصل است.
• دیوان رسایل؛
• عمدة الاقتصار ( غمدة الاقتصاد ) در نحو است.
طنزی در
ربیع الاول سال ۵۵۳ (هجری قمری)
در میافارقین
درگذشت.
برخی سال وفات او را حدود سال۵۵۱ (هجری قمری)
میدانند.
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «یحیی بن سلامة حصکفی»، ج۴، ص۹۳۵.