آیین دادرسی کیفری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیین دادرس کیفری، به مجموعه قواعد و مقرراتی گفته میشود که برای
کشف جرم،
تعقیب متهم،
تحقیقات مقدماتی،
میانجیگری، صلح میان طرفین، نحوه رسیدگی، صدور رأی، راههای اعتراض به آرا،
سازمان قضاوتی، اجرای
آرای قضایی، تعیین وظایف و اختیارات مقامات قضایی و
ضابطان دادگستری و رعایت حقوق
متهم،
بزهدیده و جامعه وضع شدهاست.
ایجاد
امنیت و آرامش در جامعه از طریق به
کیفر رسانیدن
بزهکاران یا اِعمال تدابیر تأمینی و تربیتی دربارۀ آنان، برعهدۀ قدرت عمومی که از آن به دولت تعبیر میشود نهاده شده است. مجموع قواعد و مقرراتی که در طول رسیدگی کیفری، به معنای گستردۀ آن، باید رعایت گردد موضوع یکی از شاخههای
علوم جنایی است که آئین دادرسی کیفری نامیده میشود.
«آئین دادرسی کیفری مجموعۀ اصول و مقرراتی است که برای کشف و تحقیق
جرایم، تعقیب مجرمان، نحوه رسیدگی و صدور رآی و تجدید نظر و اجرای احکام و تعیین وظایف و اختیارات مقامات قضایی وضع شده است». (مفاد ماده۱)
۱) حفظ و صیانت از مصالح جامعه: همه اندیشمندان و صاحبنظران برای تکامل جامعه مدنی چهار پایۀ امنیت،
فرهنگ،
بهداشت و
عدالت را لازم دانستهاند. عدالت که عالیترین هدف زندگانی است، نیازمند ضوابط درست
دادرسی میباشد.
جرم، حقوقِ جامعه را تضییع میکند و ضوابطی که در
آیین دادرسی مقرر شده است میتواند هدف یاد شده یعنی صیانت از جامعه را تامین کند.
۲) رعایت حقوق متهم و
متضرر از جُرم: کسی که در معرض
اتهام قرار میگیرد باید بتواند آزادانه از خود دفاع کند. همچنین برای متضرر از جرم هم باید شرایط رسیدن به حقوق از دست رفته باشد. و آیین دادرسی کیفری رسالت تامین حقوق هر دو دسته را به عهده دارد.
۳) تفکیک اتهامات صحیح از تعقیبات سقیم و ناروا.
۴) پیشگیری از اشتباهات قضایی.
آیین دادرسی کیفری از جلمه حقوق شکلی و
حقوق جزاء، از قبیل حقوق ماهوی است. بین این دو رابطۀ مستقیم وجود دارد و میتوان گفت که [حقوق جزاء بدون آیین دادرسی کیفری قابل اِعمال و اجرا نیست و در حقیقت لازم و ملزوم یکدیگرند.
۱) هدف اولی، حل و فصل دعاوی و
اختلافات مدنی است. امّا هدف دومی، حفظ جامعه و رعایت حقوق متهم و متضرر از جرم است.
۲)
دعاوی مدنی با
منافع خصوصی، انجام
تعهدات و اختلافات مالی مربوط است. امّا دومی با جان و مال و حیثیت افراد و امنیت جامعه ارتباط مستقیم دارد.
۳) در دعاوی مدنی فقط به دلائل و مدارک ابرازی توجه میشود و شخصیت و سوابق اصحاب دعوا مطرح نیست. امّا در دومی، شخصیت متهم نیز همیشه مورد توجه قرار میگیرد.
۱) از حیث گذشت نمودن و انصراف دادن از دعوا.
۲) از نظر اقامه دعوا.
۳) از نظر هزینه دادرسی.
۴) مرور زمان.
۵)
اجرای احکام.
۶) دخالت ضابطین، مدیر دفتر و
وکیل.
۷) صدور
رای غیابی.
۸) مهلت
واخواهی.
۹) اعتراض
دادستان و
رئیس دادگستری.
[۱] آخوندی، محمود، آئین دادرسی کیفری، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ چهارم، ج۱، ۱۳۷۰، ص۳۶-۲۳.
[۲] آشوری، محمد، آئین دادرسی کیفری، تهران، سمت، چاپ هشتم، ج۱، ۱۳۸۳، ص ۲۵-۱۰.
[۳] زراعت، عباس، آئین دادرسی کیفری، تهران، فکرسازان، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ج۱، ص۴۰-۳۶.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «آیین دادرسی کیفری»، تاریخ بازیابی:۱۳۹۹/۱۱/۲۰.