اجتهاد قراء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آراى شخصى
قاریان در
قرائت قرآن را اجتهاد
قرّاء گویند.
یکى از دلایل اختلاف
قراءت ها،
اجتهاد و
استنباط قراء است.
آرا و اجتهادهاى شخصى
قراء، از بزرگ ترین عوامل اختلاف در
قرائت قرآن به شمار مى آید.هر
قاری، عقیده اى در
قرائت داشت که بدان اعتماد نموده و احیاناً با
تعصب و
خود بینی تمام به عقیده اش سخت پاى بند بود، هر چند با
عقیده عمومى و آراى ارباب
تحقیق مخالف بود.
داستان "
کسائی" و
قرائات خلاف قاعده او در
مسجد پیامبر (ص) و اعتراض مردم
مدینه به او، هم چنین بسیارى از قرائت هاى "
حمزه" که مورد اعتراض مردم قرار گرفت، ولى او به این اعتراضات، به علت
اعتقاد به دلایل خود توجه نمى کرد و ... همه این ها از نمونه هاى روشن اجتهاد
قاریان است.
اگر حالت عمومى
قرا و کسانى را که به امور مربوط به
قرآن پرداخته اند، در نظر بگیریم، در مى یابیم که آنان در نقل
نص آیات قرآن و رسم الخط آن از خطا ایمن نبوده و اشتباهات آشکارى مرتکب شده اند.
بسیارى از بزرگان
ادبیات عرب، قرائت هاى مبتنى بر
اجتهادات قرا را خطا شمرده و آنان را به ضعف عربیت متهم کرده اند.
در این جا سه نوع
اجتهاد باطل را بر مى شماریم:
نوع اول:
اجتهاد ادبا؛ این نوع اجتهاد باطل از
روایت منقول از
امام صادق ( ع ) بر مى آید. که فرمودند: "
اهل عربیت (
ادیبان)
کلام خداوند را
تحریف کرده، مقصود آن را بر میگردانند."
منظور این است که ادیبان با طرح اعراب ها و پیش کشیدن مباحث نحوى، و فرضیه سازى براى حرکات محتمل، باعث انحراف اذهان از معناى اصلى
آیات شده اند؛ و حتى کسانى که کج فهم باشند به معناى نادرست دست یافته، آن را به
قرآن نسبت مى دهند.
این کار باعث مى شود مقصود اصلى آیات، پنهان بماند و راه هاى ورود به سر چشمه قرآن بسته شده و
معانی قرآن فراموش گردد.
نوع دوم: آن است که منجر به مخالفت رسم الخط و حتى نقل و
روایت است.
نمونه این اجتهاد باطل، توسط "
ابوبکر بن مقسم" صورت گرفته است. وى از
قرائات، آن را انتخاب مى کرد که به نظرش بااصول و
قواعد عربی سازگار باشد، اگر چه این قرائات مخالف
رسم الخط مصحف و یا نقل باشد.
نوع سوم: عکس نوع دوم است ؛ در این نوع
اجتهاد، جمود محض حاکم بوده، در حالى که در نوع دوم اجتهاد بر نقل حاکم است.
در این نوع،
قرا بدون کوچک ترین توجهى به
قواعد عربی، صرف این که قرائت
سنت متبع است هر قرائتى را که نزد ایشان ثابت مى گشت، آن را قابل قبول مى دانستند، اگر چه با قواعد عربى و اصول مسلم مخالف باشد.
در این نوع، نه لغت معیار بود و نه قواعد عربى، بلکه معیار فقط و فقط نقل بود.
معرفت، محمد هادی، التمهید فى علوم القرآن، ج۲، ص۲۵.
عاملی، جعفر مرتضی، حقایقى مهم پیرامون قرآن کریم، ص۲۱۷.
فضلی، عبد الهادی، تاریخ
قراء
ات قرآن کریم، ص۱۰۶-۱۰۵.
مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی.