احترام انسان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انسان از بُعد فردی موجودی است که بهطور ذاتی و فطری دوستدار
کرامت ،
شخصیّت ،
آبرو و نیازمند
احترام است.
انسان از بُعد فردی موجودی است که بهطور ذاتی و فطری دوستدار کرامت، شخصیّت، آبرو و نیازمند احترام است. درخواست عزیز
مصر از
یوسف برای صرف نظر از اقدام ناشایست همسرش،
و درخواست لوط از قوم خود که متعرّض میهمانان وی نشده، او را شرمنده نکنند،
نمونههایی از تمایل
انسان به حفظ حرمت خویش است. اعطای کرامت از سوی خداوند به انسانها،
اختیار و
اراده را از آنان سلب نمیکند؛ بدین سبب ممکن است انسان به خواسته خود، از دستورهای الهی سر بپیچد و با
کفر ورزیدن،
کوشش در راه گمراه کردن مردم،
سعی در جلوگیری از تحقّق
آیین الهی ،
تحریف دستورهای دینی
و تکذیب آیات روشن الهی
باعث رسوایی و خواری خود شده، زمینه بیاحترامی خویش را فراهم سازد؛ چنانکه میتواند با اعمال ناشایست اخلاقی،
احترام خویش را از بین برده، حیثیّت و آبروی خود را در دنیا و
آخرت هتک کند.
تکریم
انسان از سوی
خداوند ، نشاندهنده محترم بودن او است:«لَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ».
خداوند، انسان را به بهترین صورت آفریده:«لَقَد خَلَقنَا الاِنسنَ فی اَحسَنِ تَقویم»،
و خود را با آفریدن او أحسن الخالقین خوانده است:«فَتَبارَکَ اللّهُ اَحسَنُ الخلِقین».
سجده ملائکهای که خود، موجودات محترمی هستند،
برای انسان:«فَاِذا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فیهِ مِن رُوحی فَقَعوا لَهُ سجِدین»،
اعطای مقام خلافت الهی به وی:«واِذ قالَ رَبُّکَ لِلمَلئِکَةِ اِنّی جاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیفَةً»،
پیمان گرفتن خداوند از وی:«واِذ اَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی ءادَمَ مِن ظُهورِهِم ذُرِّیَّتَهُم و اَشهَدَهُم عَلی اَنفُسِهِم اَلَستُ بِرَبِّکُم قالوا بَلی»
و مسخّر ساختن آنچه در آسمانها و
زمین است برای انسان:«اَلَم تَرَوا اَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُم ما فِی السَّموتِ و ما فِی الاَرضِ»
نیز حرمت و کرامت انسان را نشان میدهد.
افزون بر این، آیات بسیاری که در آن، حرمت «جان» آدمی،
«مال»،
و «عرض و آبروی» وی
مطرح شده یا به سخن نیکو با مردم دستور داده
و در این جهات احکامی نیز
تشریع کرده است، به تکریم انسان از سوی خداوند و اهمیت آن اشاره میکند؛
البتّه همه انسانها در برخورداری از احترام در یک حد نیستند؛ چنانکه
ایمان مؤمنان،
پروای پرهیزکاران،
علم دانشمندان
و
عبادت نمازگزاران و معتکفان
سبب برخورداری آنان از احترام بیشتری در مقایسه با دیگران میشود؛ آیاتی از
قرآن نیز، به احترام انسانها در
بهشت اشاره میکند؛ ازجمله:پرواپیشگان و نیکان،
شهید
سوره یس (حبیب نجّار)
،
بندگان مخلص خدا،
مقرّبان
و نمازگزاران.
رعایت احترام دیگران و بیاحترامی به آنان دارای آثار وضعی و تکلیفی و پاداش و کیفر خاصّی است. در برخی
آیات و روایات، اثر وضعی بیاحترامی، اهانت و تحقیر خودشخص و رسوایی او در آخرت دانسته شده است؛
چنانکه منفعت و خیر احترام نیز به احترامگزار بازمیگردد.
نوع و شیوه
احترام نزد انسانها با قومیّتها و ملّیّتهای مختلف و در
زمان و
مکان متفاوت، یکسان نیست؛ بلکه متنوّع و گاهی متضادّ است. یکی از نمونههای احترام انسانها
تحیّت آنان به یکدیگر است. آیه «واِذَا حُیّیتُم بِتَحِیَّة فَحَیّوا بِاَحسَنَ مِنها اَو رُدّوها...»،
سفارش میکند که هر تحیّت را به تحیّت بهتر یا همسان پاسخ دهید.
به گفته برخی، اعراب پیش از
اسلام ، تحیّت را در قالب کلمه «حیّاک الله» ابراز میکردهاند؛ امّا پس از اسلام، کلمه کاملتر «سلام علیکم» جایگزین آن شده است.
سجده خویشاوندان یوسف برای وی «خَرّوا لَهُ سُجَّدًا»
را نیز نوعی تحیّت دانستهاند که در آن
زمان مرسوم بوده است؛
چنانکه در آن زمان، تحیّت به شکل خم شدن و دست روی دست بر سینه گذاشتن نیز معمول بوده است.
مفسّران و محدّثان، ذیل آیه
تحیّت به انواع دیگر آن ازجمله:اشاره با سر یا با دست، برخاستن، دست دادن، روبوسی و
معانقه ، بوسیدن سر، پیشانی، صورت و دست یا پا اشاره میکنند.
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله احترام.