اخلاص در تبلیغ (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیاتی از قرآن کریم در باره
اخلاص انبیا در امر تبلیغ
دین و یکتا پرستی است که از آن آیات عمومیت اخلاص در
تبلیغ استفاده میشود.
... فبهدهم اقتده قل لا اسـلکم علیه اجرا ان هو الا ذکری للعــلمین.
" پس به
هدایت آنان
اقتدا کن! (و) بگو: «در برابر این (رسالت و تبلیغ)، پاداشی از شما نمیطلبم! این (
رسالت)، چیزی جز یک یادآوری برای جهانیان نیست! (این وظیفه من است)» "
ای محمد، به اینها بگو: من در برابر تبلیغات دینی و انجام وظائف رسالت، از شما مزدی نمیخواهم. همانطوری که دیگر پیامبران خدا نیز مزدی نخواستند. بدیهی است که اگر تبلیغ رسالت هم مثل یک مؤسسه تجارتی باشد یا شخص پیامبر همچون افراد مزدور، در صدد کسب منافع مادی باشد، مردم از دین
تنفر پیدا میکنند.
وما اکثر الناس ولو حرصت بمؤمنین• وما تسـلهم علیه من اجر ان هو الا ذکر للعــلمین.
"و بیشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشی،
ایمان نمیآورند! • و تو (هرگز) از آنها پاداشی نمیطلبی آن نیست مگر تذکری برای جهانیان! "
اینها در واقع هیچگونه عذر و بهانهای برای عدم پذیرش
دعوت تو ندارند زیرا علاوه بر اینکه نشانههای حق در آن روشن است، " تو هرگز از آنها اجر و پاداشی در برابر آن نخواستهای" که آن را بهانه مخالفت نمایند (و ما تسئلهم علیه من اجر).
" این دعوتی است عمومی و همگانی و تذکری است برای جهانیان" و سفره گستردهای است برای
عام و خاص و تمام انسانها! (ان هو الا ذکر للعالمین).
قل هـذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا ومن اتبعنی وسبحـن الله وما انا من المشرکین. .
" بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با
بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم! منزه است خدا! و من از مشرکان نیستم! » "
در این آیه،
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ماموریت پیدا میکند که آئین و روش و خط خود را مشخص کند، میفرماید: " بگو راه و طریقه من این است که همگان را به سوی الله (خداوند واحد یکتا) دعوت کنم" (قل هذه سبیلی ادعوا الی الله).
سپس اضافه میکند: " من این راه را بی اطلاع یا از روی تقلید نمیپیمایم، بلکه از روی آگاهی و بصیرت، خود و پیروانم همه مردم جهان را به سوی این طریقه میخوانیم" (علی بصیرة انا و من اتبعنی).
این جمله نشان میدهد که هر مسلمانی که پیرو
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است به نوبه خود دعوت کننده به سوی حق است و باید با سخن و عملش دیگران را به راه الله دعوت کند.
و نیز نشان میدهد که" رهبر" باید دارای بصیرت و بینایی و آگاهی کافی باشد، و گر نه دعوتش به سوی
حق نخواهد بود.
سپس برای
تاکید، میگوید: " خداوند یعنی همان کسی که من به سوی او دعوت میکنم پاک و منزه است از هر گونه عیب و نقص و شبیه و شریک" (و سبحان الله).
یـایها المدثر• قم فانذر• ولربک فاصبر.
"ای جامه خواب به خود پیچیده (و در بستر آرمیده)! "• "برخیز و
انذار کن (و عالمیان را بیم ده)، "•... "و بخاطر پروردگارت شکیبایی کن! "
یعنی در طریق ادای این رسالت بزرگ شکیبایی کن، و در برابر آزار مشرکان و دشمنان جاهل و نادان صابر باش، در طریق
عبودیت اطاعت فرمان خدا
استقامت نما، و در
جهاد با نفس و در میدان
جهاد با دشمن شکیبا باش.
مسلم است که
صبر و شکیبایی اساس و ضامن اجرای همه برنامههای گذشته است، اصولا مهمترین سرمایه راه تبلیغ و
هدایت همین صبر و شکیبایی است، و لذا بارها در قرآن مجید روی آن تکیه شده است، و به همین دلیل در گفتار
امیر مؤمنان علی علیه السلام میخوانیم (الصبر من الایمان کالراس من الجسد): "
صبر و استقامت در برابر ایمان همچون سر است در برابر تن"! . .
. قل انما امرت ان اعبدالله ولا اشرک به الیه ادعوا والیه مـاب.
"... بگو: «من مامورم که «الله» را بپرستم و شریکی برای او قائل نشوم! به سوی او
دعوت میکنم و بازگشت من بسوی اوست! » "
قل ما اسـلکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا.
" بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمیطلبم مگر کسی که بخواهد راهی بسوی پروردگارش برگزیند (این پاداش من است.) » "
انما امرت ان اعبد رب هـذه البلدة الذی حرمها وله کل شیء وامرت ان اکون من المسلمین.
" (بگو: ) من مامورم پروردگار این شهر (مقدس
مکه ) را
عبادت کنم، همان کسی که این شهر را حرمت بخشیده در حالی که همه چیز از آن اوست! و من مامورم که از مسلمین باشم "
قل ما سالتکم من اجر فهو لکم ان اجری الا علی الله وهو علی کل شیء شهید.
" بگو: «هر اجر و پاداشی از شما خواستهام برای خود شماست اجر من تنها بر خداوند است، و او بر همه چیز
گواه است! » "
قل یـایها الکـفرون• لا اعبد ما تعبدون• ولا انا عابد ما عبدتم• لکم دینکم ولی دین.
" بگو: ای کافران! • آنچه را شما میپرستید من نمیپرستم! "•... "و نه من هرگز آنچه را شما پرستش کردهاید میپرستم، "• ... " (حال که چنین است) آیین شما برای خودتان، و آیین من برای خودم "
قل ما اسـلکم علیه من اجر وما انا من المتکلفین.
" (ای پیامبر! ) بگو: «من برای دعوت
نبوت هیچ پاداشی از شما نمیطلبم، و من از متکلفین نیستم! (سخنانم روشن و همراه با دلیل است! ) » "
قل ان صلاتی ونسکی ومحیای ومماتی لله رب العــلمین.
" بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگی و
مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است. "
کلمه" نسک" به معنای مطلق
عبادت است، و لیکن بیشتر در
ذبح و یا قربانیی که به منظور تقرب به درگاه خدای سبحان ذبح میشود استعمال شده است.
در این آیه شریفه خدای تعالی برای بار دوم رسول گرامی خود را دستور میدهد که به مردم بگوید: او خودش به آنچه که خداوند به سوی آن هدایتش کرده عمل میکند. و منظور از این اعلام این است که
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از
تهمت دورتر شده و مردم بهتر دین او را تلقی به قبول کنند، چون یکی از نشانههای راستگویی این است که گوینده به گفتههای خود عمل نموده و گفتارش با کردارش مطابقت داشته باشد، لذا میفرماید: به مردم بگو که من
نماز و تمامی عبادات و زندگیم و جمیع شؤون آن از قبیل اعمال، اوصاف، فعلها و ترکها که مربوط به من است، و همچنین مرگم را با هر چه که از امور آن مربوط به من است- و آن امور پس از مرگ است که از زندگی دنیا سرچشمه میگیرد چنان که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرموده: " آن چنان که زندگی میکنید خواهید مرد"- همه را برای خدا قرار دادم، بدون اینکه کسی را در آنها شریک او بدانم. و خلاصه من در جمیع شؤون حیات و مماتم بندهای هستم تنها برای خدا، و روی خود را تنها متوجه او نمودم. چیزی را قصد نمیکنم و از چیزی روی گردان نیستم مگر برای او، در مسیر زندگیم قدمی برنمی دارم و به سوی مرگ قدم نمیگذارم مگر برای او، چون او پروردگار همه عالمیان و مالک همه و مدبر همه است.
من به این نحو از
عبودیت مامور شدهام، و اولین کسی که تسلیم خواسته او شود، و آن عبودیت به تمام معنا را از هر باب و هر جهتی که او خواسته قبول نماید، خودم هستم.
واتل علیهم نبا نوح اذ قال لقومه یـقوم ان کان کبر علیکم مقامی وتذکیری بـایـت الله فعلی الله توکلت... • فان تولیتم فما سالتکم من اجر ان اجری الا علی الله..
" سرگذشت
نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام که به قوم خود گفت: «ای قوم من! اگر تذکرات من نسبت به آیات الهی، بر شما سنگین (و غیر قابل تحمل) است، (هر کار از دستتان ساخته است بکنید.) من بر خدا
توکل کردهام! • و اگر از قبول دعوتم روی بگردانید، (کار نادرستی کردهاید چه اینکه) من از شما مزدی نمیخواهم مزد من، تنها بر خداست! و من مامورم که از مسلمین [
تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم! » "
معنای آیه اینست که: ای محمد! داستان و خبر عظیم نوح را برای مردم
تلاوت کن که چگونه تک و تنها و از طرف خویش با مردم دنیا- که فرستاده ما به سوی آنان بود- سخن گفت و در سخنش علیه آنان تحدی کرد، یعنی یک تنه در برابر همه مردم دنیا ایستاد و به آنان گفت هر کاری که میتوانند با او بکنند، و در باب
رسالت خود با آنان
اتمام حجت نمود: " آن زمان که به قوم خود گفت: ای مردم اگر مقام رسالت من و یا اینکه من در امر دعوت به سوی
توحید قیام نمودهام و اینکه شما را به آیات خدا تذکر میدهم بر شما گران میآید" با اینکه میدانم این تذکر من باعث کشته شدنم خواهد شد، و بالآخره شما درصدد برخواهید آمد که خود را از دست من راحت نموده، به این منظور به من آسیب بزنید، ولی من از این بابت هیچ نگران نیستم، زیرا" توکل من بر خدای تعالی است". آری، من در قبال آن کینههای درونیتان که مرا
تهدید میکند، امر خود را به خدای تعالی واگذار نموده او را
وکیل خود گرفتهام، تا در همه شؤون من تصرف کند، بدون اینکه خودم در آن شؤون تدبیری بکار برم، " حال هر فکری دارید به کار زنید و هر کید و نقشهای دارید بریزید و شرکاء و خدایان خود را" که میپندارید در شداید شما را یاری میکنند" به یاری بخوانید" و هر نقشهای که به نظرتان رسید در باره من عملی کنید.
ولقد ارسلنا نوحـا الی قومه انی لکم نذیر مبین• ویـقوم لا اسـلکم علیه مالا ان اجری الا علی الله..
" ما نوح را بسوی قومش فرستادیم (نخستین بار به آنها گفت): «من برای شما بیم دهندهای آشکارم! "•... "ای قوم! من به خاطر این
دعوت، اجر و پاداشی از شما نمیطلبم اجر من، تنها بر خداست!. .. "
آیه یکی از دلائل
نبوت را که نوح برای روشن ساختن قوم تاریکدل بیان کرده بازگو میکند: "ای قوم! من در برابر این دعوت از شما مال و ثروت و اجر و پاداشی مطالبه نمیکنم" (و یا قوم لا اسئلکم علیه مالا).
" اجر و
پاداش من تنها بر خدا است" خدایی که مرا مبعوث به نبوت ساخته و مامور به دعوت خلق کرده است (ان اجری الا علی الله).
این به خوبی نشان میدهد که من هدف مادی از این برنامه ندارم و جز به پاداش معنوی الهی نمیاندیشم، و هرگز یک مدعی دروغین نمیتواند چنین باشد و اینهمه دردسر و ناراحتی را بخاطر هیچ برای خود بخرد.
و این میزان و الگویی است برای شناخت رهبران راستین، از فرصت طلبان دروغین، که هر گامی را بر میدارند به طور مستقیم یا غیر مستقیم هدف مادی از آنان دارند.
اذ قال لهم اخوهم نوح الا تتقون• وما اسـلکم علیه من اجر ان اجری الا علی رب العــلمین.
" هنگامی که برادرشان نوح به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمیکنید؟! "•... " من برای این دعوت، هیچ مزدی از شما نمیطلبم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است! "
والی عاد اخاهم هودا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره ان انتم الا مفترون• یـقوم لا اسـلکم علیه اجرا ان اجری الا علی الذی فطرنی افلا تعقلون.
" (ما) به سوی (قوم)
عاد ، برادرشان «
هود» را فرستادیم (به آنها) گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! شما فقط
تهمت میزنید (و بتها را شریک او میخوانید)! • ای قوم من! من از شما برای این (رسالت)، پاداشی نمیطلبم پاداش من، تنها بر کسی است که مرا آفریده است آیا نمیفهمید؟! "
هود ع سپس اضافه کرد"ای قوم من! من در دعوت خودم هیچگونه چشمداشتی از شما ندارم، هیچگونه پاداشی از شما نمیخواهم" تا گمان کنید فریاد و جوش و خروش من برای رسیدن به مال و مقام است، و یا شما به خاطر سنگینی بار پاداشی که میخواهید برای من در نظر بگیرید تن به
تسلیم ندهید.
(یا قوم لا اسئلکم علیه اجرا).
" تنها اجر و پاداش من بر آن کسی است که مرا آفریده" به من روح و جسم بخشیده و در همه چیز مدیون او هستم همان خالق و رازق من (ان اجری الا علی الذی فطرنی).
اصولا من اگر گامی برای
هدایت و
سعادت شما بر میدارم به خاطر
اطاعت فرمان او است و بنا بر این باید اجر و پاداش از او بخواهم نه از شما. به علاوه مگر شما چیزی از خود دارید که به من بدهید هر چه شما دارید از ناحیه او است" آیا نمیفهمید؟ " (ا فلا تعقلون).
اذ قال لهم اخوهم هود الا تتقون• وما اسـلکم علیه من اجر ان اجری الا علی رب العــلمین.
" هنگامی که برادرشان هود گفت: «آیا
تقوا پیشه نمیکنید؟! "•... "من در برابر این دعوت، هیچ اجر و پاداشی از شما نمیطلبم اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است. "
اذ قال لهم اخوهم صــلح الا تتقون• وما اسـلکم علیه من اجر ان اجری الا علی رب العــلمین.
" هنگامی که صالح به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمیکنید؟! "•... "من در برابر این دعوت، اجر و پاداشی از شما نمیطلبم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است! "
و به همین دلیل" من مزد پاداشی در برابر این
دعوت از شما نمیطلبم" و چشم داشتی از شما ندارم (و ما اسئلکم علیه من اجر).
من برای دیگری کار میکنم و پاداشم بر اوست، آری" اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است" (ان اجری الا علی رب العالمین).
اذ قال لهم اخوهم لوط الا تتقون• وما اسـلکم علیه من اجر ان اجری الا علی رب العــلمین.
"هنگامی که برادرشان
لوط به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمیکنید؟! "•... "من در برابر این دعوت، اجری از شما نمیطلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است! "
فکر نکنید این دعوت، وسیلهای برای آب و نان است و یک هدف مادی را تعقیب میکند، نه، " من کمترین پاداشی از شما نمیخواهم، اجر و پاداشم تنها بر پروردگار عالمیان است
اذ قال لهم شعیب الا تتقون• وما اسـلکم
علیه من اجر ان اجری الا علی رب العــلمین.
" هنگامی که
شعیب به آنها گفت: «آیا
تقوا پیشه نمیکنید؟! "•... "من در برابر این دعوت، پاداشی از شما نمیطلبم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است! "
همان جملههای متحد المال و کاملا حساب شده که در آغاز دعوت سایر پیامبران آمده است: دعوت به تقوی، تاکید بر سابقه
امانت در میان مردم، و تاکید بر این مساله که این دعوت الهی تنها انگیزه معنوی دارد و هیچ چشم داشت مادی از هیچکس در آن نیست، تا بهانه جویان و بدبینان آن را وسیله فرار خود قرار ندهند.
وجاء من اقصا المدینة رجل یسعی قال یـقوم اتبعوا المرسلین• اتبعوا من لا یسـلکم اجرا وهم مهتدون.
" و مردی (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «ای قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروی کنید! "• "از کسانی پیروی کنید که از شما مزدی نمیخواهند و خود هدایت یافتهاند! "
این مرد که غالب مفسران نامش را"
حبیب نجار" ذکر کردهاند از کسانی بود که در برخوردهای نخستین با رسولان پروردگار به حقانیت دعوت آنها و عمق تعلیماتشان پی برد، و مؤمنی ثابت قدم و مصمم از کار در آمد، هنگامی که به او خبر رسید که در قلب شهر مردم بر این پیامبران الهی شوریدهاند، و شاید قصد
شهید کردن آنها را دارند، سکوت را مجاز ندانست، و چنان که از کلمه" یسعی" بر میآید با
سرعت و شتاب خود را به مرکز شهر رسانید و آنچه در توان داشت در
دفاع از
حق فروگذار نکرد.
تعبیر به" یا قوم" (ای قوم من) بیانگر دلسوزی این مرد نسبت به اهل شهر و مردم آن دیار است، و دعوت به پیروی از رسولان دعوتی است خالصانه که هیچ نفعی برای شخص او در آن مطرح نیست.
اکنون ببینیم این
مؤمن مجاهد به چه منطق و دلیلی برای جلب توجه همشهریانش متوسل گشت؟
نخست از این در وارد شد که: " از کسانی پیروی کنید که از شما اجر و مزدی در برابر
دعوت خود نمیخواهند" (اتبعوا من لا یسئلکم اجرا).
این خود نخستین نشانه
صدق آنها است که هیچ منفعت مادی در دعوتشان ندارند، نه از شما مالی میخواهند، و نه جاه و مقام، و نه حتی تشکر و سپاسگزاری و نه هیچ اجر و پاداش دیگر.
این همان چیزی است که بارها در آیات قرآن در مورد انبیای بزرگ به عنوان نشانهای از
اخلاص و بی نظری و صفای قلب پیامبران روی آن تکیه شده، تنها در
سوره شعرا پنج بار این جمله (و ما اسئلکم علیه من اجر) تکرار گردیده است
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اخلاص در تبلیغ ».