اصل نفی خشونت در خانواده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصل نفی خشونت در خانواده، از مهمترین اصلها و مسئولیتهای یک خانواده است. زیرا
خانواده، پایه اصلی سعادت هر فرد در
جامعه است. و
اسلام، خواستار یک زندگی پر از
صلح و صفا و توام با محبت و آسایش و همچنین بدون قهر و
خشونت است. پس برای رسیدن به چنین هدف بزرگی، برای هر یک از آنان در برابر یکدیگر وظایفی تعیین فرموده است و از بدخلقیها و بدرفتاریها باز میدارد و برای اذیت و آزار، چه از سوی مرد و چه از سوی زن، عذابی سخت در نظر گرفته است، تا محیط خانه و خانواده از ناراحتی و رنج در امان بماند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الگوی تام در نفی خشونت بود و پیوسته بر نفی خشونت به هر صورت و در هر زمینهای تأکید مینمود. در آموزه های آن حضرت به صراحت بداخلاقی در خانواده بهطورکلی، آزاردهی یکدیگر، بدزبانی، بدرفتاری و غیره به عنوان جلوههای خشونت خانوادگی نفی و طرد شده و سختترین نکوهشها درباره این امور وارد شده است و نیز آن حضرت با رفتار خود پیروان خویش را به پاک کردن محیط خانه و خانواده از انواع و اقسام خشونت ها فراخوانده است.
از افتخارهای بزرگ آیین مقدس اسلام، توجه خاص و تاکید فراوان درباره نظام مقدس خانواده است. خانواده، پایه اصلی سعادت هر فرد در جامعه محسوب میشود؛ به گونهای که اگر افراد خانواده بتوانند با روابطی شایسته و مناسب به روح و جسم یکدیگر آرامش بخشند و زمینه شکوفایی صفات و استعدادهای درونی خود را فراهم آورند، جامعهای موفق بهوجود خواهد آمد. زن و شوهر با ایجاد محیطی گرم و با صفا در خانه، نه تنها فرزندانی شایسته و باادب، پرورش میدهند؛ بلکه خودشان هم از این محیط سالم نیرو میگیرند و زندگیشان، همواره پر فروغ و با نشاط خواهد بود. آنها همواره از دیدن یکدیگر لذت میبرند و با نشاط و آمادگی بیشتری با مشکلات مواجه خواهند شد و در برابر ناملایمات، استقامت بیشتری از خود نشان خواهند داد.
اسلام، خواستار یک زندگی پر از صلح و صفا و توام با محبت و آسایش و همچنین بدون قهر و خشونت است. اسلام میخواهد، محیط زندگی پیشرفت کند و نیز خواهان سلامتی خانوادهها از امراض و دردها، و برخورداری آنها از پاکی دل و صفای عواطف است. پس برای رسیدن به چنین هدف بزرگی، برای هر یک از آنان در برابر یکدیگر وظایفی تعیین فرموده است و از بدخلقیها و بدرفتاریها باز میدارد و برای اذیت و آزار، چه از سوی مرد و چه از سوی زن، عذابی سخت در نظر گرفته است، تا محیط خانه و خانواده از ناراحتی و رنج در امان بماند.
پیامبر برای نجات زنان از رسوم غلط
جاهلیت، به مبارزه با رسوم جاهلی برخاست و رفتاری بسیار متفاوت، با زنان در پیش گرفت. ایشان زن را موجودی ظریف و لطیف
همچون شیشه، تشبیه کرده و فرموده است: «با شیشهها مدارا کنید.»
میفرمود: «
جبرئیل درباره زنان به قدری به من سفارش کرد که گمان کردم نمیتوان آنان را
طلاق داد؛ مگر کاری انجام داده باشند که زشتیاش نمایان باشد.»
ایشان از یک سو، مردها را به مدارا و محبت بیشتر به زنها تشویق میکرد و میفرمود: «عیال الرجل اسرائه و احب العباد الی ا...عزوجل احسنهم صنعا الی اسرائه؛
زن و عیال
انسان، اسیران اویند و بهترین بندگان در پیشگاه
خداوند عزوجل، خوش رفتارترین آنان با اسیران خود است.»
حضرت، علاقه به زنان را برخاسته از
ایمان مردان میدانست و میفرمود: «رجلاً یزداد فی الامر خیر اً الا ازداد حباً للنساء؛
هر اندازه انسان، زنان را بیشتر دوست بدارد ایمانی برتر خواهد داشت.»
خاتم انبیا در جایی دیگر، محبت به زنان را محبت به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
علی (علیهالسّلام) معرفی میکند و میفرماید: «ما اشتد لنا حباً اشتد للنساء حباً؛
هر کس ما ر ا بیشتر دوست بدارد، زنان را بیشتر دوست خواهد داشت.»
همچنین ایشان، مردان را از تحقیر زنان بر حذر داشته، میفرمود: «ملعون است، ملعون است کسی که عیال خود را ضایع کند.»
زن از نظر ایشان، همبازی و دوستی است که شخص برای خود اختیار کرده است؛ پس نباید او را ضایع کند: «انما المرئه لعبه من اتخذها فلا یضیعها....»
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خشونت علیه زنان و ضرب و شتم آنها را مایه
شرم میدانست
و میفرمود: «اگر مردی به صورت زنش سیلی بزند در
روز قیامت، پس از رسوایی به
جهنم میرود و خطاب به مالک جهنم میگویند که هفتاد کشیده از آتش جهنم به صورت او بزند.»
ایشان به مردان توصیه فرموده است: «هنگام خشمگرفتن بر زنان، آنها را با چوب نزنید؛ چرا که در این کار
قصاص است؛ ولی آنها را با گرسنگی و کممحلی بزنید تا در
دنیا و
آخرت سود ببرید.»
و از سوی دیگر حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زنان را از نافرمانی و آزار شوهرانشان
نهی میفرمود و آن را مایه
قهر و
عذاب الهی بیان میکرد.
ایشان زنان و به ویژه مردان را به ایجاد محیطی پر از صدق و صفا و توام با مهر و محبت فرا خوانده، میفرمود: «بهترین شما کسی است که نسبت به خانواده خود بهتر باشد و من بهترین شما نسبت به اهل خود هستم.»
حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنها را از اذیت و آزار نسبت به یکدیگر بر حذر داشته و فرموده است: «هر زنی که شوهرش را بیازارد، خداوند،
نماز و
حسنات او را قبول نخواهد کرد، اگرچه تمام عمر
روزه بگیرد، نماز بهپا دارد و بندگان بسیاری را آزاد کند و
مال و
ثروت فراوانی را در راه خدا
انفاق کند؛ مگر آنکه رضایت شوهر را دست آورد و اگر بدون رضایت شوهر، از دنیا برود اول کسی خواهد بود که وارد جهنم میشود.»
سپس فرمود: «مرد نیز اگر همسر خود را آزار دهد چنین وضعیتی را خواهد داشت.»
ایشان آنها را به مدارا و صبر در برابر اخلاق ناپسند یکدیگر سفارش میکرد و برای این کارشان، اجری عظیم برمیشمرد و میفرمود: «هر مردی که اخلاق بد همسر خود را به خاطر پاداش آن، تحمل کند خداوند،
پاداش شاکران را به او عطا خواهد کرد.»
توجه به مسئله زنان و برداشتن نقاب مظلومیت از رخساره آنها، به شدت، توجه حضرت را به خود معطوف کرده بود؛ نگرانیشان از این مسئله بهحدی بود که از جمله آخرین وصایای حضرت در آخرین روزهای حیات مبارکشان، توصیه به امر زنان بود.
آن بزرگوار در
حجةالوداع، ضمن آخرین خطابههای خود، نگرانی خویش را از این امر ابراز داشت و فرمود: «در حق زنانتان
احسان کنید که به کلمهای تحت تصرف خویش درآوردهاید و به فرمان خود نگه میدارید. زنها را زنها را ایشان را آزار مکنید و ایشان را شکسته خاطر مدارید و گرسنه و برهنه مگذارید و یقین بدانید که فردای قیامت در آن محشر پرملامت از حال ایشان مورد سؤال قرار خواهید گرفت.»
رسول رحمت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمود: «ای مردم! برای شما بر زنان حقی است و برای زنان بر شما حقی، پس آنها را به اجبار همسر خود قرار ندهید و بر آنهاست که تن به
فحشا ندهند و اگر چنین کردند خداوند به شما اذن داد که از رختخواب آنها کناره بگیرید و به آرامی آنها را بزنید. به زنان نیکی کنید، همانا آنان اسیران شمایند و چیزی از خود ندارند. همانا شما آنها را به امانت از خدا گرفتید و با نام خدا بر شما حلال شدند.»
گفتههای اعضای خانواده رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از
وفات آن حضرت، خود، میتواند بهترین تایید در صدق گفتههای ایشان در محبت و شفقت نسبت به خانواده و دوری از خشونت باشد، گفتههای همسران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در باب چگونگی اخلاق حضرت در خانه و رفتار عملی ایشان در خانه و با خانواده، بیشتر ما را با عظمت روح آن حضرت آشنا میکند.
آوردهاند عدهای از
اصحاب خاتم انبیا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از وفات ایشان جمع شدند و گفتند: «چه خوب است کسی را نزد همسران حضرت بفرستیم و از چگونگی اعمال آن حضرت در خانه بپرسیم و از آن تبعیت کنیم؛ پس شخصی را نزد همه همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرستادند؛ پس از مدتی، فرستاده از سوی همه آنان یک پاسخ آورد و آن اینکه شما از اخلاق و رفتار پیامبرتان سؤال کردید، اخلاق او همان اخلاق قرآنی بود.»
دایره رحمت و عطوفت آن بزرگوار بهقدری گسترده بود که شامل همگان، از خدمتکار خانه گرفته تا نزدیکترین فرد خانه نیز میشد.
انس بن مالک خادم خانه حضرت میگفت: «مردی مهربان تر از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت به اهل و عیال خود ندیدم.»
عایشه همسر حضرت در وصف اخلاق ایشان گفته است: «او ملایمترین و گرامیترین مردم بود. وی مردی بود چونان دیگر مردان، با این تفاوت که همواره لبخند به لب داشت.»
«او به هیچ یک از زنان و کنیزان خود، دشنام نداد
و هیچ زن و کنیزی را نزد و به دست خود ضربهای بر کسی وارد نکرد، مگر در
جنگ و
جهاد راه خدا.»
بعد از وفات
سعد بن معاذ صحابی بزرگ پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حضرت بر جنازه او حاضر شد و دستور داد وی را
غسل دهند. بعد از غسل، جنازه را به سمت
قبرستان بقیع حرکت دادند. حضرت، پا برهنه و بدون عبا در مراسم
تشییع، حاضر شد و گاهی در سمت راست جنازه و گاه در سمت چپ جنازه حرکت میکرد تا اینکه به محل دفن رسیدند. حضرت در آنجا بر او نماز خواند و داخل
قبر شد. پس از آن، مراسم تدفین را بهجا آورد و
لحد قبرش را چید. مادر سعد بن معاذ با دیدن این صحنه رو به قبر پسرش کرد و گفت: «ای سعد!
بهشت گوارایت باد! » حضرت به او فرمود: «در امر پروردگارت با جزم و یقین حرف نزن؛ چرا که او دچار
فشار قبر است.» سپس حضرت در پاسخ تعجب مادرش، به او گفت: «فشار قبرش به سبب بداخلاقی با خانوادهاش است.»
از مهمترین مسئولیتهای یک مرد، اخلاق پسندیده در خانه است. خداوند در
قرآن طی جملهای کوتاه، حدود برخورد با همسر و کیفیت رفتار با او را تعیین کرده، میفرماید: «و عاشروهنّ بالمعروف.» مرد نباید در رفتار خود نسبت به همسر از
اعتدال خارج شود.
خشونت،
بداخلاقی و ستم، خلاف دستور خداست؛ همچنان که رها کردن همسر و مطیع کامل زن بودن نیز درست نیست.
روایات نیز بر این امر، تاکید بسیار دارند و بین خوشاخلاقی با همسران و اطاعت از زنان، تفاوت قائل شدهاند.
معصومان (علیهالسّلام) همان اندازه که به
خوشخلقی و عدم خشونت علیه زنان، سفارش کردهاند، مردان را از اسارت در خواستههای زن نهی کردهاند.
روزی شخصی به نام
صفوان، نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد و درخواست کرد تا اجازه دهد مدت دو ماه در
مکه بماند و درباره اسلام تحقیق کند تا حقیقت و درستی این دین برایش روشن شود و ایمان آورد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «من چهارماه به تو فرصت میدهم که آزادانه راه خود را انتخاب کنی.»
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای افکار و آرای دیگران، احترام قائل بود. در عهدنامهای که در سال دوم
هجرت برای
مسیحیان نوشت، چنین آمده است: «
عهد میکنم
کشیش و
راهب آنان را تغییر ندهم و افراد تارک دنیا را از
صومعه نرانم و هیچ تحقیری و تحمیلی بر آنها نخواهد شد و همچنین اراضی آنها را لشکریان ما اشغال نخواهند کرد. اشخاصی که درخواست
عدالت کنند، به آنها اعطا خواهد شد....»
این امر نشان میدهد که آن حضرت، خودکامه نبود؛ بلکه از نظریات دیگران هم استفاده میکرد؛ چنان که در
جنگ بدر بر اساس رای
حباب بن منذر عمل کرد و محل استقرار
سپاه اسلام را به نقطهای منتقل کرد که حباب پیشنهاد کرده بود،
یا اینکه در
جنگ احد بنا به پیشنهاد یارانش برای جنگ با
مشرکان به خارج از
مدینه به منطقهای به نام
احد رفتند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اصل نفی خشونت در خانواده»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۰۹.