• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بهانه جویی بنی اسرائیل (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این نوشتار به بهانه جویی های بنی اسرائیل در جریان کشته شدن فردی از آنها که باید به دستور خداوند متعال گاوی را می کشتند و به وسیله آن شخص زنده می شد و قاتل را معرفی می کرد، اشاره شده است.



واذ قال موسی لقومه ان الله یامرکم ان تذبحوا بقرة...(و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور می‌دهد ماده‌گاوی را ذبح کنید (و قطعه‌ای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند؛ و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آیا ما را مسخره می‌کنی؟» (موسی) گفت: «به خدا پناه می‌برم از اینکه از جاهلان باشم!»)قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما هی... قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما لونها...(گفتند: «(پس) از خدای خود بخواه که برای ما روشن کند این ماده‌گاو چگونه ماده‌گاوی باشد؟» گفت: خداوند می‌فرماید: «ماده‌گاوی است که نه پیر و از کار افتاده باشد، و نه بکر و جوان؛ بلکه میان این دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده، (هر چه زودتر) انجام دهید.») قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما هی... (گفتند: «از خدایت بخواه برای ما روشن کند که چگونه گاوی باید باشد؟ زیرا این گاو برای ما مبهم شده! و اگر خدا بخواهد ما هدایت خواهیم شد!») ... فذبحوها وما کادوا یفعلون.(گفت: خداوند می‌فرماید: «گاوی باشد که نه برای شخم زدن رام شده؛ و نه برای زراعت آبکشی کند؛ از هر عیبی برکنار باشد، و حتی هیچ‌گونه رنگ دیگری در آن نباشد.» گفتند: «الان حق مطلب را آوردی!» سپس (چنان گاوی را پیدا کردند و) آن را سر بریدند؛ ولی مایل نبودند این کار را انجام دهند.)


در این آیات بر خلاف آنچه تا به حال در سوره بقره پیرامون بنی اسرائیل خوانده‌ایم که همه به طور فشرده و خلاصه بود، ماجرایی به صورت مشروح آمده است، شاید به این دلیل که این داستان تنها یک بار در قرآن ذکر شده، بعلاوه نکات آموزنده فراوانی در آن وجود دارد که ایجاب چنین شرحی می‌کند، از جمله:
بهانه جویی شدید بنی اسرائیل در سراسر این داستان نمایان است، و نیز درجه ایمان آنان را به گفتار موسی مشخص میکند و از همه مهمتر اینکه گواه زنده‌ای است بر امکان رستاخیز. ماجرا (آن گونه که از قرآن و تفاسیر بر می‌آید) چنین بود که یک نفر از بنی اسرائیل به طرز مرموزی کشته می‌شود، در حالی که قاتل به هیچوجه معلوم نیست. در میان قبائل و اسباط بنی اسرائیل نزاع و درگیری می‌شود، هر یک آن را به طایفه و افراد قبیله دیگر نسبت می‌دهد و خویش را تبرئه می‌کند داوری را برای فصل خصومت نزد موسی می‌برند و حل مشکل را از او خواستار می‌شوند، و چون از طرق عادی حل این قضیه ممکن نبود، و از طرفی ادامه این کشمکش ممکن بود منجر به فتنه عظیمی در میان بنی اسرائیل گردد، موسی با استمداد از لطف پروردگار از طریق اعجاز آمیزی به حل این مشکل چنان که در تفسیر آیات می‌خوانید می‌پردازد.


قساوت قلب بنی اسرائیل، پیامد بهانه جوییها و نافرمانیهای آنان بود.
واذ قال موسی لقومه ان الله یامرکم ان تذبحوا بقرة قالوا اتتخذنا هزوا قال اعوذ بالله ان اکون من الجـهلین(و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور می‌دهد ماده‌گاوی را ذبح کنید (و قطعه‌ای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند؛ و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آیا ما را مسخره می‌کنی؟» (موسی) گفت: «به خدا پناه می‌برم از اینکه از جاهلان باشم!») ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارة او اشد قسوة...(سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می‌افتد؛ (اما دلهای شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.)(ممکن است مشارالیه «ذالک» همان بهانه جوییها و نافرمانیهای آنان باشد که در آیات سابق به آن اشاره شد. )

۳.۱ - تفسیر مرتبط

کلمه قسوة وقتی در خصوص قلب استعمال میشود، معنی صلابت و سختی را میدهد، و بمنزله صلابت سنگ است، و کلمه (او) بمعنای (بل) است، و مراد به اینکه بمعنای (بلکه) است، این است که معنایش با مورد (بلکه) منطبق است.
آیه شریفه شدت قساوت قلوب آنان را، اینطور بیان کرده: که (بعضی از سنگها احیانا می‌شکافند، و نهرها از آنها جاری میشود)، و میانه سنگ سخت، و آب نرم مقابله انداخته، چون معمولا هر چیز سختی را به سنگ تشبیه می‌کنند، هم چنان که هر چیز نرم و لطیفی را باب مثل می‌زنند، می‌فرماید: سنگ بان صلابتش می‌شکافد، و انهاری از آب نرم از آن بیرون می‌آید، ولی از دلهای اینان حالتی سازگار با حق بیرون نمیشود، حالتی که با سخن حق، و کمال واقعی، سازگار باشد.


بی اختیار قلمداد کردن خود، از بهانه‌های بنی اسرائیل برای توجیه پیمان شکنی با موسی علیه‌السّلام و نفوذ آیین بت پرستی در میان آنان بود.
فرجع موسی الی قومه غضبـن اسفا قال یـقوم الم یعدکم ربکم وعدا حسنا افطال علیکم العهد‌ام اردتم ان یحل علیکم غضب من ربکم فاخلفتم موعدی(موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت و گفت: «ای قوم من! مگر پروردگارتان وعده نیکویی به شما نداد؟! آیا مدّت جدایی من از شما به طول انجامید، یا می‌خواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که با وعده من مخالفت کردید؟!») قالوا مآ اخلفنا موعدک بملکنا ولـکنا حملنآ اوزارا من زینة القوم فقذفنـها فکذلک القی السامری.(گفتند: «ما به میل و اراده خود از وعده تو تخلّف نکردیم؛ بلکه مقداری از زیورهای قوم را که با خود داشتیم افکندیم!» و سامری اینچنین القا کرد...)

۳.۱ - تفسیر مرتبط

کلمه" غضبان" صفت مشبهه از ماده غضب است، و همچنین کلمه" اسفا" که از اسف با دو فتحه و به معنای اندوه و شدت غضب است، و کلمه" موعد" به معنای وعده، و" اخلاف موعد" به معنای خلف وعده است، موسی علیه‌السّلام وقتی از میقات برگشت و آن وضع را دید سخت در خشم شد و پس از چند جمله گفت: چرا وعده‌ای که دادید که بعد از من نیکو جانشینیم کنید تا من برگردم خلف کرده عهد مرا شکستید؟ مؤید این معنا آیه دیگری است که همین معنا را می‌رساند و می‌فرماید: " بئسما خلفتمونی من بعدی".
بنی اسرائیل که خود را در برابر اعتراض شدید موسی ع دیدند و متوجه شدند براستی کار بسیار بدی انجام داده‌اند، در مقام عذرتراشی برآمدند و" گفتند ما وعده تو را به میل و اراده خود تخلف نکردیم" (قالوا ما اخلفنا موعدک بملکنا). در واقع این ما نبودیم که به اراده خود گرایش به گوساله پرستی کردیم" لکن مبالغی از زینت آلات فرعونیان به همراه ما بود که ما او را از خود دور ساختیم، و سامری نیز آن را افکند" (و لکنا حملنا اوزارا من زینة القوم فقذفناها فکذلک القی السامری).
در اینکه بنی اسرائیل چه کردند و سامری چه کرد و جمله‌های آیات فوق دقیقا چه معنی دارد؟ مفسران بحثهایی دارند که در مجموع فرق زیادی از نظر نتیجه ندارد.


۱. بقره/سوره۲، آیه۶۷ - ۷۱.    
۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۳۰۱.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۶۷.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۷۴.    
۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱، ص۳۰۶.    
۶. طه/سوره۲۰، آیه۸۶.    
۷. طه/سوره۲۰، آیه۸۷.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۰.    
۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۴، ص۲۶۷.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۲۷۰.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بهانه جویی بنی اسرائیل».    



جعبه ابزار