• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تشکیک

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تَشکیک، اصطلاحی در منطق و فلسفه می‌باشد.




در لغت به معنای به شک و تردید انداختن و در اصطلاح، ویژگی الفاظی است که قسم متوسط میان الفاظ متواطی و مشترک اند. متواطی در اصطلاح به مفهوم کلی و لفظی اطلاق می‌شود که معنای واحد دارد و صدق و حمل آن بر افرادش یکسان و موافق با یکدیگر است.
[۱] ابن سینا، الشفاء، ج۱، فن ۲، ص۹، المنطق، ج ۱، الفن الثانی: المقولات، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
[۲] بهمنیار بن مرزبان، التّحصیل، ج۱، ص۲۴، تصحیح مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ش.
[۳] محمد بن محمد غزالی، معیارالعلم فی المنطق، ج۱، ص۵۲، چاپ احمد شمس الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۴] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۱، ص۱۲۵ـ۱۲۶، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
مشترک نیز لفظی است که به چند معنی به کار می‌رود.
ارسطو در جدل
[۵] ارسطو،جدل ، کتاب ۱، فصل ۱۵، ۱۰۶ الف، س ۹ـ۱۵)
پس از بیان الفاظی که چند معنی دارند (الفاظ مشترک) و الفاظی که فقط یک معنی دارند (الفاظ متواطی)، به قسمی دیگر از الفاظ می‌پردازد که به گونه ای غیر از الفاظ مشترک، معانی متعدد دارند. به گزارش ولفسون،
[۶] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۶۸، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
اسکندر افرودیسی در تفسیر سخن ارسطو این قسم الفاظ را مبهم و مشکِّک نامیده است.



ارسطو در جدل
[۷] ارسطو،جدل، کتاب ۲، فصل ۳، ۱۱۰ب، ۱۶ـ۱۱۱ الف، س ۷
الفاظ مشکک را چهار قسم دانسته است: ۱) الفاظی که به چیزهای مختلفی که یک غایت دارند اطلاق می‌شوند، مانند اطلاق لفظ «صحّی» بر دارو و ورزش که غایت هر دو تندرستی است. مطابق آنچه در ما بعد الطبیعة
[۸] ارسطو، مابعدالطبیعة، کتاب ۱۱، فصل ۳، ۱۰۶۱الف، س ۳ـ۷
آمده این الفاظ به چیزهایی اطلاق می‌شوند که از یک مبدأ باشند، مانند اطلاق لفظ «طبّی» بر کتاب طبّی و دارو و آلت جراحی.
[۹] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۷۷ـ۴۷۹، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۲) الفاظی که به چیزهای متضاد اطلاق می‌شوند، مانند علم موسیقی که دانش آواهای هماهنگ و ناهماهنگ است، یا پزشکی که دانش تندرستی و بیماری است. ۳) الفاظی که به برخی از صفات و اعراض مشترک در اشیاء که تفاوت آن‌ها فقط از حیث تقدم و تأخر است، اطلاق می‌شوند، مانند لفظ «شیرین» برای شکر و شربت.
[۱۰] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۷۴ـ۴۷۶، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۴)الفاظ اضافی (نسبی) و متشابه، مانند کاربرد لفظ «قاعده» یا «مبدأ» برای پایه دیوار و قلب حیوان؛ زیرا نسبت پایه دیوار به دیوار مانند نسبت قلب حیوان به حیوان است
[۱۱] محمد بن محمد فارابی، المنطقیّات لِلفارابی، ج۱، ص۹۲، چاپ محمدتقی دانش پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
[۱۲] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۸۳، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
[۱۳] ارسطو، جدل، کتاب ۲، فصل ۳، ۱۱۱ الف، س ۶ـ۷.
ارسطو
[۱۴] ارسطو، مابعدالطبیعة، کتاب ۵، فصل ۶، ۱۰۱۶ ب، س ۳۴ـ ۳۵
تشابه را نوعی نسبت می‌داند، در نتیجه بنا بر قول او الفاظ متشابه باید تحت الفاظ مشکّک قرار گیرند. وی در کتاب نفس
[۱۵] ارسطو،نفس ،کتاب ۱، فصل ۱، ۴۰۲ب، س ۶ـ ۸
، بنا بر تفسیر اسکندر افرودیسی، و نیز در مواضعی از مابعدالطبیعة
[۱۶] ارسطو، مابعدالطبیعة، کتاب ۴، فصل ۲، ۱۰۰۳الف، س ۳۳ـ۳۴
[۱۷] ارسطو، مابعدالطبیعة، کتاب ۷، فصل ۴، ۱۰۳۰ الف، س ۲۱ـ۲۲، فصل ۶، ۱۰۳۱ ب، س ۱۳ـ۱۴
[۱۸] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۹۸، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
به قسم پنجمِ الفاظ مشکّک اشاره می‌کند. این الفاظ، بر حسب تقدم و تأخر یا اولویت و آخِریت، بر اشیا اطلاق می‌شوند، مانند لفظ وجود که، به تصریح او، بر مقولات بر حسب تقدم و تأخر اطلاق می‌گردد، اول بر جوهر و سپس بر اعراض حمل می‌شود.



در متون منطقی و فلسفی اسلامی و به پیروی از آن‌ها در متن‌های عبری، در تقریر قول ارسطو از الفاظ مشکّک سخن به میان آمده است.
[۱۹] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۶۷، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
واژه عربی مشکّک ترجمه واژه یونانی است، اما در ترجمه‌های لاتینیِ آثار ارسطو از عربی، لفظ معادل این اصطلاح یکسان نبوده است. در ترجمه‌های کهن سده‌های میانه، واژه مشکّک به لاتینی ترجمه شده است. در سدةهنهم/ پانزدهم در ترجمه‌هایی که از عبری به لاتینی صورت گرفته و نیز در ترجمه‌های نو لاتینی از عربی، کلمه را معادل اصطلاحِ مشکّک آورده اند.
[۲۰] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۹۵ـ۴۹۶، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
ولفسون
[۲۱] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۹۶ـ۴۹۷، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
منشأ این اختلاف را نوشته‌های توماسِ آکوئینی و دیگر فیلسوفان مدرسی می‌داند که اصطلاحات فلسفی وی را به کار برده اند. او می‌گوید در فلسفه اسلامی الفاظ متشابه را جزو الفاظ مشکّک آورده اند، اما در فلسفه توماسِ آکوئینی، واژه‌های مشکّک ــ که وی آن‌ها را بوضوح مشخص نمی‌کند ــ جزو الفاظ متشابه آمده‌اند و الفاظ متشابه در فلسفه او، مانند الفاظ مشکّک در فلسفه اسلامی، به الفاظی که نه مشترک‌اند و نه متواطی اطلاق می‌شوند.



حکیمان اسلامی بحث تشکیک و الفاظ مشکّک را در منطق آورده‌اند و اقسام پنج ‌ ‌گانه ای را که ارسطو برای اینگونه الفاظ برشمرده، ذکر کرده اند،
[۲۲] محمد بن محمد فارابی، المنطقیّات لِلفارابی، ج۱، ص۹۲، چاپ محمدتقی دانش پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
[۲۳] ابن سینا، الشفاء، ج۱، فن ۲، ص۱۰ـ۱۱، المنطق، ج ۱، الفن الثانی: المقولات، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
[۲۴] محمد بن محمد غزالی، معیارالعلم فی المنطق، ج۱، ص۵۳ ـ ۵۴، چاپ احمد شمس الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲۵] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۷۰ـ۴۷۳، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
[۲۶] هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۸۰ـ۴۸۹، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
اما غالباً فقط قسم پنجم را در نظر گرفته و در تعریف آن گفته‌اند که عبارت است از لفظ مفرد کلی دارای معنای واحد که حمل و صدق آن بر افرادش یکسان و مساوی نیست، بلکه به یکی از این وجوه بر افرادش صادق است: تقدم و تأخر، اولویت و غیراولویت، شدت و ضعف، زیادت و نقصان، زیادی و کمی، و یا در مجموع به کمال و نقص. مشکّک نامیدن آن ازینروست که چون لفظی متحدالمعنی است، به الفاظ متواطی شباهت دارد، اما به دلیل تفاوت و اختلاف در صدقِ معنای آن بر افرادش، تصور می‌شود که لفظِ مشترک است و آدمی را در تشخیص این‌که چه نوع لفظی است، به شک می‌اندازد.
[۲۷] ابن سینا، الشفاء، ج۱، فن ۲، ص۱۰ـ۱۱، المنطق، ج ۱، الفن الثانی: المقولات، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
[۲۸] بهمنیار بن مرزبان، التّحصیل، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، تصحیح مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ش.
[۲۹] محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۲۵، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس الاقتباس خواجه نصیرطوسی، ج ۱، تهران ۱۳۷۵ش.
[۳۰] حسن بن یوسف علامه حلّی، الجوهرالنّضید فی شرح منطق التّجرید، ج۱، ص۹، قم ۱۳۶۳ش.
[۳۱] محمد بن محمد قطب الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، ج۱، ص۳۹، شرح الرسالة الشمسیة، لِنجم الدین عمر بن کاتبی قزوینی، قاهره (بی تا)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۳۲] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۱، ص۱۲۵، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
سهروردی
[۳۳] یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق،ج ۲، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۵۵ش.
[۳۴] محمد بن محمود شهرزوری، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۱۷، چاپ حسین ضیائی تربتی، تهران ۱۳۷۲ش.
مشکّک را «معنی (عام) متفاوت» نامیده است.
[۳۵] محمد بن محمود شهرزوری، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۴۹، چاپ حسین ضیائی تربتی، تهران ۱۳۷۲ش.
[۳۶] محمود بن مسعود قطب الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۴۹، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵.
وی
[۳۷] یحیی بن حبش سهروردی، مجموعة مصنّفات شیخ اشراق،ج ۲، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۵۵ش.
لفظ متواطی را «عام متساوق» (یا «عام متساوی») نامیده است.
[۳۸] محمد بن محمود شهرزوری، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۴۹، چاپ حسین ضیائی تربتی، تهران ۱۳۷۲ش.
[۳۹] محمود بن مسعود قطب الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۴۹، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵.




در فلسفه اسلامی، به مناسبت بحث از انواع تمایز میان موجودات، قسم دیگری از تشکیک بیان شده است.
[۴۰] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۷۹ـ۱۸۰، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
[۴۱] محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۱۸ـ ۱۹، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
این قسم از تشکیک، بر خلاف قسم پیشین، متعلق به حوزه الفاظ و مفاهیم نیست، و عبارت است از نحوه ای تمایز میان دو شی ء که در عین اشتراک از هم متمایزند و مابه الاتفاق میان آن‌ها عین مابه الافتراق است؛ مثلاً در تمایز اجزا و مراتب زمان، مثل دیروز و امروز، مابه الاختلاف عین مابه الاشتراک است، یعنی سبب اختلاف «دیروز» و «امروز»، حقیقت زمان و عامل اشتراک آن‌ها نیز همان زمان است.
[۴۲] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۲۷ـ ۴۲۸، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
[۴۳] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۴۳، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
[۴۴] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۴۵، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
[۴۵] حاشیه طباطبائی، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، ج۱، ص۴۳۲، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
[۴۶] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۱۰، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
[۴۷] مهدی آشتیانی، تعلیقة رشیقة علی شرح منظومة السّبزواری، ج۱، ص۱۵۶، ج ۱: المنطق، قم ۱۴۰۴.
ملاصدرا
[۴۸] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۲۷، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
این قسم از تشکیک را نظر فیلسوفان اشراقی در بیان قسم دیگر از تمایز دانسته است. ملا هادی سبزواری
[۴۹] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة،ج ۲، ص ۱۰۵، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
طرح این قسم تشکیک را به حکمای پهلوی نسبت داده است که از آن در باب تبیین وحدت و کثرت حقیقت وجود بهره برده اند.



سبزواری
[۵۰] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
در این قسم تشکیک، تفاوت و اختلاف در حقیقتِ امر مشکّک و به سبب آن است و خود حقیقت آن امر دارای عرض عریضی است که تمام و نقصان در ذات آن و به سبب آن است نه به امری زائد و خارج از آن. وی همچنین این قسم را، به سبب این‌که اخص از قسم دیگر است، تشکیک خاص و از آن جهت که برای خواص قابل درک است، تشکیک خاصی می‌نامد و در مقایسه با این، قسم دیگر را ــ که در باب الفاظ مفرد کلی بیان شد ــ تشکیک عامی می‌خواند. در نظر وی، تفاوت و اختلاف در تشکیک عامی، به سبب امور زائد برذات از قبیل قوابل و عوارض است و نه به نفس معنی و مفهوم؛ بنابراین، مرجع این قسم تشکیک است. به عبارت دیگر، در جایی که مابه الاتحاد و مابه الاختلاف، دو امر مغایر باشند، حمل مفهوم واحد بر مصادیق و افرادش تنها به لحاظ مابه الاتحاد و از قبیل حمل به تواطرجوع کنید به است نه به تشکیک؛ اما چون عامه و افراد ساده اندیش اینگونه موارد را تشکیک می‌پندارند، به آن تشکیک عامی می‌گویند.
[۵۱] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
[۵۲] مهدی آشتیانی، تعلیقه رشیقه علی شرح منظومه السّبزواری، ج۱، ص۱۵۸ـ ۱۵۹، ج ۱: المنطق، قم ۱۴۰۴.
[۵۳] عبداللّه جوادی آملی، رحیق مختوم: شرح حکمت متعالیه، ج۱، بخش ۱، ص۲۵۸، ج ۱، بخش ۱، قم۱۳۷۵ ش.




در خصوص تشکیک خاصی این شرایط را بر شمرده اند: وحدت حقیقی معنای مشکّک؛ کثرت حقیقی چیزی که به تشکیک متصف می‌شود؛ وحدت حقیقی، محیط بر کثرت و ساری در آن باشد و احاطه و سَرَیان آن مجازی نباشد؛ کثرت حقیقی به نحو حقیقی تحت آن واحد حقیقی منطوی باشد. دو شرط اخیر به این معناست که وحدت حقیقی، عامل کثرت و کثرت نیز مظاهر همان وحدت باشد و چیز دیگری در تحقق کثرت به نحو استقلال یا مشارکت نقش نداشته باشد. این شرایط چهارگانه در تحقق تشکیک خاصی، نشانه تفاوت معنایی تشکیک خاصی با تشکیک عامی است. بنا بر این قول، تشکیک خواندن این دو به اشتراک لفظی است.
[۵۴] عبداللّه جوادی آملی، رحیق مختوم: شرح حکمت متعالیه، ج۱، بخش ۵، ص۵۴۸، ج ۱، بخش ۱، قم۱۳۷۵ ش.

بنا بر نظر حکیمان اشراقی، تشکیک خاصی در ماهیات جاری است، مانند تشکیک در حقیقت نور؛ در مقابل، مشائیان اسلامی این رأی را باطل دانسته و بر ابطال آن براهینی اقامه کرده اند.
[۵۵] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۲۷ـ۴۳۰، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
نزد مشائیان، چون وجودات، حقایق متباین اند،
[۵۶] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۱۱، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
[۵۷] محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۱۸، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
تشکیک در حقیقت وجود مردود است. اما ابن سینا در مباحثات (ابن سینا، ص۴۱، ش ۹) ضمن ردّ تباین وجودات، اختلاف و تباین را به ماهیت اشیا نسبت می‌دهد و وجود را مشکّک و از حیث شدت و ضعف، مختلف می‌داند. ملاصدرا
[۵۸] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۲۷ـ ۴۴۶، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
[۵۹] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۱۴ـ۲۳، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
و پیروان وی تشکیک را منحصر در حقیقت وجود می‌دانند.
[۶۰] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۰۵ـ۱۱۴، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
[۶۱] محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۱۸ـ۲۰، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
وی در اسفار
[۶۲] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۰۵ـ۱۱۴، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
[۶۳] محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۱۸ـ۲۰، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
ضمن بررسی و نقد اقوال حکیمان اشراقی و مشائی و نزاع ایشان درباره تشکیک در ماهیت (یا به تعبیر دیگر در ذات و ذاتیات) به بیان نظر خود و برقراری توافق میان رأی خود و حکیمان اشراقی می‌پردازد.



میرزا مهدی آشتیانی
[۶۴] مهدی آشتیانی، تعلیقه رشیقه علی شرح منظومة السّبزواری، ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۷، ج ۱: المنطق، قم ۱۴۰۴.
اقسام دیگری برای تشکیک به اعتبار وجود ذکر کرده است که عبارت‌اند از: خاص الخاصی؛ أخص الخواصی؛ صفاء خلاصة خاص الخاصی؛ صفاء خلاصة أخص الخواصی؛ و قسم دیگری بدون نام. با توجه به توضیحاتی که وی درباره هریک از آن‌ها داده، در واقع تعابیر گوناگونی از وحدت حقیقت وجودند
[۶۵] مهدی آشتیانی، اساس التّوحید: مبحث قاعدة الواحد لایصدر عنه الّاالواحد،ص ۳۵۳ـ۳۵۴، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۷ش.




(۱) مهدی آشتیانی، اساس التّوحید: مبحث قاعدة الواحد لایصدر عنه الّاالواحد، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۷ش.
(۲) مهدی آشتیانی، تعلیقة رشیقة علی شرح منظومة السّبزواری، ج ۱: المنطق، قم ۱۴۰۴.
(۳) ابن سینا، الشفاء، المنطق، ج ۱، الفن الثانی: المقولات، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
(۴) ابن سینا، المباحثات، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۱ش.
(۵) بهمنیاربن مرزبان، التّحصیل، تصحیح مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ش.
(۶) عبداللّه جوادی آملی، رحیق مختوم: شرح حکمت متعالیه، ج ۱، بخش ۱، قم۱۳۷۵ ش.
(۷) هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
(۸) یحیی بن حبش سهروردی، مجموعة مصنّفات شیخ اشراق، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۵۵ش.
(۹) محمد بن محمود شهرزوری، شرح حکمة الاشراق، چاپ حسین ضیائی تربتی، تهران ۱۳۷۲ش.
(۱۰) محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
(۱۱) محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
(۱۲) حسن بن یوسف علامه حلّی، الجوهرالنّضید فی شرح منطق التّجرید، قم ۱۳۶۳ش.
(۱۳) محمدبن محمد غزالی، معیارالعلم فی المنطق، چاپ احمد شمس الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۴) محمدبن محمد فارابی، المنطقیّات لِلفارابی، چاپ محمدتقی دانش پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
(۱۵) محمدبن محمد قطب الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، شرح الرسالة الشمسیة، لِنجم الدین عمر بن کاتبی قزوینی، قاهره (بی تا)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(۱۶) محمودبن مسعود قطب الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵.
(۱۷) محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، در عبداللّه انوار، تعلیقة براساس الاقتباس خواجه نصیرطوسی، ج ۱، تهران ۱۳۷۵ش.
(۱۸) هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، در آثار ارسطو و فلسفة اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمة فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعة متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.


 
۱. ابن سینا، الشفاء، ج۱، فن ۲، ص۹، المنطق، ج ۱، الفن الثانی: المقولات، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
۲. بهمنیار بن مرزبان، التّحصیل، ج۱، ص۲۴، تصحیح مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ش.
۳. محمد بن محمد غزالی، معیارالعلم فی المنطق، ج۱، ص۵۲، چاپ احمد شمس الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۴. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۱، ص۱۲۵ـ۱۲۶، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۵. ارسطو،جدل ، کتاب ۱، فصل ۱۵، ۱۰۶ الف، س ۹ـ۱۵)
۶. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۶۸، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۷. ارسطو،جدل، کتاب ۲، فصل ۳، ۱۱۰ب، ۱۶ـ۱۱۱ الف، س ۷
۸. ارسطو، مابعدالطبیعة، کتاب ۱۱، فصل ۳، ۱۰۶۱الف، س ۳ـ۷
۹. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۷۷ـ۴۷۹، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۱۰. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۷۴ـ۴۷۶، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۱۱. محمد بن محمد فارابی، المنطقیّات لِلفارابی، ج۱، ص۹۲، چاپ محمدتقی دانش پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
۱۲. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۸۳، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۱۳. ارسطو، جدل، کتاب ۲، فصل ۳، ۱۱۱ الف، س ۶ـ۷.
۱۴. ارسطو، مابعدالطبیعة، کتاب ۵، فصل ۶، ۱۰۱۶ ب، س ۳۴ـ ۳۵
۱۵. ارسطو،نفس ،کتاب ۱، فصل ۱، ۴۰۲ب، س ۶ـ ۸
۱۶. ارسطو، مابعدالطبیعة، کتاب ۴، فصل ۲، ۱۰۰۳الف، س ۳۳ـ۳۴
۱۷. ارسطو، مابعدالطبیعة، کتاب ۷، فصل ۴، ۱۰۳۰ الف، س ۲۱ـ۲۲، فصل ۶، ۱۰۳۱ ب، س ۱۳ـ۱۴
۱۸. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۹۸، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۱۹. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۶۷، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۲۰. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۹۵ـ۴۹۶، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۲۱. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۹۶ـ۴۹۷، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۲۲. محمد بن محمد فارابی، المنطقیّات لِلفارابی، ج۱، ص۹۲، چاپ محمدتقی دانش پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
۲۳. ابن سینا، الشفاء، ج۱، فن ۲، ص۱۰ـ۱۱، المنطق، ج ۱، الفن الثانی: المقولات، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
۲۴. محمد بن محمد غزالی، معیارالعلم فی المنطق، ج۱، ص۵۳ ـ ۵۴، چاپ احمد شمس الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲۵. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۷۰ـ۴۷۳، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۲۶. هری ا ولفسون، «اصطلاح مُشکّک، ج۱، ص۴۸۰ـ۴۸۹، در آثار ارسطو و فلسفه اسلامی و آثار ابن میمون»، ترجمه فریدون بدره ای، در منطق و مباحث الفاظ: مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران ۱۳۵۳ش.
۲۷. ابن سینا، الشفاء، ج۱، فن ۲، ص۱۰ـ۱۱، المنطق، ج ۱، الفن الثانی: المقولات، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
۲۸. بهمنیار بن مرزبان، التّحصیل، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، تصحیح مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ش.
۲۹. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۲۵، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس الاقتباس خواجه نصیرطوسی، ج ۱، تهران ۱۳۷۵ش.
۳۰. حسن بن یوسف علامه حلّی، الجوهرالنّضید فی شرح منطق التّجرید، ج۱، ص۹، قم ۱۳۶۳ش.
۳۱. محمد بن محمد قطب الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، ج۱، ص۳۹، شرح الرسالة الشمسیة، لِنجم الدین عمر بن کاتبی قزوینی، قاهره (بی تا)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۳۲. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۱، ص۱۲۵، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۳۳. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق،ج ۲، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۵۵ش.
۳۴. محمد بن محمود شهرزوری، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۱۷، چاپ حسین ضیائی تربتی، تهران ۱۳۷۲ش.
۳۵. محمد بن محمود شهرزوری، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۴۹، چاپ حسین ضیائی تربتی، تهران ۱۳۷۲ش.
۳۶. محمود بن مسعود قطب الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۴۹، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵.
۳۷. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعة مصنّفات شیخ اشراق،ج ۲، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۵۵ش.
۳۸. محمد بن محمود شهرزوری، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۴۹، چاپ حسین ضیائی تربتی، تهران ۱۳۷۲ش.
۳۹. محمود بن مسعود قطب الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ج۱، ص۴۹، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵.
۴۰. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۷۹ـ۱۸۰، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۴۱. محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۱۸ـ ۱۹، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
۴۲. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۲۷ـ ۴۲۸، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
۴۳. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۴۳، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
۴۴. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۴۵، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
۴۵. حاشیه طباطبائی، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، ج۱، ص۴۳۲، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
۴۶. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۱۰، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۴۷. مهدی آشتیانی، تعلیقة رشیقة علی شرح منظومة السّبزواری، ج۱، ص۱۵۶، ج ۱: المنطق، قم ۱۴۰۴.
۴۸. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۲۷، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
۴۹. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة،ج ۲، ص ۱۰۵، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۵۰. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۵۱. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۵۲. مهدی آشتیانی، تعلیقه رشیقه علی شرح منظومه السّبزواری، ج۱، ص۱۵۸ـ ۱۵۹، ج ۱: المنطق، قم ۱۴۰۴.
۵۳. عبداللّه جوادی آملی، رحیق مختوم: شرح حکمت متعالیه، ج۱، بخش ۱، ص۲۵۸، ج ۱، بخش ۱، قم۱۳۷۵ ش.
۵۴. عبداللّه جوادی آملی، رحیق مختوم: شرح حکمت متعالیه، ج۱، بخش ۵، ص۵۴۸، ج ۱، بخش ۱، قم۱۳۷۵ ش.
۵۵. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۲۷ـ۴۳۰، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
۵۶. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۱۱، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۵۷. محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۱۸، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
۵۸. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۴۲۷ـ ۴۴۶، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
۵۹. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۱۴ـ۲۳، تهران ۱۳۳۷ش، چاپ افست قم (بی تا).
۶۰. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۰۵ـ۱۱۴، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۶۱. محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۱۸ـ۲۰، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
۶۲. هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومة، ج۲، ص۱۰۵ـ۱۱۴، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران ۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
۶۳. محمدحسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۱۸ـ۲۰، چاپ عبداللّه نورانی، قم ۱۳۶۲ش.
۶۴. مهدی آشتیانی، تعلیقه رشیقه علی شرح منظومة السّبزواری، ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۷، ج ۱: المنطق، قم ۱۴۰۴.
۶۵. مهدی آشتیانی، اساس التّوحید: مبحث قاعدة الواحد لایصدر عنه الّاالواحد،ص ۳۵۳ـ۳۵۴، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۷ش.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تشکیک»، شماره۳۵۶۹.    



جعبه ابزار