تصلیب ساحران (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ساحرانی را که به
علیهالسّلام
آورده بودند را
به
کشیدن و به دار آویختن کرد.
و به
دار آویختن، از تهدیدهای
، علیه
ساحران ، به
علیهالسّلام بود.
والقی السحرة سـجدین «و ساحران (بی اختیار) به
افتادند.» قال فرعون ءامنتم به قبل ان ءاذن لکم... «
گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم، به او
آوردید؟! حتما این
و توطئه ای است که در این
شهر (و دیار) چیده اید، تا اهلش را از آن بیرون کنید ولی بزودی خواهید دانست!». .. ثم لاصلبنکم اجمعین. «.... سپس همگی را به دار می آویزم!»
قال... ولاصلبنکم فی جذوع النخل... « (فرعون) گفت.... و شما را از تنه های
نخل به دار می آویزم و خواهید دانست مجازات کدام یک از ما دردناکتر و پایدارتر است!»
قال... ولاصلبنکم اجمعین. «(فرعون) گفت.... و همه شما را به دار می آویزم»
(فلسوف تعلمون لاقطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف و لاصلبنکم اجمعین). یعنی نه تنها همه شما را به
قتل می رسانم بلکه قتلی توام با زجر و
آنهم در ملا عام و بر فراز درختان بلند نخل، زیرا بریدن
و
به طور مخالف سبب می شود که احتمالا
دیرتر بمیرد و زجر و شکنجه بیشتر شود. و چنین است طریقه زمامداران زورگو و ستمکار در هر عصر و
، نخست مردان مصلح الهی را متهم به
توطئه بر ضد مردم می کنند، و پس از استفاده از حربه
، حربه
را به کار می برند، تا موقعیت حق طلبان و پشتوانه مردمی آنها نخست تضعیف شود، سپس آنها را از سر راه خود بردارند.
اما تهدید به اینکه شما را بر درختان نخل به دار می آویزم شاید به خاطر این بوده است که این درختان از بلندترین درختانند و همه کس از دور و نزدیک کسی را که به آن آویخته باشد می بیند. این نکته نیز قابل ملاحظه است که در عرف آن زمان دارزدن آن چنان که در عرف ما معمول است نبوده،
طناب دار را به گردن شخصی که می خواستند او را دار بزنند نمی انداختند، بلکه به دستها یا شانه ها میبستند، تا زجرکش شود.
"(لاقطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف ثم لاصلبنکم اجمعین). در حقیقت منظور این بوده است که آنها را با زجر و شکنجه به قتل برساند و صحنه بسیار هولناک و عبرت انگیزی برای همگان به وجود آورد، زیرا بریدن دست و پا و سپس به دار آویختن سبب می شد که در انظار مردم
از بدنشان فواره بزند و آنها نیز بر فراز دار دست و پا زنند تا زمانی که مرگشان فرا رسد. (توجه داشته باشید که دار زدن در آن زمان به صورت امروز نبود که طناب را به گردن افراد بیاویزند بلکه به زیر شانه های آنها قرار می دادند تا بزودی نمیرند). و شاید بریدن دست و پاها بطور مخالف برای این بوده است که این کار سبب می شده دیرتر بمیرند و
زجر و شکنجه بیشتر ببینند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تصلیب ساحران».