تفسیر قرطبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفسیر قُرطُبی، تفسیری مفصّل با گرایش فقهی از قرن هفتم، نوشته ابوعبداللّه محمد بن احمد انصاری قرطبی، مفسر و فقیه مالکی.
نام اصلی آن الجامع لاِحکامِ القرآن و المُبَیِّن لِما تَضَمَّنه مِن السُنّه و آیِ الفُرقان است.
بخش عمده این تفسیر به بیان
احکام فقهی و اختلاف مذاهب فقهی اختصاص دارد، با این همه، قرطبی از ابعاد دیگر آیات غافل نبوده و به مباحث کلامی و اخلاقی و ادبی و تاریخی و اجتماعی نیز پرداخته است.
قرطبی در خطبه کتاب به روش تفسیری خود و شیوههای دیگر مفسران اشاره کرده و در مقدمهای مفصّل، مباحثی درباره
آداب تلاوت قرآن ، اِعراب و تعلیم آن، ثواب قرائت قرآن، تفسیر به رأی و ویژگیهای آن،
اعجاز و
عدم تحریف قرآن آورده است،
همچنین بخشهایی از رساله مفقود ابوبکر محمد بن قاسم انباری (متوفی ۳۲۸)، به نام الرّدُّ علی مَن خالَفَ مُصْحَفَ عثمان،
را در مقدمه تفسیرش آورده است.
قرطبی در تفسیر آیات گاه تفسیر چند آیه را ذیل ابوابی که از چند مسئله تشکیل یافته است میآورد، نظیر سوره فاتحه الکتاب که تفسیر آن را در چهار باب قرار داده است.
گاهی تفسیر آیات را به صورت مسائل مستقل میآورد، نظیر آیه سوم سوره اعراف که آن را در دو مسئله ذکر کرده است.
گاه آیات را بدون دسته بندی در قالب باب یا مسئله تفسیر میکند، نظیر آیه ۵۴ سوره الرحمن.
یکی از ویژگیهای تفسیر قرطبی، که خود او در مقدمه تفسیر به آن اشاره کرده است، نقل سخنان و آرا با ذکر نام گوینده و مأخذ آنها است.
با وجود این، گاهی نام گوینده و مأخذ آن را ذکر نمیکند.
از جمله کسانی که قرطبی از آنان بسیار سخن نقل کرده، ابن عطیه اندلسی است. قرطبی گاهی عین مطالب را از تفسیر او با ذکر نام، و در مواردی بدون ذکر نام، نقل میکند و گاهی سخن او را به خود نسبت میدهد و گاهی به رد سخن او میپردازد.
وی همچنین از تفسیر طبری، احکام القرآن کیا هرّاسی، احکام القرآن ابن عربی، اعراب القرآن و معانی القرآن هر دو از ابوجعفر نحّاس نحوی، صحاح شش گانه حدیث، التفصیل الجامع لعلوم التنزیل نوشته احمد بن عمار مهدوی، الکشّاف عن حقائق التنزیل زمخشری و برخی کتابهای دیگر بهره برده است.
قرطبی برای ریشه یابی لغات و معانی آنها و مباحث نحوی و قرائتهای مختلف، بخش جداگانهای اختصاص داده و حتی برای بیان احکام فقهی به ریشه لغات و مباحث نحوی پرداخته
و شواهد شعری بسیاری هم آورده است.
در تفسیر قرطبی برخی آیات به مدد آیات دیگر تفسیر شده است،
در این تفسیر
اسرائیلیات نیز بسیار راه یافته است.
قرطبی به تفسیر رمزی توجهی نداشته، اما
تفسیر صوفیانه را پذیرفته و مطالبی از تفاسیر صوفیانی چون ابوعبدالرحمان سُلَمی و قُشَیری نقل کرده است.
برخی مؤلفان، تفسیر قرطبی را «تفسیر به رأی» دانسته اند،
اما قرطبی در مقدمه تفسیرش فصلی را به نقل احادیث نهی از تفسیر به رأی اختصاص داده و در آن به نقد کسانی پرداخته است که معتقدند قرآن را فقط از طریق نقل باید تفسیر کرد.او کسانی را که با مبانی علمی صحیح و در مقاصد و اهداف شایسته از آیات الهی بهره میگیرند، مشمول این احادیث ندانسته و این نهی را بر دو گروه تطبیق داده است، کسانی که اندیشهای را میپذیرند و سپس آیات
قرآن کریم را برای توجیه آن به کار میگیرند، و کسانی که با اندک توجه به ظاهر آیات به تفسیر آنها میپردازند.
قرطبی در تفسیر خود به آرای
مذهب اشعری پایبند است و جنبههای کلامی آیات را با عقاید اشعری توجیه میکند، مثلاً در تفسیر آیه ۱۴۳ سوره اعراف ــ که طبق آن
حضرت موسی درخواست کرد که پروردگار، خودش را به وی نشان دهد، اما پاسخ شنید که هرگز مرا نخواهی دید ــ قرطبی، مطابق عقاید اشاعره، رؤیت خداوند را فقط در
دنیا نفی کرده و کسانی را که به نفی کلی رؤیت معتقدند، گمراه و بدعتگذار میداند.
او همچنین در بسیاری موارد به آرای
معتزله ،
قدریه ،
صوفیان ،
شیعیان ،
خوارج ،
کرامیه ،
حلولیه ،
زنادقه ،
قرامطه و دیگر فرق و مذاهب دینی و سیاسی اشاره کرده و به رد و طعن آنها پرداخته است.
قرطبی در فقه پیرو مالک بن انس بوده و در تفسیر آیات فقهی، ضمن نقل آرای فقیهان مذاهب دیگر، به بیان دیدگاههای فقهی مالک بن انس و اثبات آنها پرداخته است.با این همه، در مواردی که دلیل مالک را استوار ندانسته و به دلایلی محکمتر دست یافته، اقوال دیگران را بر فتوای مالک مقدّم داشته است.
او همچنین در برخی موارد به مسائل اصول فقه از دیدگاه اهل سنّت اشاره کرده است.
عمادالدین اسماعیل بن عمرو ابن کثیر در تفسیر القرآن العظیم، محمد بن علی شوکانی در دو کتاب فتح القدیر و الجامع بین فَنَّیِ الروایه و الدرایه من علم التفسیر، محمدامین بن محمدمختار شَنقیطی در اضواءالبیان فی ایضاح القرآن بالقرآن و جمال الدین محمد بن محمد قاسمی در محاسن التأویل از تفسیر قرطبی اثر پذیرفتهاند.
چاپ تفسیر قرطبی نخستین بار در قاهره از ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵ آغاز شد و مجلدات بیستگانه آن بتدریج انتشار یافت و بارها در مصر و لبنان و ایران تجدید چاپ شد.مقدمه این تفسیر نیز با تحقیق محمد طلحه بلال مینار جداگانه در ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷ در بیروت به چاپ رسیده است.
سه مختصر هم از این تفسیر وجود دارد، مختار تفسیر القرطبی از توفیق الحکیم (قاهره ۱۹۷۷) و مختصر تفسیر القرطبی از عرفان حسونه (بیروت ۲۰۰۱) و نیز مختصری با همین عنوان از محمدکریم راجح، وی با حذف تفاصیل احکام فقهی - که با محتوای آیه پیوند مستقیمی ندارند - و حذف پارهای از مباحث لغوی و اعرابی و نحوی و اسرائیلیات، آن را در پنج جلد در بیروت چاپ کرده است.
همچنین عبدالعال سالم مکرم، شواهد شعری تفسیر قرطبی را با عنوان الشواهد الشعریه فی تفسیر القرطبی در ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸ در چهار جلد در بیروت چاپ کرده است.
(۱) ابن عطیّه، المحرر الوجیز فی تفسیرالکتاب العزیز، ج ۱، (رباط) ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵.
(۲) ابن ندیم، الفهرست، چاپ ناهد عباس عثمان، دوحه ۱۹۸۵.
(۳) محمدعلی ایازی، المفسرون، حیاتهم و منهجهم، تهران ۱۴۱۴.
(۴) عبدالقادر رحیم جدی الهیتی، ابوعبداللّه القرطبی و جهوده فی النحو و اللغه فی کتابه الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
(۵) قصبی محمود زلط، القرطبی و منهجه فی التفسیر، کویت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۶) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالفکر (بی تا).
(۷) مشهور حسن محمود سلمان، الامام القرطبی شیخ ائمه التفسیر، دمشق ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳.
(۸) مصطفی ابراهیم مشنی، مدرسه التفسیر فی الاندلس، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۹) محمدعلی مهدوی راد، «شناسائی برخی از تفاسیر عامّه»، حوزه، سال ۶، ش ۳ (مرداد و شهریور ۱۳۶۸).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۳۷۱۷.