تَضْحی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَضْحی:
(لا تَظْمأُ فيها وَ لا تَضْحى) تَضْحی از ماد «ضحى»
[۲] به معنى «تابيدن آفتاب بر چيزى، آزار رساندن آفتاب» است، یعنی تابش آفتاب بدون حجاب ابر و مانند آن.
در اين
آیات،
خداوند آسايش بهشت و درد و رنج محيط بيرون آن را براى آدم شرح مىدهد. در اينجا سوالى براى مفسران مطرح شده و آن اين كه چرا در اين آيات تشنگى با تابش آفتاب و گرسنگى با برهنگى ذكر شده، در حالىكه معمولا تشنگى را با گرسنگى همراه مىآورند. در پاسخ اين سوال چنين گفتهاند كه ميان «تشنگى» و «تابش آفتاب» پيوند انكارناپذيرى است و اما جمع ميان گرسنگى و برهنگى ممكن است به خاطر اين باشد كه گرسنگى نيز نوعى از برهنگى درون از غذا است (بهتر اين است كه گفته شود اين دو (برهنگى و گرسنگى) دو نشان مشخص فقر است كه معمولا با هم آورده مىشوند. به هر حال در اين دو آيه به چهار نياز اصلى و ابتدایى انسان، يعنى نياز به غذا و آب و لباس و مسكن (پوشش در مقابل آفتاب) اشاره شده است،تأمين اين نيازمندیها در بهشت به خاطر نعمتهاى فراوان است.
به موردی از کاربرد تَضْحی در قرآن، اشاره میشود:
(وَ أَنَّكَ لا تَظْمأُ فيها وَ لا تَضْحَى) «تو در اين جا گرسنه نخواهى شد و برهنه نمىشوى و تو در آن تشنه نخواهى شد و آفتاب سوزان آزارت نمىدهد»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه ضحى، يضحى بر وزن سعى يسعى است و مصدرش، هم ضحوا مىآيد و هم ضحيا و معناى آن آفتابزدگى يا جلو آفتاب آمدن است و گويا مراد از ضحو نشدن اين باشد كه در بهشت اثرى از حرارت آفتاب نيست تا كسى محتاج باشد براى گريز از آن خانهاى داشته باشد تا خود را از گرما و سرما حفظ كند. امور چهارگانهاى كه در آيه آمده بر طبق لف و نشر مرتب آمده است، تا رعايت فواصل بشود، وگرنه حق كلام اين بود كه بفرمايد: الا تجوع فيها و لا تظما و لا تعرى و لا تضحى، اينكه گرسنه و تشنه نشوى و سرما و گرما نخورى.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَضْحی»، ج۲، ص۶۵۸-۶۵۹.