ثواب و عقاب فلسفی و عرفانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از ثواب
عنوان پیوند وعقاب در
فلسفه و
عرفان بیشتر با عنوان
سعادت و
شقاوت بحث شده است.
در
فلسفه و
عرفان اسلامی، بیش از ثواب و عقاب بر
سعادت و
شقاوت تأکید، و سعی شده است مفاهیم ثواب و عقاب به سعادت و شقاوت
تحویل شود، حتی گاه
زهد و
عبادت غیرعارف برای رسیدن به
ثواب، نوعی
معامله خوانده شده است.
فیلسوفان معمولاً مفهوم دینی
فلاح را با اصطلاح سعادت بیان کردهاند. سعادت نزد فیلسوفان متضمن نوعی
لذت معنوی است و این
لذت معنوی نیز جز ادراک و وصول به
خیر و
کمال نیست
بنابراین بالاترین سعادت، بیشترین ادراک خیر است و سعادتمندترین انسان واصلترین
انسان به خیر است.
ملاصدرا تصریح کرده که عالم
آخرت، که نشئه
عذاب و
ثواب است، عالمی ادراکی است. البته باید توجه داشت که نزد ملاصدرا
ادراک و
علم، مرتبهای از وجود و بلکه عین وجود است.
در
عرفان اسلامی نیز شبیه این مطالب را میبینیم. از نظر
ابن عربی معرفت یا
غفلت انسان به حقیقت خویشتن است که او را
سعید یا
شقی میسازد و البته میدانیم که
حقیقت انسان جز حقیقت
حق و
تجلی حق تعالی نیست.
بهشت که ابن عربی آن را
دارالسعاده مینامد، به
اعتقاد وی صورتی است که در
ذات هر
انسان، که جز حقیقت حق نیست،
مستتر شده و
ورود به بهشت یعنی بازگشت به این صورت و یافتن صفات حقی که در آن
تجلی یافته است. بنابراین، سعادت یعنی
معرفت به
خداوند و
وحدت ذاتی وجود، و
شقاوت یعنی محرومیت از این معرفت
چنانکه
شاه آبادی تصریح کرده
تنها
معیار سعادت و
شقاوت،
علم و
معرفت است.
فیلسوفان مسلمان، غالباً ثواب و عقاب را لازمه و
معلول اجتناب ناپذیر عمل دانستهاند.
به اعتقاد
ملاصدرا همانگونه که غذاهای نامناسب بیماری زا هستند، عقاید نادرست و اعمال ناشایست نیز موجب بیماریِ
نفس میشوند. اتخاذ این
رأی که
تجسم اعمال خوانده میشود با اعتقاد فیلسوفان به قَدَر، ارتباط
مستقیم دارد.
به اعتقاد
ابن سینا،
در این جهان،
شر کثیر وجود ندارد و اگر شرّی هست
قلیل است. بخشی از این
شرِّ قلیل شرِّ برخی از انسانهاست اما این شر
لازمه ذات آنهاست و نمیتوان آنها را
فارغ از این شر آفرید. پس شرِّ قلیل،
مقدّر است و بدین ترتیب این پرسش مطرح میشود که اگر شرِّ برخی انسانها لازمه ذات آنهاست، پس چرا عقاب میشوند؟ به دیگر سخن، عقاب آنها بر خلاف
عدل است. پاسخ فیلسوفان به این پرسش چنین بوده است که عقاب آنها نیز لازمه ذات آنهاست، همچون بیماری که لازمه
پرخوری است.
ملاصدرا نیز از موافقان این نظریه است.
جالب توجه است که شبیه این آرا را در سخنان
ابن عربی نیز میتوان جست. به
اعتقاد وی،
انسانها همچون سایر
ممکنات بر اساس
عین ثابت خود
وجود یافتهاند. پس،
خیر و
شر آنها نه از ناحیه وجودشان بلکه نشئت گرفته از عین ثابت آنهاست. به عبارت دیگر، کارهای نیک و بد انسانها از آثار تکوینی
اعیان ثابته و سرچشمه گرفته از
استعداد ازلی آنهاست
و بنابراین ثواب و عقاب نیز اقتضای اعیان آنها در
فطرت اولیشان است.
بدین ترتیب، در منظومه فکری ابن عربی هیچ
مجازات کننده بیرونی وجود ندارد و ثواب و عقاب چیزی جز
ظهور عین ثابت انسان نیست.
اساساً در نظام
وحدت وجودی ابن عربی همه چیز
مطیع اراده حق متعال و ظهور آن است حتی
طاعت و
عصیان، و ازاین روست که وی عصیان
فرعون را نیز
تابع امر تکوینی خداوند دانسته است.
بر این اساس، آنچه ثواب و عقاب نامیده میشود نیز احوالی است که در پی فعل میآید و چیزی جز
تجلی حق متعال نیست. در واقع، خود حق است که از طریق تجلیاتش
لذت و
رنج میبرد.
(۵۱) محمدکاظم بن حسین آخوند خراسانی، کفایة الاصول، قم ۱۴۰۹.
(۵۲) علی بن محمد آمدی، ابکار الافکار فی اصول الدین، چاپ احمد محمدمهدی، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
(۵۳) ابراهیم بن نوبخت، الیاقوت فی علم الکلام، چاپ علی اکبر ضیائی، قم ۱۴۱۳.
(۵۴) ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب الدین رازی، تهران ۱۴۰۳.
(۵۵) ابن عربی، فصوص الحکم و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۵۶) علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیّین و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۵۷) محمدحسین اصفهانی، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، قم ۱۴۱۴ـ ۱۴۱۵.
(۵۸) عبدالملک بن عبدالله امام الحرمین، الارشاد، چاپ محمد یوسف موسی و علی عبدالمنعم، قاهره ۱۴۲۲/ ۲۰۰۲.
(۵۹) مرتضی بن محمدامین انصاری، فرائدالاصول، چاپ عبدالله نورانی، قم ۱۳۶۵ ش.
(۶۰) محمدبن طیب باقلانی، کتاب التمهید، چاپ ریچارد جوزف مکارتی، بیروت ۱۹۵۷.
(۶۱) عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفه.
(۶۲) مسعودبن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰ـ ۱۳۷۱ ش.
(۶۳) علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.
(۶۴) کاظم حائری، مباحث الاصول، تقریرات درس
آیة الله صدر، قم ۱۴۰۸.
(۶۵) محمدحسین بن عبدالرحیم حائری اصفهانی، الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، قم ۱۴۰۴.
(۶۶) محمودبن علی حمصی رازی، المنقذ من التقلید، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
(۶۷) علی نقی حیدری، اصول الاستنباط، قم ۱۴۱۲.
(۶۸) ابوالفتح بن مخدوم خادم الحسینی عربشاهی، مفتاح الباب، در حسن بن یوسف علامه حلّی، الباب الحادی عشرللعلامة الحلّی، چاپ مهدی محقق، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۶۵ ش.
(۶۹) روح
الله خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مناهج الوصول، تهران ۱۴۱۵.
(۷۰) ابوالقاسم خوئی، اجودالتقریرات، تقریرات درس
آیة الله نائینی، قم ۱۳۶۸ ش.
(۷۱) حبیب
الله بن محمدعلی رشتی، بدائع الافکار، تهران ۱۳۱۳.
(۷۲) علی روزدری، تقریرات
آیة الله المجدّدالشیرازی، قم ۱۴۰۹ـ ۱۴۱۵.
(۷۳) جعفر سبحانی، تهذیب الاصول، تقریرات درس امام خمینی، قم ۱۳۸۲.
(۷۴) محمدباقر
صدر، دروس فی علم الاصول، قم ۱۴۰۵.
(۷۵) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، تهران ۱۳۳۷ ش، چاپ افست قم.
(۷۶) علی بن سعد ضویحی، آراء المعتزله الاصولیه، ریاض ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۷۷) محمدبن علی طباطبائی، مفاتیح الاصول، چاپ سنگی، چاپ افست قم: آل البیت.
(۷۸) محمدحسین طباطبائی، حاشیة الکفایة، (قم) : بنیاد علمی و فکری استاد علامه سید محمدحسین طباطبائی.
(۷۹) محمدبن حسن طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، تهران ۱۴۰۰.
(۸۰)) محمدبن حسن طوسی، العدة فی اصول الفقه، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۷۶ ش.
(۸۱)) محمدبن حسن طوسی، کتاب تمهید الاصول فی علم الکلام، چاپ عبدالمحسن مشکوة الدینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۸۲) عبدالرحمان بن احمد عضدالدین ایجی، المواقف فی علم الکلام، بیروت: عالم الکتب.
(۸۳) حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
(۸۴) حسن بن یوسف علامه حلّی، مبادی الوصول، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
(۸۵) علی بن حسین علم الهدی، الذخیرة فی علم الکلام، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۱۱.
(۸۶) علی بن حسین علم الهدی، الذریعة الی اصول الشریعة، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۸۷) محمدبن محمد غزالی، کتاب المستصفی من علم الاصول، بولاق ۱۳۲۲ـ۱۳۲۴، چاپ افست (بیروت).
(۸۸) مقدادبن عبدالله فاضل مقداد، اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، چاپ محمدعلی قاضی طباطبائی، قم ۱۳۸۰ ش.
(۸۹) مقدادبن عبدالله فاضل مقداد، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، در حسن بن یوسف علامه حلّی، الباب الحادی عشر للعلامة الحلّی، چاپ مهدی محقق، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۶۵ ش.
(۹۰) محمدبن عمر فخررازی، کتاب المُحَصَّل، چاپ حسین اتای، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۹۱) محمدبن عمر فخررازی، لباب الاشارات و التنبیهات، چاپ احمد حجازی سقا، قاهره ۱۹۸۶.
(۹۲) محمد اسحاق فیّاض، محاضرات فی اصول الفقه، تقریرات درس
آیة الله خوئی، قم ۱۴۱۷.
(۹۳) قاضی عبدالجباربن احمد، شرح الاصول الخمسة، چاپ سمیر مصطفی رباب، بیروت ۱۴۲۲.
(۹۴) قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
(۹۵) داوودبن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۹۶) محمدعلی کاظمی خراسانی، فوائدالاصول، تقریرات درس
آیة الله نائینی، قم ۱۴۱۷.
(۹۷) عبدالرزاق بن علی لاهیجی، سرمایة ایمان، چاپ صادق لاریجانی آملی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۹۸) محمدرضا مظفر، اصول الفقه، قم: مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان.
(۹۹) محمدبن محمد مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۰۰) محمدبن محمد مفید، المسائل السّرویّة، چاپ صائب عبدالحمید، قم ۱۴۱۳ الف.
(۱۰۱) محمدبن محمد مفید، النکت الاعتقادیة، قم ۱۴۱۳ ب.
(۱۰۲) حسینعلی منتظری، نهایة الاصول، تقریرات درس
آیة الله بروجردی، قم ۱۴۱۵.
(۱۰۳) ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، قوانین الاصول، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۸ـ۱۳۰۹، چاپ افست ۱۳۷۸.
(۱۰۴) محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، تلخیص المُحَصَّل، چاپ عبدالله نورانی، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۱۰۵) محمود هاشمی شاهرودی، بحوث فی علم الاصول، تقریرات درس
آیة الله صدر، قم ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
(۱۰۶) رضابن محمدهادی همدانی، فوائدالرضویة علی الفرائد المرتضویة، (تهران ۱۳۷۷).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ثواب و عقاب»، شماره۴۲۸۳.