• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جمع محلّی به لام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جمع محلی به لام اسم جمعِ داراى الف و لام جنس و از الفاظ عموم است.
به جمع محلی به لام، جمع محلی بالف و لام، جمع محلی به ال، جمع معرف بادات و جمع معرف به لام نیز گفته می شود.




جمع محلى به لام، به اسم جمعى مى گویند که بر سر آن الف و لام جنس وارد می شود.
اکثر قریب به اتفاق علمای اصول جمع محلى به لام را از الفاظ عموم مى دانند.



اصولیون در چگونگی استفاده عموم از جمع محلی به لام اختلاف دارند:

۲.۱ - افاده عموم از طریق وضع


برخى آن را از طریق وضع " ال " براى دلالت بر عموم توجیه نموده اند و براى صحت ادعاى خود به تبادر تمسک نموده و ادعا کرده اند در مواردى که الف و لام جمع دلالت بر عهد نکند از آن عموم متبادر مى گردد؛

۲.۲ - افاده عموم از طریق اطلاق


گروهى آن را از طریق اطلاق و مقدمات حکمت اثبات نموده اند؛

۲.۳ - افاده عموم از طریق دلیل عقلی


عده اى به دلیل عقلی استدلال نموده اند؛ به این بیان که جمع محلى به لام مرکب از دو چیز است:
الف _ اسم جمع؛
ب _ " ال " تعریف.
اسم جمع بر افراد نامعینى دلالت مى کند، اما " ال " تعریف، بر تعیین دلالت مى نماید؛ به این صورت، مجموع این دو بر روى هم بر افراد معین دلالت مى نمایند.
در پاسخ به این پرسش که در جمع، کدام مرتبه از مراتب آن، معین است، گفته شده که در هر جمعى اقصى ( بالاترین ) مراتب آن معین است؛ بنابراین، اگر در یک اجتماع نه نفره از علما، پدر به فرزندش بگوید: " اکرم العلما "، فرزند مى داند که حکم اکرام بر روى همه افراد رفته است و به همین خاطر از آن عموم استفاده مى شود.
اگر اشکال شود که در جمع، ادنى ( پایین ترین ) مراتب آن نیز معین است _ که سه نفر مى باشد _ در جواب گفته مى شود که در مثال بالا مى توان سه دسته سه نفرى فرض کرد و این که فرزند کدام را باید اکرام کند، از جمع محلى به لام فهمیده نمى شود؛ در حالى که مجموع اسم جمع و " ال " تعریف باید بر اکرام افراد معینى دلالت کند و به این دلیل این ابهام موجب مى شود که فقط اقصى مراتب افراد جمع، معین باشد
[۱] مکارم شیرازی، ناصر، انوارالاصول، ج ۲، ص ۹۵
.

۲.۴ - تفصیل بین جمع و مفرد محلى به لام


برخى از اصولى ها معتقدند عمومیت در " جمع محلى به لام " به وضع است، اما در " مفرد محلی به لام " از راه مقدمات حکمت به دست مى آید و تفاوت دیگرى بین این دو نیست. برخى دیگر بر این اعتقادند که عموم جمع عبارت است از " کل جماعة جماعة "؛ یعنى برای مثال، اگر مولا گفت: " اکرم العلما "، مکلف باید در هر بار جماعتى از علما را که دست کم سه نفر باشند، اکرام نماید تا یک امتثال صدق کند؛ به خلاف عموم مفرد که به معناى " کل فرد فرد " است.


 
۱. مکارم شیرازی، ناصر، انوارالاصول، ج ۲، ص ۹۵




صاحب معالم، حسن بن زین الدین، معالم الدین وملاذالمجتهدین، ص ۱۰۴    
رشاد، محمد، اصول فقه، ص ۱۴۷
صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج ۱، ص ۲۴۵
محمدی، علی، شرح اصول فقه، ص ۳۰۹و۳۱۲
مشکینی، علی، تحریرالمعالم، ص ۹۷
حیدری، علی نقی، اصول الاستنباط، ص ۱۳۱
شیرازی، محمد، الاصول، ج ۵، ص ۲۱
مشکینی، علی، تحریرالمعالم، ص ۱۰۲
مکارم شیرازی، ناصر، انوارالاصول، ج ۲، ص ۹۳
خویی، ابو القاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج ۱، ص ۷
میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانین الاصول، ج ۱، ص ۲۱۶    
سبحانی، جعفر، الموجزفى اصول الفقه، ج ۱،۲، ص ۱۸۶
اسنوی، عبد الرحیم بن حسن، التمهید فى تخریج الفروع على الاصول، ص ۳۱۰
زحیلی، وهبه، الوجیزفى اصول الفقه، ص ۱۹۴
خویی، ابو القاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج ۵، ص ۱۵۷



مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی    



جعبه ابزار