• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جنیدالله مخدوم حاذق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حاذق، جنیداللّه مخدوم، شاعر و طبیب نامیِ ماوراء النهر در قرن سیزدهم است.



در کَرُّخ، از محله‌های هرات، به دنیا آمد.
[۱] نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۲۵۷.
[۲] یاد یار مهربان، ج۱، ص۴۶۱.
پدرش به شیخ‌الاسلام شهرت داشت.
[۳] احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱، ص۶۷۸.
سال تولد حاذق معلوم نیست اما چون امیرحیدر، امیر بخارا، در نامه‌ای که در محرّم ۱۲۱۸ نوشته، از حقوق ماهیانه جنیداللّه حاذق که در مدرسه عالی بخارا درس می‌خوانده یاد کرده است
[۴] امیرحیدر، مکتوبات امیرحیدرص ۱۳
، گمان می‌رود که حاذق در آخر قرن دوازدهم یا اوایل قرن سیزدهم به دنیا آمده باشد.


او پس از اتمام تحصیلات، مدتی در همان مدرسه بخارا تدریس کرد.
[۵] یاد یار مهربان، ص ۴۶۱.
حاذق نخست به مناسبت مقام ادبی خود به دربار امیربخارا راه یافت و از مقربان امیر شد، اما بر اثر بدخواهی دیگر شاعران دربار، از خدمت دربار کناره گرفت. پس از چندی به فرغانه رفت و به انجمن ادبی امیرعمرخان، حاکم فرغانه، پیوست
[۶] یاد یار مهربان، ص ۴۶۱.
. فضلی نمنگانی، از تذکره‌نویسان دربار امیرفرغانه، در تذکره خود
[۷] فضلی نمنگانی، مجموعه شاعران. ص ۱۲۳، ۱۴۴
حاذق را ستوده است. حاذق در فرغانه، در ۱۲۳۷ یا ۱۲۴۰، مثنوی یوسف و زلیخا را سرود.


بعد از درگذشت امیرعمرخان، حوزه ادبی فرغانه دچار انحطاط شد و حاذق به خوارزم رفت و از ۱۲۴۱ تا ۱۲۴۴ در خیوه، مرکز خوارزم، به‌سر برد. در خوارزم ترجمه ترکی روضة الصفا اثر میرخواند را ــکه پیش از او مونس خوارزمی (متوفی ۱۲۴۴)، از شاعران خوارزم، آغاز کرده و به علت ضعف و پیری ناتمام گذاشته بودــ به انجام رساند و از ماجرای خالدبن ولید تا پایان کتاب را به ترکی برگرداند.
[۸] S Amizgulov, Hozig va dostoni u Yusuf va Zulaykho, Dushanbe ۱۹۶۷، ج۱، ص۱۴.
وی در ۱۲۴۴ به بخارا برگشت.
[۹] حاجی حکیم‌خان، منتخب‌التواریخ، ج۱، ص۱۴.



در ۱۲۵۸ امیرنصراللّه، امیر بخارا، خان فرغانه را در جنگ شکست داد و او را با خانواده‌اش به دار کشید.
[۱۰] ظفرنامه خسروی: شرح حکمروایی سیدامیرنصراللّه بهادر سلطان‌بن حیدر، ج۱، ص۱۸۹.
[۱۱] امیرعالم‌خان‌بن امیرعبدالاحد، خاطره‌های امیرعالم‌خان، ج۱، ص۳۹.
حاذق که از این کشتار آزرده شده بود، شعری در مذمت امیرنصراللّه سرود و امیر از گستاخی او غضبناک شد.
[۱۲] نمونه ادبیات تاجیک، ص ۲۵۷.
حاذق به شهر سبز گریخت، اما در آن‌جا هم از تعقیب عمال امیر رهایی نیافت و سرانجام در ۲۵ ذیحجه ۱۲۵۹ او را با شکنجه بسیار در خانه‌اش به قتل رساندند و سرش را نزد امیرنصراللّه بردند.
[۱۳] حاجی حکیم‌خان، منتخب‌التواریخ، ج۱، ص۳۳۶.
[۱۴] نمونه ادبیات تاجیک، ص ۲۵۷.
[۱۵] یاد یار مهربان، ص ۴۶۱.



عمده آثار حاذق به این قرارند :
۱) دیوان اشعار، مشتمل بر قصاید، غزلیات، مقطّعات، رباعیات، و مخمسات. دیوان او به چاپ نرسیده است. یکی از نسخه‌های خطی آن (به شماره‌های ۱/۱۵۹ و ۳/۱۰۶۴) در کتابخانه فرهنگستان علوم ازبکستان در تاشکند نگهداری می‌شود
[۱۶] فهرست نسخه‌های خطی شرقی آکادمی علوم جمهوری سوسیالیستی ازبکستان، ج ۲، ص ۳۴۲.

۲) مثنوی یوسف و زلیخا، در ۴۴۹۶ بیت و شصت باب، که از آثار خوب و مشهور ادبیات فارسی ماوراءالنهر در قرن سیزدهم محسوب می‌شود. این مثنوی در ۱۳۲۳/ ۱۹۰۵ در تاشکند چاپ سنگی شد. نسخه‌های خطی بسیاری نیز از آن باقی است
[۱۷] فهرست نسخه‌های خطی شرقی آکادمی علوم جمهوری سوسیالیستی ازبکستان، ج ۲، ص ۳۴۲.
،
[۱۸] فهرست نسخ خطی فارسی انستیتوی شرق‌شناسی ابوریحان بیرونی، ج۱، ص۲۳۹.

۳) تحقیق‌القواعد، شرح رساله قانونچه محمودبن محمد چغمینی (متوفی ۷۴۵) در طب. حاذق این شرح را در ۱۲۵۹ به نام امیرنصراللّه نوشت. نسخه‌های خطی آن در کتابخانه‌های آسیای میانه، شبه‌قاره هند و ایران موجود است.
[۱۹] احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱، ص۶۷۷ـ۶۷۸.
[۲۰] فهرست نسخ خطی فارسی انستیتوی شرق‌شناسی ابوریحان بیرونی، ج۱، ص۱۲۹.
[۲۱] علی صدرایی خویی، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۶۹.

۴) واقعات اسلامی، رساله‌ای تاریخی و حسب‌حال حاذق است. نسخه منحصر به فرد آن در کتابخانه شخصی ایگرش علی شادیف، استاد دانشگاه خجند، محفوظ است.


(۱) امیرحیدر، مكتوبات امیرحیدر، نسخه خطى گنجینه انستیتوى شرق‌شناسى آكادمى علوم جمهورى ازبكستان، ش ۱۹۶۱؛
(۲) امیرعالم‌خان‌بن امیرعبدالاحد، خاطره‌هاى امیرعالم‌خان (تاریخ حزن‌الملل بخارا)، پیشگفتار و توضیحات از احرار مختاروف، تهران ۱۳۷۳ش؛
(۳) حاجى حكیم‌خان، منتخب‌التواریخ، چاپ عبدالمنان فطرالدین‌اف و احرار مختاروف، دوشنبه ۱۹۸۲؛
(۴) على صدرایى خویى، فهرست نسخه‌هاى خطى فارسى انستیتو نسخه‌هاى خطى تركمنستان ـ عشق‌آباد، قم ۱۳۸۳ش؛
(۵) ظفرنامه خسروى: شرح حكمروایى سیدامیرنصراللّه بهادر سلطان‌بن حیدر (۱۲۷۷ـ۱۲۴۲ه .ق) در بخارا و سمرقند، از مؤلفى ناشناخته، چاپ منوچهر ستوده، تهران: دفتر نشر میراث مكتوب، ۱۳۷۷ش؛
(۶) فضلى نمنگانى، مجموعه شاعران، تاشكند ۱۹۱۴؛
(۷) فهرست نسخ خطى فارسى انستیتوى شرق‌شناسى ابوریحان بیرونى فرهنگستان علوم ازبكستان، ج ۱، زیرنظر على موجانى و دیگران، قم : كتابخانه آیت‌اللّه مرعشى نجفى، ۱۳۷۸ش؛
(۸) احمد منزوى، فهرست مشترك نسخه‌هاى خطى فارسى پاكستان، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش؛
(۹) نمونه ادبیات تاجیك: ۳۰۰ـ ۱۲۰۰ هجرى، جمع‌كننده : صدرالدین عینى، سمرقند ۱۹۲۵؛
(۱۰) یاد یار مهربان: مرزهاى شرقى شعر پارسى از ورارودان تا هند، از سده ۱۰ تا اوایل سده ۱۴ هجرى، به‌كوشش میرزاملااحمد، تهران: توس، ۱۳۸۰ش؛
(۱۱) S. Amizgulov, Hozig va dostoni u Yusuf va Zulaykho, Dushanbe ۱۹۶۷؛
(۱۲) Catalogue of Oriental manuscripts in Soviet Socialist Republic of Uzbek Academy of Sciences, vol. ۲, ed. A. A. Seminov, Tashkent: Uzbek Academy of Sciences, ۱۹۵۴؛


۱. نمونه ادبیات تاجیک، ج۱، ص۲۵۷.
۲. یاد یار مهربان، ج۱، ص۴۶۱.
۳. احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱، ص۶۷۸.
۴. امیرحیدر، مکتوبات امیرحیدرص ۱۳
۵. یاد یار مهربان، ص ۴۶۱.
۶. یاد یار مهربان، ص ۴۶۱.
۷. فضلی نمنگانی، مجموعه شاعران. ص ۱۲۳، ۱۴۴
۸. S Amizgulov, Hozig va dostoni u Yusuf va Zulaykho, Dushanbe ۱۹۶۷، ج۱، ص۱۴.
۹. حاجی حکیم‌خان، منتخب‌التواریخ، ج۱، ص۱۴.
۱۰. ظفرنامه خسروی: شرح حکمروایی سیدامیرنصراللّه بهادر سلطان‌بن حیدر، ج۱، ص۱۸۹.
۱۱. امیرعالم‌خان‌بن امیرعبدالاحد، خاطره‌های امیرعالم‌خان، ج۱، ص۳۹.
۱۲. نمونه ادبیات تاجیک، ص ۲۵۷.
۱۳. حاجی حکیم‌خان، منتخب‌التواریخ، ج۱، ص۳۳۶.
۱۴. نمونه ادبیات تاجیک، ص ۲۵۷.
۱۵. یاد یار مهربان، ص ۴۶۱.
۱۶. فهرست نسخه‌های خطی شرقی آکادمی علوم جمهوری سوسیالیستی ازبکستان، ج ۲، ص ۳۴۲.
۱۷. فهرست نسخه‌های خطی شرقی آکادمی علوم جمهوری سوسیالیستی ازبکستان، ج ۲، ص ۳۴۲.
۱۸. فهرست نسخ خطی فارسی انستیتوی شرق‌شناسی ابوریحان بیرونی، ج۱، ص۲۳۹.
۱۹. احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱، ص۶۷۷ـ۶۷۸.
۲۰. فهرست نسخ خطی فارسی انستیتوی شرق‌شناسی ابوریحان بیرونی، ج۱، ص۱۲۹.
۲۱. علی صدرایی خویی، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۶۹.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حاذق»، شماره۵۶۷۹.    



جعبه ابزار