• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حاجی عبدالرزاق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حاجی عبدالرزاق معروف به اندری، از علمای مجاهد افغانستان در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری بوده است.



وی فرزند مولانا عبدالخالق از مردم اندر غلجایی بود. در ۱۲۸۰ ق به دنیا آمد و در مدرسه دارالعلوم دیوبند هند دانش آموخت و از آن مدرسه فارغ التحصیل گردید.
در زمان امیرعبدالرحمن خان (۱۲۹۷-۱۳۱۹ق)، به جای پدرش به مدیریت «مدرسه شاهی» منصوب گردید و در آن مدرسه سخنرانی‌های درباره علوم نجوم ایراد کرد. همچنین مدتی معلم خصوصی سردار عنایت الله خان بود و همراه او به هند سفر کرد. در دوره امیر حبیب الله خان (۱۳۱۹-۱۳۳۷ق) به منصب «ملای حضور» (ملای اول دربار) و رئیس «انجمن میزان التحقیقات» تعیین شد. سپس از طرف امیر، عضو «جمعیت تالیف فتاوای سراج الاحکام» گردید. این جمعیت از پنجاه و چهار نفر تشکیل می‌شد که زیر نظر ده تن از آن گروه فعالیت داشتند که ملا عبدالرزاق یکی از ده تن بود. وظیفة جمعیت، استخراج احکام شرعی متناسب با نیازهای قانونی بود.


حاجی عبدالرزاق از مجاهدان مشهور زمان خود بود و در میدان سیاست لیاقت خوبی از خود نشان داد و در بخش‌های آزاد پشتونستان نبردهای زیادی با انگلیسی‌ها کرد (۱۲۹۶-۱۲۹۸ ق). گزارش شده است که وی در ۱۳۲۶ق/ ۱۹۰۸ همراه با یکصد و پنجاه نفر از پیروانش، نبردی را بر ضد انگلیسی‌ها آغاز کرد اما به فرمان امیر حبیب الله خان بازداشت گردید. پس از آن امیر هر سال مبلغ هنگفتی توسط حاجی عبدالرزاق به منتفذین سرحدات می‌پرداخت و سعی می‌کرد تا بدان وسیله مردم سرحد را متقاعد سازد که جهاد آنها را در مقابل انگلیسی‌ها، بدون اجازه امیرالمؤمنین (یعنی خودش) شرعا جایز نیست، اما این سیاست مانع از قیام ضد انگلیسی مردم نشد.
در ۱۳۲۷ ق/ ۱۹۰۹ که ملا نجم الدین هده فتوای جهاد با انگلیسی‌ها را صادر کرد، امیر حبیب الله بار دیگر جهاد را جایز ندانست و برخی از علمای مخالف را به زندان انداخت و از جمله دستور کندن ریش حاجی عبدالرزاق را داد. از اینرو در اواخر دوران سلطنت امیر حبیب الله خان، وی به جرگه یاران سردار نصرالله خان (برادر امیر حبیب الله خان) پیوست و مورد وثوق و اعتماد او واقع شد و روابط سردار با ملاهای ارشد منطقه قبایل را تنظیم و اداره می‌کرد.


در ۱۹۱۵ که جنبش آزادیخواهی و ضد انگلیسی توسط مسلمانان هند آغاز گردید، مردم سرحدات افغانستان نیز به فعالیت‌های ضد انگلیسی دست زدند؛ از جمله حاجی عبدالرزاق با کمک سردار نصرالله خان، مرکزی در کابل برای فعالیت آزادیخواهان مسلمان هند ساخت و با مراکز مجاهدین هندی در سرحدات آزاد ارتباط برقرار کرد و از آن طریق بسیاری از مبارزان و دانشجویان مسلمان هند برای سازماندهی فعالیت‌های سیاسی خود را به این مرکز می‌آمدند.
در ۱۹۱۶ حکومت موقت هند در کابل با مشورت و راهنمایی سردار نصرالله خان و حاجی عبدالرزاق تصمیم گرفت تا برای ایجاد دوستی با دولت تزاری روسیه و جلب کمک‌های سیاسی ـ نظامی آن دولت در مبارزات ضد انگلیسی مردم هند، هیاتی را به آن کشور اعزام کند.
وی با همه ملاهای بزرگ. به ویژه با ملاقمرالدین، ملا پیونده و لالاپیر دوستی نزدیک داشت. در اوایل ۱۳۳۵ ق/ ۱۹۱۷ روابط حاجی عبدالرزاق با امیر حبیب الله خان به تیرگی گرایید و از مناصب خود بر کنار گردید و او دستور داده شد تا هر روز، حضور خود را به شهربانی کابل گزارش دهد. با این همه در جمادی الاول ۱۳۳۵ ق/ مارس ۱۹۱۷ هنوز برخی مشاغل را در کابل برعهده داشت.


در آغاز جمادی الآخر ۱۳۳۷ ق/ مارس ۱۹۱۹ هنگامی که سردار نصرالله خان در تلاش برای به چنگ آوردن تاج و تخت با ناکامی روبرو گردید، عبدالرزاق از جلال آباد به قصد پیوستن به ترنگ زایی‌ها عازم ایالت مهمند شد. اعتقاد بر این است که هدف او تحریک مهمندی‌ها به جنگیدن در کنار نصرالله خان بوده است. وی همراه با عبدالمتین به باجور رفت و بعدها معلوم شد که به هواداران امیر امان الله خان (۱۳۳۷-۱۳۴۷ ق) پیوسته و مبلغ اصلی امیر در میان قبایل ساکن سرحد شمال غربی بوده و مردم مهمند و باجور را به اشاره امیر به جهاد با انگلیسی‌ها تشویق و ترغیب می‌کرده است.


او در ۱۳۳۸ ق به وزیرستان رفت و در آنجا نیروهایی را به قصد جهاد سازمان داد و از همین رو به وی لقب «شمس المجاهدین» داده شد. وی تا چند سال در وزیرستان بود، سپس رهسپار کابل گردید ولی به خاطر همکاری گذشته با نصرالله خان مورد بی مهری امیر امان الله خان قرار گرفت.
ظاهرا همکاری با نصرالله خان بهانه‌ای بیش نبوده، بلکه فعالیت‌های سیاسی وی و دیگر مجاهدان هندی فارغ التحصیل مدرسه دیوبند بر ضد انگلستان سبب گردید تا لویه جرگه (مجلس مشورت) افغانستان تصویب کرد که از آن پس طلبه‌های افغانی اجازه تحصیل در دیوبند را ندارند و از فعالیت‌های سیاسی در افغانستان منع شدند و چند نفر از ایشان از جمله مولوی ابراهیم خان کاموی و مولوی فضل ربی خان دیوبند به زندان افتادند.
وی در ۱۳۴۳ در شصت و سه سالگی در گذشت و در آرامگاه خانوادگی در غزین دفن شد.
[۱] افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲، ص۷۲۲.
[۲] افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲،ص۷۵۰.
[۳] افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲، ص۱۱۶۹.
[۴] افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲، ص۱۲۰۱.
[۵] تاریخ سیاسی افغانستان، ص۲۰۱.
[۶] جنبش مشروطیت در افغانستان، ص۳۶.
[۷] جنبش مشروطیت در افغانستان، ص۱۲۱.
[۸] جنبش مشروطیت در افغانستان، ص۱۷۹.
[۹] حکومت موقت هند در کابل ۱۹۱۵-۱۹۲۲م، ص۱۳۶.
[۱۰] دایره المعارف آرباانا، ج۵، ص۹۱۳.
[۱۱] Whos Who of afghanistan، ص۱۰۷.



۱. افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲، ص۷۲۲.
۲. افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲،ص۷۵۰.
۳. افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲، ص۱۱۶۹.
۴. افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲، ص۱۲۰۱.
۵. تاریخ سیاسی افغانستان، ص۲۰۱.
۶. جنبش مشروطیت در افغانستان، ص۳۶.
۷. جنبش مشروطیت در افغانستان، ص۱۲۱.
۸. جنبش مشروطیت در افغانستان، ص۱۷۹.
۹. حکومت موقت هند در کابل ۱۹۱۵-۱۹۲۲م، ص۱۳۶.
۱۰. دایره المعارف آرباانا، ج۵، ص۹۱۳.
۱۱. Whos Who of afghanistan، ص۱۰۷.



دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «حاجی عبدالرزاق».    



جعبه ابزار