• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: قیام در نماز.


قیام به معنای مطلق ایستادن است که احکامی دارد، لیکن مقصود در اینجا قیام صلاتی است.
قیام در نماز به گفته بسیاری از فقها به معنای راست بودن ستون فقرات پشت در حالت ایستادن فرد روی دو پا است.
از عنوان یاد شده در باب صلات سخن گفته‌اند.



خمیده بودن کمر یا انحراف به راست یا چپ به‌اندازه‌ای که صدق ایستاده بودن نکند، مخلّ به قیام خواهد بود.
[۱] حسینی عاملی، سید محمدجواد، مفتاح الکرامة، ج۴، ص۵۳۶-۵۳۷.
برخی مفهوم قیام را عرفی دانسته و تعریف یاد شده را چیزی جز همان مفهوم عرفی قیام ندانسته‌اند.


قیام در نمازهای واجب، از واجبات نماز است که ترک عمدی آن موجب بطلان نماز می‌شود.
برخی اقسام قیام از ارکان نماز به شمار می‌رود که با ترک آن - باوجود قدرت بر آن - چه از روی عمد یا سهو نماز باطل می‌شود. قیام رکنی عبارت است از قیام در حال تکبیرة الاحرام و قیام متصل به رکوع.


برخی در تعریف رکن گفته‌اند: آنچه که اخلال به آن، از روی سهو یا عمد موجب بطلان نماز شود، لیکن معروف، زیادی عمدی یا سهوی را نیز در مفهوم اخلال گنجانده و آن را مبطل دانسته‌اند.
بنابر قول دوم، برخی گفته‌اند: تصویر زیاده در قیام رکنی که مبطل نماز است، تنها با زیادی تکبیرة الاحرام و رکوع متصور است. در این صورت، منشا بطلان نماز زیاد کردن تکبیرة الاحرام و رکوع خواهد بود، نه.
قیام در حال قرائت و قیام پس از رکوع، قیام‌های غیر رکنی‌اند که تنها ترک عمدی آنها موجب بطلان نماز خواهد شد.
قیام در حال قنوت مستحب است، بدین معنا که با ترک قنوت - که مستحب می‌باشد - می‌توان آن را نیز ترک کرد، نه اینکه بتوان قنوت را نشسته خواند. بنابراین، قیام در حال قنوت، واجب شرطی است، همچون طهارت در نماز مستحب که شرط صحّت آن می‌باشد.


این امور در حال اختیار در قیام معتبر است:

الف. انتصاب (راست بودن کمر): بنابراین، چنانچه کمر در حال قیام راست نباشد، به گونه‌ای که عرفاً قیام بر آن صدق نکند، قیام محقق نشده است.
ب. استقرار: مکان نمازگزار در حال قیام باید استقرار داشته باشد و ایستادن بر مکان متحرک یا راه رفتن و یا حرکت داشتن بدن در حال قیام موجب بطلان نماز است.
ج. استقلال: نمازگزار در حال قیام نباید بر چیزی تکیه کند. اعتبار استقلال در حال قیام مشهور میان فقها است. برخی تکیه دادن را مکروه دانسته‌اند.
د. اعتماد بر هر دو پا: در حال قیام، ایستادن بر یک پا جایز نیست و موجب بطلان نماز می‌شود و بنابر قول مشهور، باید تکیه بر هر دو پا باشد.
[۱۶] شهید ثانی، روض الجنان، ج۲، ص۶۶۸.
آیا واجب است بر همۀ کف پا بایستد یا ایستادن بر پاشنه یا بن انگشتان نیز کفایت می‌کند؟ مسئله اختلافی است.

در حال قیام نباید میان پاها به حدی فاصله باشد که مخلّ به صدق قیام گردد.
به قول مشهور، فاصله‌اندک اشکال ندارد. برخی فاصله بیش از یک وجب را جایز ندانسته‌اند.
عدم رعایت امور یاد شده (انتصاب، استقرار، استقلال و اعتماد) از روی سهو و فراموشی، در غیر قیام رکنی موجب بطلان نماز نمی‌شود، لیکن در قیام رکنی محل اختلاف است.


قیام اضطراری به همه گونه‌هایش همچون خمیدگی کمر، انحراف به راست یا چپ، تکیه دادن بر چیزی، استقرار نداشتن و باز بودن بیش از حدّ متعارف پاها، بر نشسته نمازگزاردن مقدم است، مگر آنکه عنوان قیام بر آن صدق نکند، که در این صورت، برخی نشسته نماز گزاردن را مقدّم دانسته‌اند.
با عدم امکان قیام به هیچ گونه‌ای، باید نشسته نماز بگزارد، با رعایت صاف بودن پشت، استقرار و استقلال، هرچند برخی در لزوم رعایت استقلال - بنابر قول به لزوم رعایت آن در حال قیام - اشکال کرده‌اند.
کسی که نشسته نماز می‌گزارد، برای رکوع و سجود باید تا‌اندازۀ ممکن خم شود. ناتوان از نشسته نماز خواندن باید به حالت خوابیده و دراز کشیده به پهلو، روبه قبله همانند میّت در قبر، نماز بگزارد. البته در اینکه چنین فردی بین خوابیدن به پهلوی راست و چپ مخیّر است یا باید به طرف راست بخوابد و در صورت ناتوانی از آن به طرف چپ بخوابد، اختلاف است. قول دوم به مشهور نسبت داده شده است.
ناتوان از دراز کشیدن به پهلو، باید به پشت بخوابد، همانند محتضر، در این صورت، رکوع و سجود با اشاره انجام می‌شود. که به قول مشهور، در صورت امکان با اشارۀ سر خواهد بود و برای سجده، سر بیشتر خم می‌شود و در صورت عدم امکان اشاره با سر، چشم بسته و باز می‌شود و به قول برخی، برای سجده بیشتر بسته می‌شود. برخی نیز آن را لازم ندانسته‌اند. بعضی اشاره با سر را در حالت دراز کشیدن به پهلو، و باز و بسته کردن چشم را مربوط به حالت خوابیدن به پشت دانسته‌اند، مگر آنکه در حالت دراز کشیدن به پهلو، امکان اشاره با سر نباشد.
آیا در دو فرض اخیر (خوابیدن به پهلو و پشت) گذاشتن پیشانی بر چیزی که سجده بر آن صحیح می‌باشد، واجب است یا نه‌؟ دیدگاهها مختلف است.
کسی که وظیفه‌اش نماز نشسته است، در صورت امکان باید برای رکوع بایستد و رکوع به جا آورد، چنان که اگر بتواند بعضی رکعت‌ها را ایستاده بگزارد، واجب است چنین کند.


قیام شرط صحّت نمازهای نافله نیست، از این‌رو، حتی در حال اختیار، خواندن نافله به صورت نشسته جایز است، هرچند ایستادن افضل است، جز نماز وتیره (نافلۀ عشا) که ظاهر اکثر فقها افضلیت نشسته خواندن آن است. برخی، ایستاده خواندن را افضل دانسته‌اند.


انداختن شانه‌ها، فاصله نداشتن پاها بیشتر از سه انگشت تا یک وجب، روبه قبله بودن انگشتان پا، بر روی ران‌ها بودن دست‌ها با انگشتان بسته، جز انگشت شصت، راست بودن ستون فقرات و گردن، نگاه کردن به موضع سجده، عدم التفات به چپ و راست، تکیه کردن یکسان بر هر دو پا و حالت خضوع و خشوع داشتن از مستحبات قیام به شمار می‌روند.


۱. حسینی عاملی، سید محمدجواد، مفتاح الکرامة، ج۴، ص۵۳۶-۵۳۷.
۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۴۵-۲۴۶.    
۳. طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۴۷۳.    
۴. حکیم، سید محسن، مستمسک العروة، ج۶، ص۸۹.    
۵. شهید ثانی، روض الجنان، ج۲، ص۲۰۶.    
۶. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۱۶۹.    
۷. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۱۶۷.    
۸. حلی، احمد بن محمد بن فهد، الرسائل العشر، ص۲۹۲.    
۹. همدانی، آغارضا، مصباح الفقیه، ج۱۲، ص۱۶.    
۱۰. همدانی، آغارضا، مصباح الفقیه، ج۱۲، ص۱۸.    
۱۱. حلبی، ابوصلاح، الکافی فی الفقه، ص۱۲۵.    
۱۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۶۱.    
۱۳. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۱۸۸.    
۱۴. شهید اول، ذکری الشیعة، ج۳، ص۲۷۰.    
۱۵. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۲، ص۲۰۲.    
۱۶. شهید ثانی، روض الجنان، ج۲، ص۶۶۸.
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۴، ص۳۴۲.    
۱۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۵۱.    
۱۹. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۱۹۲-۱۹۵.    
۲۰. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۱۹۰-۱۹۱.    
۲۱. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۶۵.    
۲۲. طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۴۷۸-۴۷۹.    
۲۳. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۲۰۱-۲۰۹.    
۲۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۵۷-۲۶۵.    
۲۵. طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۴۸۰-۴۸۲.    
۲۶. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۲۱۱-۲۲۰.    
۲۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۶۵.    
۲۸. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۷۹.    
۲۹. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۹، ص۲۶۶-۲۶۹.    
۳۰. طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۴۸۱-۴۸۲.    
۳۱. طباطبائیی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۴۸۲.    
۳۲. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۳۳. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۷۳.    
۳۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۶۶.    
۳۵. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۱۴، ص۲۴۱-۲۴۲.    
۳۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۲، ص۲۱۸-۲۱۹.    
۳۷. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۸، ص۸۷-۸۸.    
۳۸. طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقیٰ، ج۲، ص۴۹۲.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۷۰۹.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات فقهی | صلات




جعبه ابزار