حکم اطاعت از یهود (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در
قرآن مجید به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را از پیروی از اهل کتاب برحذر داشته و میفرماید: «اگر از هوی و هوسهای آنها پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شده ای هیچ سرپرست و یاوری از ناحیه خدا برای تو نخواهد بود.»
خداوند متعال در
قرآن کریم ، پیروی از هوا و هوس یهود را نهی فرموده است: «ولن ترضی عنک الیهود ولاالنصـری حتی تتبع ملتهم قل ان هدی الله هو الهدی ولئن اتبعت اهواءهم بعد الذی جاءک من العلم ما لک من الله من ولی ولا نصیر؛
هرگز
یهود و
نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (بطور کامل
تسلیم خواستههای آنها شوی و) از آئین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی بگو
هدایت تنها هدایت الهی است، و اگر از هوی و هوسهای آنها پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شده ای هیچ سرپرست و یاوری از ناحیه خدا برای تو نخواهد بود.»
جمله «و لئن اتبعت اهوائهم» ممکن است برای بعضی این سؤ ال را به وجود آورد که
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با آن مقام
عصمت مگر ممکن است از هوسهای منحرفان یهود پیروی کند؟ در پاسخ میگوئیم : این گونه تعبیرها که در آیات قرآن کرارا دیده میشود هیچ منافاتی با مقام عصمت
انبیاء ندارد، زیرا از یکسو جمله شرطیه است و جمله شرطیه دلیل بر وقوع شرط نیست.
از سوی دیگر معصوم بودن
گناه را بر پیامبران محال نمیکند، بلکه پیغمبر و امام با اینکه قدرت بر گناه دارند و
اختیار از آنها سلب نشده دامنهایشان هیچگاه آلوده به گناه نمیگردد، به تعبیر دیگر آنها قدرت بر گناه دارند ولی
ایمان و
علم و تقوایشان در حدی است که هرگز به سراغ گناه نمیروند بنابراین هشدارهائی همانند هشدار فوق در مورد آنها کاملا بجاست از سوی سوم این خطاب گر چه متوجه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است ولی ممکن است منظور همه مردم باشد.
درست است که
انسان باید با نیروی جاذبه اخلاق دشمنان را به سوی حق دعوت کند، ولی این در مقابل افراد انعطاف پذیر است، اما کسانی هستند که هرگز تسلیم حرف
حق نیستند، نباید در فکر جلب رضایت آنها بود، اینجا است که اگر ایمان نیاوردند باید گفت : به جهنم! و بیهوده نباید وقت صرف آنها کرد.
از آیات فوق ضمنا این حقیقت استفاده میشود تنها قانونی که میتواند مایه نجات انسانها گردد قانون و هدایت الهی است، چرا که علم بشر هر قدر تکامل یابد باز آمیخته به
جهل و شک و نارسائی در جهات مختلف است، و هدایتی که در پرتو چنین علم ناقصی پیدا شود، هدایت مطلق نخواهد بود، تنها کسی میتواند برنامه هدایت مطلق را رهبری کند که دارای علم مطلق و خالی از جهل و نارسائی باشد و او تنها
خدا است.
«شرع لکم من الدین ما وصی به نوحـا والذی اوحینا الیک وما وصینا به ابرهیم وموسی وعیسی ان اقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه کبر علی المشرکین ما تدعوهم الیه الله یجتبی الیه من یشاء ویهدی الیه من ینیب• وما تفرقوا الا من بعد ما جاءهم العلم بغیـا بینهم... وان الذین اورثوا الکتـب من بعدهم لفی شک منه مریب• فلذلک فادع واستقم کما امرت ولا تتبع اهواءهم...؛
آئینی را برای شما
تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود، و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم که
دین را برپا دارید و در آن تفرقه
ایجاد نکنید، آنچه مشرکان را به آن میخوانی، بر ایشان دشوار آید، خداوند هر کس را بخواهد بر میگزیند، و کسی را که به سوی او باز گردد هدایت میکند•آنها پراکنده نشدند مگر بعد از علم و آگاهی، و این تفرقه جوئی بخاطر
انحراف از حق بود (و عداوت و
حسد ) و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود که آنها تا سر آمد معینی زنده و آزاد باشند خداوند در میان آنها داوری میکرد و کسانی که بعد از آنها وارثان کتاب شدند از آن در شک و تردیدند، شکی تواءم با بدبینی و سوء ظن•تو نیز آنها را به سوی این آئین واحد الهی دعوت کن، و آنچنان که مامور شدهای
استقامت نما، و از هوا و هوسهای آنان پیروی مکن...»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم اطاعت».