خز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خزّ به تشدید زاء از انواع
حیوانات دریایی میباشد. از
احکام آن در باب
صلات و
اطعمه و
اشربه سخن گفتهاند.
خَزّ حیوانی دریایی است.
خزّی که موضوع
احکام شرعی واقع شده، خزّ دریایی است؛ لیکن در ماهیت آن اختلاف است.
بر اساس روایتی از
امام صادق علیه السّلام، خز حیوانی
چهارپا است که از آب بیرون میآید، یا از
آب گرفته میشود و حیاتش بستگی به آب دارد و اگر آب نیابد میمیرد.
بسیاری از
فقها همین معنا را برگزیدهاند.
در روایتی دیگر از
امام باقر علیه السّلام آمده است: خز حیوانی
درنده است که در
خشکی تغذیه میکند و به
آب باز میگردد.
در روایتی دیگر از امام صادق علیهالسّلام خز به
سگ آبی تعریف شده است و در
روایت چهارم، خز دو نوع دانسته شده است: نوعی دارای
دندان نیش و نوعی دیگر بدون آن.
برخی
فقها گفتهاند: از مجموع روایات به دست میآید که خز، چهارپا و از نظر زیستی، خشکی- دریایی است؛ بدین معنا که از آب بیرون میآید و در خشکی تغذیه میکند و دوباره به آب بازمیگردد و در صورت جلوگیری از بازگشت به آب میمیرد و به آن سگ آبی نیز گویند و دو نوع است.
برخی، خز را همان «
قندس» دانستهاند.
سپس در تعریف قندس اختلاف کردهاند. بعضی قندس را به حیوانی دریایی تعریف کردهاند با دمی کلفت و رنگی سرخ.
از
شهید اوّل نقل شده که ایشان از برخی کسانی که زیاد
سفر میکردهاند شنیده که قندس دو گونه است:
یکی دارای الْیه (
دنبه و سرین) و دیگری دارای دم. اوّلی خز و دومی سگ آبی است.
برخی گفتهاند: ممکن است خز مفهومی عام باشد، دارای مصادیق متعدد، همچون قندس و سگ آبی.
درباره خز، اختلاف دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه آیا خز امروزی همان خز
عصر صدور روایات است تا مشمول
احکام آن قرار گیرد یا با آن تفاوت دارد؟
بعضی گفتهاند: خز معروف امروزی در خشکی زندگی میکند و حیاتش وابسته به آب نیست؛ همچنین
کرک آن در حدّی نیست که از آن
لباس تهیه شود؛ از این رو، جریان
حکم خز بر آن محلّ اشکال است.
در مقابل، برخی حکم خز
عصر صدور روایات را بر خز
زمان خود جاری دانستهاند.
خز از
حرام گوشتان است؛
هرچند برخی آن نوع از خز را که
دندان نیش ندارد،
حلال گوشت شمردهاند؛
لیکن بنابر قول به حرام
گوشت بودن آن نماز خواندن در لباسی که از کرک آن تهیه شده، صحیح است، به شرط آنکه با کرک
خرگوش،
روباه و غیر آن از حرام
گوشتان آمیخته نباشد.
در اینکه
نماز گزاردن در لباس تهیه شده از
پوست خز صحیح است یا نه، اختلاف است. قول اوّل
مشهور بین
متأخران است.
بنابر قول به
جواز، در اینکه جواز آن مشروط به این است که
تذکیه شده باشد یا نه اختلاف است. هرچند جواز نمازگزاردن در کرک آن مشروط به تذکیه نیست.
البته اختلاف یاد شده در فرضی است که خز مانند
ماهی دارای
خون جهنده نباشد، وگرنه تذکیه آن لازم است.
در نحوه تذکیه آن نیز اختلاف است.
در فرض نداشتن خون جهنده، آیا تذکیه آن به صرف
مردن آن است؛ بدین معنا که
شارع مقدس، نفس
مرگ او را تذکیه او قرار داده است؛ در نتیجه هیچ گاه مصداق
میته نخواهد بود، یا اینکه تذکیه آن به این است که از آب
زنده گرفته شود، مانند
ماهی؟
در فرضی که خز دارای خون جهنده باشد آیا تذکیه آن با
ذبح تحقق مییابد، چنان که در سایر حیوانات دارای خون جهنده چنین است، یا اینکه خز در این جهت حکمی مستقل دارد و از آن قاعده کلّی مستثنا است و تذکیه آن همچون تذکیه ماهی است؟ مسئله محلّ بحث و اختلاف است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۴۵۳-۴۵۵.