خسروانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خسروانی، از
الحان موسیقی که مدتها پس از
اسلام نیز اجرا میشد؛ نیز گوشهای در ردیف
موسیقی دستگاهی
ایران است.
واژه خسرو و خسروانی از ریشه «هَئو سْرَوَنْگْه» یا «هَئُوسْرَوَنْ» به معنی سروده نیک یا آواز خوش است.
ابداع خسروانی را به عنوان یک
لحن موسیقایی ــ به باربد نسبت داده و مضمون آن را مدح
خسرو پرویز دانستهاند.
نمونهای از اشعار منسوب به باربد در مختار مِن کتاب اللهو و الملاهی نقل شده
که شفیعی کدکنی
آن را خسروانی دانسته است.
شمس قیس در المعجم
و
عوفی در
لباب الالباب،
اشعار خسروانی را بیوزن و
قافیه دانستهاند. برهان قاطع، اشعار خسروانی را
نثری مسجع و خالی از نظم ذکر کرده
که به نظر میرسد منظور نداشتن وزن عروضی مشخص و تکرار شونده است نه وزن به
مفهوم عام؛ زیرا چنان که در
معیار الاشعار آمده نمیتوان آن را خالی از وزن دانست.
بهگفته
ابوهلال عسکری در
الصناعتین،
در فارسی الحانی هست که در آن قالب الفاظ غیرمنظوم است، اما با کشیدن الفاظ، آن را به قالب منظوم در میآورند.
مسعودی در
مروج الذهب،
تعداد راههای خسروانی (طرقالملوکیه) را هفت دانسته، ولی فقط شش راه را برشمرده است: سکاف، امرسه، ماداروسنان/ ماذرواسبان، سایکاد، سیسم و حویعران. ابنخرداذبه
تعداد این راهها را هشت دانسته و به این ترتیب آورده است: بندستان، بهار، ابرین، ابرینه، ماذرواسبان (در پانویس: ماداروسنان)، شسم (در پانویس: سیسم)، القبه و اسبراس. این نامها و نامهایی که مسعودی ذکر کرده معرّباند.
در
تاریخ سیستان آمده است که
پارسیان پیش از ورود
اسلام،
شعر را به طریق خسروانی و با ساز رود میخواندهاند و بعد از اسلام در شعر شیوه مردم
عرب را در پیش گرفتند. با وجود تغییراتی که بعد از ورود اسلام در شعر فارسی پدید آمد، شواهدی از تداوم خسروانی در
موسیقی ایران وجود دارد؛ از جمله
ثعالبی،
خسروانی را یکی از دستمایههای نوازندگان زمان خود ذکر کرده و
عنصر المعالی،
خسروانی را از راههای گران (آهنگهای سنگین و جدّی) برشمرده که اشاره او حاکی از رواج خسروانی در آن دوره است.
در قرن هفتم محمد عوفی،
گفته که چون خسروانی وزن و قافیه نداشته، از آوردن نمونههای آن خودداری کرده است. اما اشاره او، به حضور خسروانی در شعر و موسیقی آن دوره دلالت دارد. در
مغنی نامه حافظ شیرازی نیز از سرود خسروانی یاد شده
و در قرن نهم
دولتشاه سمرقندی درباره خواجه یوسف اندکانی نوشته است که «آهنگ خسروانی او بر جگرها
نمک میپاشید». در یک رساله موسیقی گمنام که بعد از
قرن دهم نوشته شده، راه خسروانی «نام سرودی از موسیقی» تعریف شده است.
گرچه نام خسروانی در همه متون به نوع موسیقایی مشخصی دلالت ندارد، تداوم این نام در موسیقی ایران بسیار قابل توجه است.
چنانکه امروز خسروانی نام یکی از گوشههای ردیف موسیقی دستگاهی ایران است که در دستگاههای ماهور و راست پنجگاه و آواز بیات ترک نواخته میشود و نخستین جمله آنکه جمله معرف این گوشه است ــ عبارت است از توالی سه نغمه کوتاه و چهار نغمه بلند که به صورت پایین رونده در دانگ بالای نغمه شاهد نواخته میشود.
در خارج از
ایران، خسروانی به نام مرکّب راک خسروانی به عنوان یکی از شعبههای موقام راست در مجالس موقام شماخی (شیروان) در جمهوری
آذربایجان آمده است.
(۱) ابنخرداذبه، مختار من کتاب اللهو و الملاهی، چاپ اغناطیوس عبده، بیروت ۱۹۶۹.
(۲) محمدحسینبن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمدمعین، تهران ۱۳۶۱ش.
(۳) تاریخ سیستان، چاپ محمدتقی بهار، تهران: زوار،) ۱۳۱۴ش (.
(۴) حسینبن محمد ثعالبی مرغنی، تاریخ غررالسیر، المعروف بکتاب غرراخبار ملوک الفرس و سیرهم، چاپ زوتنبرگ، پاریس ۱۹۰۰، چاپ افست تهران ۱۹۶۳.
(۵) فریدون جنیدی، زمینه شناخت موسیقی ایرانی، تهران ۱۳۷۲ش.
(۶) شمسالدین محمد حافظ، دیوان، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران) ۱۳۲۰ش (.
(۷) دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، چاپ فاطمه علاقه، تهران ۱۳۸۵ش.
(۸) رساله موسیقی گمنام دوازده مقام و منظومهای در موسیقی شش مقام ماوراءالنهر، در سه رساله موسیقی قدیم ایران، چاپ منصوره ثابتزاده، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۲ش.
(۹) رامز زُهرابوف، موقام: موسیقی مقامی آذربایجان، ترجمه علاءالدین حسینی، تهران ۱۳۷۸ش.
(۱۰) محمدرضا شفیعی کدکنی، موسیقی شعر، تهران ۱۳۷۶ش.
(۱۱) محمدبن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعارالعجم، تصحیح محمدبن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران (۱۳۳۸ش).
(۱۲) حسنبن عبداللّه عسکری، کتاب الصناعتین: الکتابة و الشعر، چاپ علیمحمد بجاوی و محمد ابوالفضل ابراهیم،) قاهره ۱۹۷۱ (.
(۱۳) کیکاوسبن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۵۲ش.
(۱۴) عوفی.
(۱۵) مسعودی، مروج (بیروت).
(۱۶) موسی معروفی، ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی، تهران ۱۳۷۴ش.
(۱۷) محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، معیارالاشعار در عروض و قوافی، چاپ محمد فشارکی و جمشید مظاهری، چاپ عکسی اصفهان ۱۳۶۳ش.
(۱۸) جلالالدین همائی، تاریخ ادبیات ایران: از قدیمیترین عصر تاریخی تا عصر حاضر، تهران ۱۳۴۰ش؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خسروانی»، شماره۷۰۵۲.