دعا برای هدایت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طدر
قرآن کریم به مطلوب بودن دعا، برای بهره مندی از
هدایت الهی اشاره شده است.
آیه ۸
سوره آل عمران به مطلوب بودن
دعا، برای بهره مندی از هدایت الهی اشاره فرموده است:
«ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا... ؛
(میگویند) پروردگارا پس از آنکه ما را هدایت کردی دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود رحمتی بر ما ارزانی دار که تو خود بخشایشگری.»
از آنجا که
آیات متشابه و اسرار نهانی آن ممکن است لغزشگاهی برای افراد گردد، و از کوره این
امتحان، سیه روی درآیند،
راسخون در علم و اندیشمندان با
ایمان، علاوه بر به کار گرفتن سرمایههای علمی خود در فهم معنی این آیات به پروردگار خویش پناه میبرند، و این دو آیه که از زبان راسخون در علم، میباشد روشنگر این حقیقت است آنها میگویند: " پروردگارا! دلهای ما را بعد از آنکه ما را هدایت نمودی، منحرف مگردان، و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش زیرا تو بسیار بخشندهای" (ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب).
بسیارند دانشمندانی که
غرور علمی، آنان را از پای در میآورد و یا
وسوسههای شیاطین و
هوای نفس آنها را به بیراههها میکشاند، اینجا است که باید خود را به
خدا سپرد و از او هدایت خواست.
حتی در بعضی از روایات آمده است که شخص
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز خود را به خدا میسپرد، و بسیار این دعا را تکرار میکرد:
یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک: "ای کسی که دلها را میگردانی قلب من را بر
دین خودت ثابت بدار"
در
آیه ۱۰
سوره کهف به مطلوب بودن
دعا، برای بهره مندی از هدایت الهی اشاره فرموده است:
اذ اوی الفتیة الی الکهف فقالوا ربنا ءاتنا من لدنک رحمة و هیئ لنا من امرنا رشدا؛
آنگاه که جوانان به سوی
غار پناه جستند و گفتند پروردگار ما از جانب خود به ما رحمتی بخش و کار ما را برای ما به سامان رسان.»
در روایات معروفی که در
تفسیر نور الثقلین در ذیل این
آیه پیرامون سه نفر که در غاری گرفتار شدند ذکر شده، که هر یک
خدا را به عمل خالصی که انجام داده بودند خواندند و از آن تنگنا رهایی یافتند بهیچ وجه سخنی از عنوان
اصحاب رقیم در آن نیست، هر چند در بعضی از کتب
تفسیر این عنوان آمده است.
به هر حال تردید نباید کرد که این دو (
اصحاب کهف و رقیم) اشاره به یک گروه است و
شان نزول آیات نیز این حقیقت را تایید میکند.
سپس میگوید: " به خاطر بیاور زمانی را که این گروه جوانان به غار پناه بردند" (اذ اوی الفتیة الی الکهف).
دستشان از همه جا کوتاه شده، رو به درگاه خدا آوردند: " و عرض کردند پروردگارا! ما را از رحمتت بهره مند کن" (فقالوا ربنا آتنا من لدنک رحمة) " و راه نجاتی برای ما فراهم ساز" (و هیئ لنا من امرنا رشدا).
در آیه ۲۴
سوره کهف به مطلوب بودن دعا برای هدایت شدن به نزدیکترین راه رسیدن به
صواب اشاره شده است:
«... و قل عسی ان یهدین ربی لاقرب من هـذا رشدا؛
و برای او
میوه فراوان بود پس به رفیقش در حالی که با او گفت و گو میکرد گفت مال من از تو بیشتر است و از حیث افراد از تو نیرومندترم.»
قرآن میگوید هنگامی که
یاد خدا را فراموش کردی بعد که متوجه شدی پروردگارت را بخاطر بیاور" (و اذکر ربک اذا نسیت).
اشاره به اینکه اگر بخاطر فراموشی جمله ان شاء الله را به سخنانی که از آینده خبر میدهی نیفزایی هر موقع بیادت آمد فورا جبران کن و بگو ان شاء الله، که این کار گذشته را جبران خواهد کرد.
" و بگو امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت
شایسته بودن دعا، برای هدایت شدن به صراط مستقیم در آیه ۶
سوره حمد بیان شده است:
«اهدنا الصرط المستقیم؛
ما را به راه راست هدایت فرما.»
پس از اظهار تسلیم در برابر پروردگار و وصول به مرحله
عبودیت و
استعانت و
استمداد از ذات پاک او نخستین تقاضای بنده این است که او را به راه راست، راه پاکی و نیکی، راه
عدل و داد، و راه
ایمان و عمل صالح هدایت فرماید، تا خدایی که همه نعمتها را به او ارزانی داشته، نعمت
هدایت را نیز بر آن بیفزاید.
گر چه این
انسان در چنین شرائط
مؤمن است، و با خدای خود آشنا، ولی امکان دارد که هر آن این
نعمت به خاطر عواملی از او سلب گردد، و از صراط مستقیم منحرف و گمراه شود.
پس باید هر شبانه روز لا اقل ده بار از خدای خود بخواهد که لغزش و انحرافی برای او پیش نیاید.
بعلاوه این" صراط مستقیم" که همان
آئین حق است مراتب و درجاتی دارد که همه افراد در پیمودن این درجات یکسان نیستند، هر مقدار از این درجات را انسان طی نماید، باز درجات بالاتر و والاتری وجود دارد که انسان با ایمان باید از خدا بخواهد تا او را به آن درجات هدایت کند.
در اینجا این سؤال معروف که چرا ما همواره درخواست هدایت به صراط مستقیم از خدا میکنیم مگر ما گمراهیم؟ مطرح میشود.
وانگهی بفرضی که این سخن از ما زیبنده باشد از
پیامبر و
امامان که نمونه
انسان کامل بودند چه معنی دارد؟! در پاسخ این ایراد میگوئیم:
اولا: همانطور که اشاره شد انسان در مسیر هدایت هر لحظه بیم لغزش و انحراف درباره او میرود، به همین دلیل باید خود را در
اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را بر راه راست ثابت نگهدارد.
ما نباید فراموش کنیم که وجود و هستی و تمام مواهب الهی، لحظه به لحظه از آن مبدء بزرگ به ما میرسد.
سابقا گفتیم مثل ما و همه موجودات (از یک نظر) مثل لامپهای برق است، اگر میبینیم نور لامپ، متصل و یک نواخت پخش میشود به خاطر آنست که لحظه به لحظه نیرو از منبع برق به او میرسد، منبع برق هر لحظه نور جدیدی تولید میکند و بوسیله سیمهای ارتباطی به لامپ تحویل میگردد.
هستی ما نیز همانند نور این لامپها است گر چه به صورت یک وجود ممتد جلوه گر است، ولی در حقیقت لحظه به لحظه وجود تازهای از منبع هستی آفریدگار فیاض، به ما میرسد.
بنا بر این همانگونه که هر لحظه وجود تازهای به ما میرسد، به هدایت جدیدی نیز نیازمندیم، بدیهی است اگر موانعی در سیمهای معنوی ارتباطی ما با
خدا ایجاد شود، کژیها، ظلمها، ناپاکیها و... پیوند ما را از آن منبع هدایت قطع میکند، و همان لحظه از
صراط مستقیم منحرف خواهیم شد.
ما از خدا طلب میکنیم که این موانع پیش نیاید و ما بر صراط مستقیم ثابت بمانیم.
ثانیا: هدایت همان پیمودن طریق
تکامل است که انسان تدریجا مراحل نقصان را پشت سر بگذارد و به مراحل بالاتر برسد.
این را نیز میدانیم که طریق تکامل نامحدود است و به سوی بی نهایت هم چنان پیش میرود.
بنا بر این جای تعجب نیست که حتی پیامبران و امامان از خدا تقاضای هدایت" صراط مستقیم" کنند، چه اینکه کمال مطلق تنها خدا است، و همه بدون استثناء در مسیر تکاملند چه مانع دارد که آنها نیز تقاضای درجات بالاتری را از خدا بنمایند.
مگر ما بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صلوات و درود نمیفرستیم؟ مگر مفهوم صلوات، تقاضای رحمت تازه پروردگار برای
محمد و
آل محمد نیست؟
مگر خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمیفرمود: رب زدنی علما: " خدایا
علم (و هدایت) مرا بیشتر کن! " مگر قرآن نمیگوید: و یزید الله الذین اهتدوا هدی: " خداوند هدایت هدایت یافتگان را افزون میکند".
و نیز میگوید: و الذین اهتدوا زادهم هدی و آتاهم تقواهم: " آنها که هدایت یافتهاند خداوند بر هدایتشان میافزاید، و
تقوا به آنها میدهد".
و از اینجا پاسخ سؤالی که مربوط به
درود بر پیامب (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان است نیز روشن میشود که این درود و
صلوات در حقیقت تقاضای مقام بالاتر و والاتر برای آن بزرگواران است.
مندی فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «دعا برای هدایت ».