دفّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دَفَّ (به فتح دال و فاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پرنده بال خود را حرکت دادن، است. این کلمه سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
دَفّ دفيف: به معنای حركت دادن پرنده بال خود را: «دفّ الطائر دفيفا: حركّ جناحيه كالحمام»
دفّه- به فتح اوّل- جنب و يا صفحه هر چيز.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره بعضى از پرندگان فرموده:
«وَمَنَعَ بَعْضَهَا بِعَبَالَةِ خَلْقِهِ أَنْ يَسْمُوَ فِي الْهَوَاءِ خُفُوفاً، وَ جَعَلَهُ يَدِفُّ دَفِيفاً» (برخى از آنها را به واسطه سنگينى جسمشان از اين كه به آسانى در دل هوا به پرواز آيند بازداشت و چنان قرار داد كه بتوانند در نزديكى زمين به پرواز درآيند، و با لطافت قدرت و دقّت صنعتش با رنگهاى مختلف آنها را به زيبايى رنگآميزى كرد.)
(شرحهای خطبه:
) يعنى
خداوند بعضى از پرندگان را به وسيله ضخامت بدنش مانع شد از اينكه به سرعت در هوا بالا رود و او را طورى قرار داد كه بالهايش را در زمين به حركت در آورد ظاهرا منظور در اينجا پرواز نيست.
و حضرت درباره
حکمین و اينكه
قرآن را ترجمانى لازم است فرموده:
«إِنَّا لَمْ نُحَكِّمِ الرِّجَالَ، وَ إِنَّمَا حَكَّمْنَا الْقُرْآنَ. و هذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْتُورٌ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ، لاَ يَنْطِقُ بِلِسَان، وَ لاَ بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَان» «ما مردان را داور قرار نداديم بلكه قرآن را داور قرار داديم ولى قرآن مستور است ميان دو جانب و دو طرف جلدش، خود سخن نمىگويد بلكه براى ترجمانى داشته باشد.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه سه مورد در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، سید علی اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دفّ»، ج۱، ص۳۸۸.