دَم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دَم:
(إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ) دَم به نقل از قاموس، در اصل «دمى» بوده و به معنى «خون» است كه در شريان و وريد جريان دارد.
آيه مورد بحث درباره روشن ساختن غذاهاى حرام و ممنوع گفتوگو كرده است، مىفرمايد: «
خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غير خدا به هنگام ذبح برآن گفته شود حرام كرده است...». به اين ترتيب سه قسمت از گوشتهاى حرام به اضافه خون كه بيش از همه مورد ابتلاى مردم آن زمان بوده است در اينجا ذكر شده كه بعضى پليدى ظاهرى دارند و بر كسى مخفى نيست، مانند مردار،خون و گوشت خوک و بعضى پليدى معنوى دارند مانند قربانيیهايى كه براى بتها مىكردند. بايد توجه داشت كه لفظ «دم» مفرد است و به «دِماء» جمع بسته شده كه در آيه ۳۰ سوره بقره چنين آمده:
(...قالوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ...)«...فرشتگان عرض كردند (پروردگارا) آيا در زمين كسى را قرار مىدهى كه فساد كند و خونها بريزد؟!...»
به مواردی از کاربرد
دَم در قرآن، اشاره میشود:
(إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَّحيمٌ) (خداوند، تنها خوردن گوشت مردار، خون، گوشت خوک و حيوانى كه نام غير خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام كرده است. ولى آن كس كه ناچار شود، درصورتىكه ستمكار و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست زيرا خداوند آمرزنده مهربان است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
اهلال براى غير خدا، معنايش اين است كه حيوانى را براى غير خدا مثلا براى بتها قربانى كنند.
(وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنّي جاعِلٌ في الأَرْضِ خَليفَةً قالواْ أَتَجْعَلُ فيهَا مَن يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّمَاء وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنّي أَعْلَمُ ما لاَ تَعْلَمونَ) ((به ياد آور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر روى زمين، جانشينى (نمايندهاى) قرار خواهم داد فرشتگان گفتند: پروردگارا! آيا كسى را در آن قرار مىدهى كه فساد و خونريزى كند؟! حال آنكه ما تسبيح و
حمد تو را بهجا مىآوريم و تو را تقديس مىكنيم (و براى جانشينى شايستهتريم). فرمود: من حقايقى را مىدانم كه شما نمىدانيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
پاسخى كه در اين آيه از ملائكه حكايت شده، اشعار بر اين معنا دارد، كه ملائكه از كلام خداى تعالى كه فرمود: ميخواهم در زمين خليفه بگذارم، چنين فهميدهاند كه اين عمل باعث وقوع فساد و خونريزى در زمين میشود، چون ميدانستهاند كه موجود زمينى بخاطر اينكه مادى است، بايد مركب از قوايى غضبى و شهوى باشد و چون زمين دار تزاحم و محدود الجهات است و مزاحمات در آن بسيار میشود، مركباتش در معرض انحلال و انتظامهايش و اصلاحاتش در مظنه فساد و بطلان واقع میشود، لاجرم زندگى در آن جز بهصورت زندگى نوعى و اجتماعى فراهم نمیشود و بقاء در آن به حد كمال نمىرسد، جز با زندگى دسته جمعى و معلوم است كه اين نحوه زندگى بالآخره به فساد و خونريزى منجر میشود.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «دَم»، ج۲، ص۵۳.