سَرِیّه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَرِيّه:«سَرِيّه» به آن دسته از جنگهاى اسلامى گفته مىشود كه پيامبر در آن شركت نداشت. بعضى گفتهاند:
«سَرِيّه» عبارت است از گروهى از لشكر كه از ۵ تا ۳۰۰ نفر تشكيل شده باشد. بايد توجّه داشت كه
«سَرِيّه» از
«سرى» گرفته شده است كه به معناى چيز نفيس و گرانبهاست و چون لشكريانى كه چنين مأموريتهايى را پيدا مىكنند، از نخبهها هستند، به اين نام ناميده شدهاند.
«
مطرزی» مىگويد:
«سَريّه» از «
سری» كه به معناى حركت در شب است، گرفته شده به خاطر اين كه آنها غالباً مخفيانه حركت مىكنند.
«
ابن حجر» در كتاب «
ملتقطات» خود همين مطلب را پذيرفته و مىگويد:
«سَرِيّه» گروهى از لشكرند كه شبانه حركت مىكنند.
(يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَ مَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ وَ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ) (از تو، درباره جنگ كردن در ماه حرام، سؤال مىكنند؛ بگو: «جنگ در آن، گناهى بزرگ است؛ ولى جلوگيرى از راه خدا و گرايش مردم به آيين حق) و كفر ورزيدن نسبت به او و هتك احترام مسجدالحرام، و اخراج ساكنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ايجاد فتنه، و محيط نامساعد، كه مردم را به كفر، تشويق و از ايمان باز مىدارد حتّى از قتل مهمتر است. و مشركان، پيوسته با شما مىجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آيينتان برگردانند؛ ولى هركس از شما كه از آيينش برگردد، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك گذشته او، در دنيا و آخرت، بر باد مىرود؛ و چنين كسانى اهل دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه شريفه از قتال در ماههاى حرام منع و مذمت مىكند، و مىفرمايد: اين كار جلوگيرى از راه خدا و كفر است، با اين حال بيرون كردن اهل
مسجد الحرام از آنجا جرم بزرگترى است نزد
خدا، و به طور كلى فتنه از آدمكشى بدتر است.
مىخواهد اعلام بدارد اين سوال كه آيا جنگ در ماههاى حرام جايز است يا نه؟ به دنبال حادثهاى بوده كه چنين سوالى را ايجاب مىكرده، و قبلا قتلى البته اشتباها واقع شده بوده. چون در آخر آيات هم مىفرمايد:
(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا، وَ الَّذِينَ هاجَرُوا، وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ، أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ، وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ...)، و با جمله خدا غفور و رحيم است مىفهماند بعضى از مهاجرين قتلى مرتكب شده، و به ناچار مهاجرت كرده بودند و كفار همين جرم را مايه جنجال قرار داده بودند، و اين قرائن داستان
عبداللَّه بن جحش و اصحابش را كه در روايات آمده تاييد مىكند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «سَرِیّه»، ص۲۹۱.