سُجَّد (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سُجَّد: (خَرُّواْ سُجَّداً وَ بُكِيّاً)«سُجَّد» جمع
«ساجد» به معناى سجدهكننده است.
(أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَ مِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْرَائِيلَ وَ مِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَ بُكِيًّا) (آنها پيامبرانى بودند از فرزندان
آدم، و از كسانى كه با
نوح بركشتى سوار كرديم، و از دودمان
ابراهیم و
یعقوب، و از كسانى كه هدايت كرديم و برگزيديم، كسانى كه
خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، هنگامى كه
آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاک مىافتادند، در حالى كه سجده مىكردند و گريان بودند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه سجدا جمع ساجد است و كلمه بكى بر وزن فعول جمع باكى است، و جمله مذكور خبر است براى كلمه للذين كه در صدر آيه است، احتمال هم دارد كه به خاك افتادن براى سجده با حالت گريه، كنايه باشد از كمال خضوع و خشوع، زيرا سجده مجسم كننده كمال خضوع، و گريه مجسم كننده كمال خشوع است، و بنا بر اين معنا، جا دارد مقصود از آيات و تلاوت آن ياد آورى هر چيزى باشد كه شانى از شؤون خداى تعالى را حكايت مىكند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، «سُجَّد»، ص۲۸۵.