شجو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَجْو (به فتح شین) یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای محزون کردن و محزون شدن که
حضرت علی (علیهالسلام) در وصف
منافقان و صبر خویش بعد از غصب خلافت و ... از این واژه استفاده نموده است.
شَجْو (به فتح شین) به معنای محزون کردن و محزون شدن آمده است. «شجاه الامر شجوا: احزنه» همچنین «شجا» چیزی است که در گلو بماند مانند استخوان و نحو آن، و نیز به معنی حزن و اندوه است.
• امام (صلواتاللهعلیه) در وصف منافقان فرموده: «
«لَهُمْ بِکُلِّ طَرِیقٍ صَرِیعٌ وَ إِلَی کُلِّ قَلْبٍ شَفِیعٌ وَ لِکُلِّ شَجْوٍ دُمُوعٌ»؛
برای آنها در هر راهی افتادهای است و بر هر قلبی واسطهای و بر هر غمی اشکهایی.» یعنی هر جامی بینی انسانی را فریفته و به هلاکت انداختهاند و برای شکار دلها واسطه پیدا میکنند، و در هر غمی اشکهای دروغین میریزند.
• درباره صبر خویش بعد از غصب خلافت فرموده: «
«فَرَأَیْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَی هَاتَا أَحْجَی فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًی وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا»؛
دیدم صبر کردن بر این دو گرفتاری معقولتر است پس صبر کردم در حالیکه گویی در چشمم خاشاک هست و در گلویم استخوان، گیر کرده است.»
• و درباره
ظالم گفته است: «
«وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَی مَجَازِ طَرِیقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِیقِهِ»؛
اگر
خداوند، ظالم و ستمگر را مهلت دهد چنان نيست كه فرصت مجازات او از دستش برود. او در كمين گاه، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد، هر زمان بخواهد مىفشارد، آنگونه كه نتواند آب دهان فرو برد!»
• شجیّ به معنی مشجوّ و حزن آور است درباره شخص
محتضر فرموده: «
«وَ خَرِسُوا عَنْ جَوَابِ السَّاِئِلینَ عَنْهُ وَ تَنَازَعُوا دُونَهُ شَجِیَّ خَبَرٍ یَکْتُمُونَهُ»؛
خانواده او از جواب سئوالکنندگان از حال او، دم فرو بستند، و در آن خبر حزنآور در نزد او اختلاف کردند و از او پنهان میداشتند.»
این واژه هفت بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شجو»، ج۲، ص۵۸۲.