شناخت چشم (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نعمت چشم که
خداوند به
انسان عطا فرموده یکی از ابزار شناخت انسان می باشد.
چشم، از ابزار شناخت انسان می باشد که در
قرآن هم در این مورد خداوند می فرماید:
ختم الله علی... وعلی ابصـرهم غشـوة...خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پردهای افکنده شده؛ و
عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.
.
آیه دوم اشاره به دلیل این تعصب و
لجاجت مى کند و مى گوید: آنها چنان در
کفر و عناد فرو رفته اند که حس تشخیص را از دست داده اند ((خدا بر دلها و گوشهایشان مهر نهاده و بر چشمهاشان پرده افکنده شده)) (ختم الله على قلوبهم و على سمعهم و على ابصار هم غشاوة ).
به همین دلیل نتیجه کارشان این شده است که براى آنها عذاب بزرگى است (و لهم عذاب عظیم ).
ومثل الذین کفرواکمثل الذی ینعق بما لایسمع الا دعاء ونداء صم بکم عمی فهم لایعقلون.مَثَل (تو در دعوت)
کافران، بسان کسی است که (
گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر،) صدا میزند؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمیشنوند؛ (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمیکنند. این کافران، در واقع)
کر و
لال و نابینا هستند؛ از این رو چیزی نمیفهمند!
ولقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها ولهم اعین لا یبصرون بها..به یقین، گروه بسیاری از
جن و
انس را برای
دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها (= عقلها) یی دارند که با آن (اندیشه نمیکنند، و) نمیفهمند؛ و چشمانی که با آن نمیبینند؛ و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)! .
الهم ارجل یمشون بهاام لهماید یبطشون بهاام لهم اعین یبصرون بها...آیا (آنها حداقل همانند خود شما) پاهایی دارند که با آن راه بروند؟! یا دستهایی دارند که با آن چیزی را بگیرند (و کاری انجام دهند)؟! یا چشمانی دارند که با آن ببینند؟! یا گوشهایی دارند که با آن بشنوند؟! (نه، هرگز، هیچکدام،) بگو: «(اکنون که چنین است،) بتهای خویش را که شریک خدا قرار دادهاید (بر ضد من) بخوانید، و برای من نقشه بکشید، و لحظهای مهلت ندهید، (تا بدانید کاری از آنها ساخته نیست)!
وان تدعوهم الی الهدی لا یسمعوا وترهم ینظرون الیک وهم لا یبصرون.و اگر آنها را به هدایت فرا خوانید، سخنانتان را نمیشنوند! و آنها را میبینی (که با چشمهای مصنوعیشان) به تو نگاه میکنند، اما در حقیقت نمیبینند!»
فلما سمعت بمکرهن ارسلت الیهن واعتدت لهن متکــا وءاتت کل وحدة منهن سکینـا وقالت اخرج علیهن فلما راینه اکبرنه وقطعن ایدیهن وقلن حـش لله ما هـذا بشرا ان هـذا الا ملک کریم. هنگامی که (
همسر عزیز) از فکر آنها باخبر شد، به سراغشان فرستاد (و از آنها دعوت کرد)؛ و برای آنها پشتی (گرانبها، و مجلس باشکوهی) فراهم ساخت؛ و به دست هر کدام، چاقویی (برای بریدن
میوه ) داد؛ و در این موقع (به
یوسف) گفت: «وارد مجلس آنان شو!» هنگامی که چشمشان به او افتاد، او را بسیار بزرگ (و زیبا) شمردند؛ و (بیتوجه) دستهای خود را بریدند؛ و گفتند: «منزّه است خدا! این بشر نیست؛ این یک
فرشته بزرگوار است!» .
.. وجعل لکم السمع والابصـر...و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمیدانستید؛ و برای شما،
گوش و
چشم و
عقل قرار داد، تا
شکر نعمت او را بجا آورید!
اولـئک الذین طبع الله علی... ابصـرهم.... آنها کسانی هستند که (بر اثر فزونی گناه،) خدا بر
قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده؛ (به همین دلیل نمیفهمند،) و غافلان واقعی همانها هستند! .
.. ان السمع والبصر والفؤاد کل اولـئک کان عنه مسـولا.از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.
الذین کانت اعینهم فی غطـاء عن ذکری..همانها که پردهای چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایی نداشتند! .
افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها فانها لا تعمی الابصـر ولـکن تعمی القلوب التی فی الصدور.آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دلهایی داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند؛ یا گوشهای شنوایی که با آن (ندای
حق را) بشنوند؟! چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمیشود، بلکه دلهایی که در سینههاست کور میشود.
وهو الذی انشا لکم السمع والابصـر...و او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب (=عقل) ایجاد کرد؛ امّا کمتر شکر او را بجا میآورید.
.قرآن بعد از این بیان ، از طریق دیگر وارد مى شود و به ذکر نعمتهاى الهى براى تحریک حس شکرگزارى آنها پرداخته مى گوید: ((او کسى است که براى شما گوش و چشم و قلب (عقل ) ایجاد کرد، اما کمتر شکر او را بجا مى آورید)) (و هو الذى انشا لکم السمع و الابصار و الافئدة قلیلا ما تشکرون ).
تکیه بر این سه موضوع (گوش و چشم و عقل ) به خاطر آن است که ابزار اصلى شناخت انسان این سه مى باشد، مسائل حسى را غالبا از طریق چشم و گوش درک مى کند و مسائل غیر حسى را به وسیله نیروى عقل .
وما انت بهـد العمی عن ضـلــلتهم.... و (نیز) نمیتوانی نابینایان را از گمراهیشان هدایت کنی؛ تو تنها سخنت را به گوش کسانی میرسانی که
ایمان به آیات ما میآورند و در برابر حق تسلیمند! .
.. وجعل لکم السمع والابصـر.... سپس (اندام) او را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید؛ و برای شما گوش و چشمها و دلها قرار داد؛ امّا کمتر شکر نعمتهای او را بجا میآورید! .
.. فاغشینـهم فهم لا یبصرون.و در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدّی؛ و چشمانشان را پوشاندهایم، لذا نمیبینند!
ولونشاء لطمسنا علی اعینهم فاستبقوا الصرط فانی یبصرون.و اگر بخواهیم چشمانشان را محو کنیم؛ سپس برای عبور از راه، میخواهند بر یکدیگر پیشی بگیرند، امّا چگونه میتوانند ببینند؟!
افانت تسمع الصم او تهدی العمی ومن کان فی ضـلـل مبین.(ای پیامبر!) آیا تو میتوانی سخن خود را به گوش کران برسانی، یا
کوران و کسانی را که در گمراهی آشکاری هستند هدایت کنی؟!
افرءیت من... وجعل علی بصره غشـوة فمن یهدیه من بعد الله....آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی (بر اینکه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پردهای افکنده است؟! با این حال چه کسی میتواند غیر از
خدا او را هدایت کند؟! آیا متذکّر نمیشوید؟! .
.. وجعلنا لهم سمعـا وابصـرا... فما اغنی عنهم... ولا ابصـرهم.... ما به آنها (= قوم عاد) قدرتی دادیم که به شما ندادیم، و برای آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم؛ (امّا به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهایشان برای آنان هیچ سودی نداشت، چرا که آیات خدا را انکار میکردند؛ و سرانجام آنچه را
استهزا میکردند بر آنها وارد شد! .
.. وجعل لکم السمع والابصـر...بگو: «او کسی است که شما را آفرید و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد؛ امّا کمتر سپاسگزاری میکنید!»
انا خلقنا الانسـن من نطفة امشاج نبتلیه فجعلنـه سمیعـا بصیرا.ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را میآزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!
الم نجعل له عینین.آیا برای او دو چشم قرار ندادیم،
.((الم نجعل له عینین )) - یعنى آیا بدن او را مجهز به دو دستگاه عکاسى که همه دیدنى ها را ببیند نکردیم ؟ تا بدین وسیله آن علم به دیدنى ها با آن وسعت که دارد برایش حاصل شود، ((و لسانا و شفتین)) یعنى آیا ما برایش زبان و دو لب قرار ندادیم ، تا به وسیله آنها تواناى بر سخن گفتن شود، آن هم با وسعت دامنه اى که دارد و به وسیله سخن گفتن هر یک بر باطن و ضمیر دیگرى آگاه گردد، علم خود را به او منتقل کند، و آن دیگرى از این راه به امورى که غایب از دیدگان است راه یابد.
نگاه همراه با تامل انسان به
آفرینش جهان، موجب شناخت بیشتر او به خالقیت خداوند می گردد.
الذی خلق سبع سمـوت طباقـا ما تری فی خلق الرحمـن من تفـوت فارجع البصر هل تری من فطور• ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئـا وهو حسیر. همان کسی که
هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمیبینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده میکنی؟! •بار دیگر (به عالم هستی) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوی خلل و نقصان ناکام مانده) به سوی تو باز میگردد در حالی که خسته و ناتوان است! •
خداوند به نگاه و تامل، در مبدا آفرینش جهان تشویق و ترغیب کرده است.
الذی خلق سبع سمـوت طباقـا ما تری فی خلق الرحمـن من تفـوت فارجع البصر هل تری من فطور• ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئـا وهو حسیر.همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند
رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمیبینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده میکنی؟! •بار دیگر (به عالم هستی) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوی خلل و نقصان ناکام مانده) به سوی تو باز میگردد در حالی که خسته و ناتوان است!
آگاهی از طریق دیدن اشیا به وسیله چشم از زمان تولد، برخاسته از قدرت الهی می باشد.
والله اخرجکم من بطون امهـتکم لا تعلمون شیــا وجعل لکم السمع والابصـر...و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمیدانستید؛ و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر
نعمت او را بجا آورید!
.
بار دیگر قرآن به عنوان یک درس توحید و خداشناسى به مساله نعمتهاى گوناگون پروردگار باز مى گردد، و در این بخش از نعمتها نخست به نعمت علم و دانش و ابزار شناخت اشاره کرده ، مى گوید: خداوند شما را از شکم مادران بیرون فرستاد در حالى که هیچ نمیدانستید (و الله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا).
عدم استفاده قوم عاد از چشم و دیگر ابزار شناخت خود در طریق
حق، زمینه ساز سقوط و هلاکت آنان شده بود.
... فاصبحوا لا یری الا مسـکنهم... • ... فما اغنی عنهم سمعهم ولا ابصـرهم ولا افـدتهم من شیء..همه چیز را بفرمان پروردگارش در هم میکوبد و نابود میکند (آری) آنها صبح کردند در حالی که چیزی جز خانههایشان به چشم نمیخورد؛ ما اینگونه گروه مجرمان را کیفر میدهیم! •ما به آنها (= قوم عاد) قدرتی دادیم که به شما ندادیم، و برای آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم؛ (امّا به هنگام
نزول عذاب ) نه گوشها و چشمها و نه عقلهایشان برای آنان هیچ سودی نداشت، چرا که آیات خدا را انکار میکردند؛ و سرانجام آنچه را
استهزا میکردند بر آنها وارد شد! .
فرهنگ قرآن،مرکز فرهنگ و معارف قرآن،برگرفته از مقاله «شناخت چشم»