صفت در فقه خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صفت
صفت: ويژگى چيزى.
صفت عبارت است از خصوصيات و ويژگيهاى چيزى كه به آن، تشخّص و هويت مىبخشد
[۱] از احكام مرتبط با آن در فقه در بابهاى طهارت، جهاد، تجارت، قرض، صلح، شركت، مضاربه، اجاره، سبق و رمايه و لقطه و نيز در اصول فقه، بحث مفاهيم سخن گفتهاند.
الف. بعد فقهى
طهارت: هر گاه يكى از صفاتسه گانه (بو، رنگ و مزه) آب كثير بر اثر تماس با نجاست تغيير كند، نجس مىشود ( آب كثير).
خون حيض غالبا تيره رنگ و غليظ است و هنگام بيرون آمدن توأم با حرارت و سوزش است( حيض)؛ ليكن خون استحاضه زرد و سرد است و بدون فشار و سوزش خارج مىشود( استحاضه).
استحاله( استحاله) با صرف تغيير صفات چيز نجس بدون حصول تغيير در ماهيت آن، تحقق نمىيابد و در نتيجه با تغيير صفات، شىء نجس پاك نمىشود، مانند آنكه گندم نجس آرد شود
[۲] معاملات: در بيع اوصاف عوضين (كالا و بهاى آن) بايد معلوم باشد و در صورت نامعلوم بودن، معامله باطل است( بيع).
در بيع سلف، كالا بايد با ذكر تمامى اوصافى كه از نظر عرف در افزايش يا كاهش بهاى آن تأثير دارد، مشخص شود؛ از اين رو، بيع سلف در كالايى كه با ذكر وصف مشخص نمىشود، صحيح نخواهد بود، مانند برخى انواع جواهر و مرواريد
[۳] ( بيع سلف).
چنانچه كالايى پس از فروش با اوصافى كه در معامله ذكر شده مطابقت نداشته باشد، خريدار مىتواند معامله را فسخ كند( خيار رؤيت).
تصرف در مال معيوب، به گونهاى كه موجب تغيير در هيئت و اوصاف آن گردد، سبب سقوط خيار عيب مىشود ( خيار عيب).
از انواع شرط صحيح در معاملات، شرط صفت است. مراد از شرط صفت، شرط كردن صفتى در كالاى مورد معامله است، مانند شرط باسواد بودن برده يا باكره بودن كنيز( شرط ضمن عقد).
آيا در تحقق شركت عقدى، اتحاد دو مال؛ هم در جنس و هم در اوصاف شرط است يا نه؟ مسئله اختلافى است (شركت).
به قول مشهور، در مضاربه( مضاربه) بايد اوصاف و مقدار سرمايه معلوم باشد و صرف مشاهده كفايت نمىكند
[۴] در اجاره چارپا براى جابه جايى بار بايد ويژگيهاى چارپا و نيز بار ذكر يامشاهده شود
[۵] در جعاله( جعاله) در صورت دين بودن عوض
جُعل اوصاف آن بايد معلوم باشد. همچنين اگر عين باشد و مشاهده نشده باشد
[۷] چنانچه كسى مالى را بيابد و ديگرى بدون بيّنه( بيّنه) مدعى مالكيت آن باشد، دادن آن مال به او واجب نيست، حتى اگر اوصاف آن را بازگو كند؛ ليكن بنابر قول مشهور، اگر با بيان اوصاف، ظن به مالكيت او حاصل شود، تحويل مال به او جايز است
[۸] قرض دادن آنچه كه تعيين آن با ذكر اوصاف امكانپذير مىباشد، صحيح است
[۹] آيا در صحّت حواله، تساوى محالٌ به با محالٌ عليه در جنس، نوع و وصف، شرط است يا نه؟ اختلاف مىباشد (حواله).
خوب نشان دادن كالاى مورد معامله بدون آنكه واقعيت داشته باشد، از مصاديق غش به شمار مىرود(غش).
شرط صحّت تهاتر اتحاد دو دين در جنس و وصف است ( تهاتر).
كالاى مثلى عبارت است از آنچه كه در صفت و قيمت برابراند( مثلى)؛ برخلاف قيمى كه در صفت و قيمت نابرابراند( قيمى).
مسابقه: از شرايط صحّت مسابقه با حيوان، تساوى آنها در جنس است. برخى، برابرى در وصف را نيز شرط دانستهاند
[۱۰] اخلاق: در بسيارى از روايات به تحصيل اخلاق و صفات شايسته، همچون تواضع، حلم، سخاوت، حسن خلق( اخلاق) و دورى گزيدن از اخلاق و صفات ناشايست، همانند كبر، بخل، حسد و حرص سفارش شده است ( رذيلت).
ب. بعد اصولى
مفهوم وصف: مفهوم وصف عبارت است از انتفاى حكم از موصوف در صورت انتفاى وصف
[۱۱] به عنوان نمونه، در مثل «فى الغنم السائمة زكاة؛ در گوسفندى كه از مراتع طبيعى مىچرد، زكات واجب است» مفهوم آن اين است كه در گوسفند غير سائمه (گوسنفدى كه به او علف داده مىشود) زكات نيست. در ثبوت مفهوم وصف اختلاف است. مشهورقائل به عدم ثبوت اند
[۱۲] (مفهوم).
[۱۳] المصباح المنير، معجم مقاييس اللغة، لسان العرب، واژه «وصف»
[۱۴] العروة الوثقى ۱ / ۲۵۷
[۱۵] جواهر الكلام ۲۴/ ۲۷۴ ـ ۲۸۳
[۱۶] مستمسك العروة ۱۲/ ۲۴۶ ـ ۲۴۷
[۱۷] جواهر الكلام ۲۷/ ۲۸۱ ـ ۲۸۳
[۱۸] ۲۱ / ۱۱۸
[۱۹] ۳۸/ ۳۸۳ ـ ۳۸۴
[۲۰] قواعد الاحكام ۲/ ۱۰۳ ؛ جامع المقاصد ۵/ ۲۴
[۲۱] مسالك الافهام ۶/ ۹۳ ـ ۹۴ ؛ جواهر الكلام ۲۸ / ۲۲۷
[۲۲] اصول الإستنباط / ۱۲۳
[۲۳] اصول الفقه ۱/ ۱۱۲ ـ ۱۱۳ .