عمر بن علی بن حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عمر بن علی فرزند
امام سجاد (علیهالسلام) مکنا به ابوحفص و ابوعلی و ملقب به اشرف، برادر بزرگ
زید شهید است. او جد امی
سیدمرتضی علمالهدی و
سیدرضی و شخصی فاضل و جلیلالقدر و پرهیزگار بود و مسئول صدقات
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امام علی (علیهالسلام) بوده است.
زیارتگاه عمر اشرف در دو کیلومتری شرق شهر ناصریه به طرف بطحا، کنار نهر فرات، از توابع
استان ذیقار در
کشور عراق واقع شده است.
علمای رجال و انساب، ذیل نام عمر الاشرف، او را ستودهاند، وی مکنا به ابوحفص
و ابوعلی
و ملقب به اشرف
است، از آنرو به این نام، ملقب شد تا فرقی بین او و
عمر بن امام علی (علیهالسّلام) باشد، زیرا پسر
امام علی (علیهالسّلام)، از یک جهت و عمر بن امام سجاد (علیهالسّلام) از دو جهت (پدر و مادر)، شرافت نسب داشتند، از اینرو اولی را به عمر اطرف و دومی را به عمر اشرف، خواندند.
چنانکه همین شرافت نسبی، باعث شد تا میان فرزندان
جعفر طیار (علیهالسّلام)،
اسحاق عریضی را اطرف (چون تنها از طرف پدر شرافت داشت.) و
اسحاق بن علی زینبی (منظور از
علی زینبی، علی بن عبدالله بن جعفر طیار (علیهالسّلام) است که مادرش
زینب کبری بود و از دو طرف شرافت داشت.) را اشرف،
لقب دهند.
او از برادرش،
زید شهید، بسیار بزرگتر
و مادرشان، «جیدا»، کنیزی است که
مختار ابوعبیده ثقفی، آن را خریداری کرد و برای
امام سجاد (علیهالسّلام) فرستاد و از او، عمر اشرف، زید، علی و خدیجه، به دنیا آمد.
عمر بن علی جد امی
سیدمرتضی علمالهدی و
سیدرضی است که هر دو از مجتهدین و محققین عالیمقام و شاگرد و تعلیم یافته
شیخ مفید بودند.
در کتب معتبره نقل شده است که شیخ مفید شبی در عالم رؤیا دید که
حضرت فاطمه (علیهاالسلام) با دو نوردیدهاش
حسن و
حسین در حالی که کودک بودند وارد
مسجد شیخ شد و آن دو را نزد او آورد و خطاب فرمودند که: یا شیخ، علمهما الفقة. این دو کودک را
فقه بیاموز! شیخ بیدار شد و از این خواب متعجب بود و همین که روز شد وارد مسجد گردید و در این اثنا فاطمه والده دو سید مزبور با کنیزان خود در حالی که دست دو پسرش مرتضی و رضی را که کودک بودند گرفته بود وارد شد. چون نظر شیخ بر آن مخدره افتاد به جهت
احترام از جای برخاست و بر او
سلام کرد، آن مخدره گفت: ای شیخ این دو کودک پسران منند، اینها را آماده کردهام که بر ایشان فقه بیاموزی، شیخ چون این را شنید گریست و خواب خود را بر آن علیا مخدره نقل کرد و مشغول تعلیم آنها شد تا به مرتبه رفیعه و مقام بلندی از کمالات و فضائل و علوم رسیدند.
عمر اشرف، مردی بزرگوار، بخشنده، پرهیزکار و فاضل بود.
همانطورکه گفتار بزرگان نقل شد، عمر اشرف مردی بخشنده بود،
حسین ذی الدمعة بن زید الشهید (علیهالسّلام)، پسر برادر عمر، نقل میکند: «عمویم هنگام اجاره دادن موقوفات، با مستاجر شرط میکرد که باید دیوار باغ از اطراف، چند شکاف داشته باشد و از کسانی که برای خوردن میوه از این شکافها وارد میشوند، جلوگیری نکنند»
عمر اشرف بن امام زین العابدین (علیهالسّلام)، فردی معتدل و طالب حق بود، چنانکه گفته است: المفرّط فی حبّنا کالمفرّط فی بغضنا، لنا حق بقرابتنا من جدنا رسول الله و حق جعله الله لنا فمن ترکه ترک عظیماً....
آنکه در
محبت ما
اهلبیت، تندروی میکند، مثل کسی است که در دشمنی با ما،
افراط میکند، ما از ناحیه
رسول خدا، حقی داریم و خدا هم برای ما، حقی قرار داده است، هرکه آن را ترک کند، حق بزرگی را ترک کرده است، ما را در آن حدی قرار دهید که خدا ما را در آن مرتبه، قرار داده و درباره ما نگویید آنچه را به ما داده نشده است که اگر
خدا ما را عذاب کند، به دلیل گناه ماست و اگر مشمول
رحمت خود قرار دهد، به دلیل فضل و رحمت اوست.
وی، نخستین فرزندِ امام سجاد (علیهالسّلام) است که متولی
فدک بود،
ابوالحسن عمری نسابه، مینویسد: «ولی صدقات علی (علیهالسّلام) او متولی صدقات علی (علیهالسّلام).
فخر رازی نیز تصریح دارد: «کان یلی صدقات علی (علیهالسّلام) و فدک»
بیهقی نیز مینویسد: «و کان المتولی لصدقات جده امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) فی مدّة عهده»
ابنطقطقی نیز با جمله «ولی صدقات امیرمؤمنان (علیهالسّلام)»
گزارش فوق را تایید میکند. اما علامه نسابه،
ضامن بن شدقم، پس از بیانی رسا در حالات و عظمت شان عمر اشرف، مینویسد: «تولی صدقات جده رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وکذا صدقات جده امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام)» او متولی صدقات جدش
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و همچنین جدش امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) را عهدهدار بود»
این جمله، میرساند که متولی صدقات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، متولی صدقات امیرمؤمنان (علیهالسّلام)، یعنی فدک، نیز بوده است.
از آنجایی که عمر اشرف، جد مادری سیدرضی و مرتضی است، سیدمرتضی در کتاب
ناصریات خود، جدش را چنین میستاید: «فانه کان فخم السیادة جلیلالقدر والمنزله فی الدولتین معاً الامویه والعباسة» او بزرگ سادات و مردی جلیلالقدر و با منزلت، در دو دولت اموی و عباسی بود»
این جمله حکایت از تولیت او بر فدک و صدقات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در دولت
بنیامیه و آغاز دولت
بنیعباس دارد.
شیخ مفید نیز این گزارشات را تایید میکند و در کتاب
الارشاد، مینویسد: «کان فاضلًا جلیلًا و ولی صدقات النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وصدقات امیرمؤمنان وکان ورعاً سخیاً»
او دانشمندی، جلیلالقدر و متولی صدقات نبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صدقات امیرمؤمنان (علیهالسّلام) و مردی پرهیزکار و سخاوتمند بود.
از عمر بن علی روایاتی نقل شده که به برخی از آنها اشاره میشود.
عمر اشرف، به برخی از
شیعیان و دوستداران اهلبیت (علیهمالسّلام) میگفت: «
قبر حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) در مسیر کوچهای است که در گوشه آن، خانه عقیل قرار دارد.»
ابوغسان بن
معاویة بن ابیمورد میگوید: «من مکانی را که عمر اشرف گفته بود، متر کشیدم و دیدم طبق آدرس ایشان، پانزده ذرع تا قناتی که به خانه عقیل میرسد، فاصله است.»
حسین بن زید الشهید (علیهالسّلام)، از عمویش عمر اشرف، نقل میکند هنگامی که مختار، سرِ
عبیدالله بن زیاد و سر
عمر بن سعد را برای پدرم فرستاد، آن حضرت به سجده رفت و فرمود: «الحمد الله الذی ادرک لی ثاری من اعدائی، وجزی الله المختار خیرا»؛ «ستایش میکنم خداوند را که موفقم کرد تا کشته شدن دشمنانم را ببینم و خداوند به مختار، پاداش نیکو دهد.»
ابوالحسن عمری نسابه، تعداد فرزندان عمر اشرف را پانزده تن ذکر میکند که عبارتاند از: ۱. محسّنه یا محبّه؛ ۲. سیّده؛ ۳. ام حبیب؛ ۴. عبده؛ ۵. خدیجه؛ ۶. جعفر اکبر، معروف به بنین، مادرش از
قبیله نوفلیه؛ ۷. جعفر اصغر، مادرش کنیز بود؛ ۸. اسماعیل، معروف به ابن عمریه؛ ۹. موسی اکبر، ۱۰. موسی اصغر؛ ۱۱. حسن؛ ۱۲. ابوعمر ابراهیم، معروف به حسن؛ ۱۳. علی اکبر از
امام صادق (علیهالسّلام) حدیث نقل میکرد؛ ۱۴. محمد اکبر؛ ۱۵. محمد اصغر.
عبیدلی نسابه، تداوم نسل عمر را تنها از دو فرزند او، به نامهای علی و محمد میداند،
این دو بزرگوار، هر دو از محدثان
شیعه و از
اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) بودند، محمد بن عمر اشرف، در سال ۱۷۱ ه. ق، در سن ۶۴ سالگی، وفات یافت.
ابونصر بخاری، جعفر را نیز جزو معقبان میداند و مادرش را از نوفلیه ذکر میکند،
که نامش ام اسحاق دختر
محمد بن
عبدالله بن
حارث بن نوفل بود.
خدیجه، دختر عمر اشرف، از محدثات شیعه است، بهطوری که روایات متعددی را «عبدالله بن ابراهیم بن محمد جعفری»، از او نقل کرده است.
او با حسین ذیالدمعة ابن زید الشهید بن امام سجاد (علیهالسّلام) ازدواج کرد و ثمره آن، سه فرزند به نامهای یحیی، سکینه و فاطمه بود.
«مِزی»، خدیجه و زینب را بر شمار فرزندان خدیجه، دختر عمر اشرف، افزوده است.
از نوادگان او، میتوان از شخصیتهای زیر نام برد:
۱. محمد بن قاسم بن علی الاصغر بن عمر الاشرف که در سال ۲۱۹ ه. ق، در ایام معتصم، در
طالقان قیام کرد و سپس
عبدالله بن طاهر او را گرفت و در
بغداد، زندانی کرد و سرانجام نیز در بغداد، وفات یافت.
۲. ابومحمد حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمر الاشرف، مشهور به
اطروش، مُجدد دولت علویان طبرستان و متوفای سال ۳۰۴ ه. ق، که از علمای مشهور اهلبیت (علیهمالسّلام) بوده است.
شیخ طوسی، او را از اصحاب برادرش،
امام محمد باقر (علیهالسّلام) و برادرزادهاش، امام صادق (علیهالسّلام) برمیشمارد و از او با عنوان مدنی تابعی، یاد میکند.
نسب سیدرضی و مرتضی از طرف مادر، به او ختم میشود.
او روایات زیادی را بهطور مرسل، از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
و پدرش امام سجاد (علیهالسّلام)
و برادرش امام باقر (علیهالسّلام)،
نیز از امام صادق (علیهالسّلام) و
سعید بن مرجانه.
ابیامامة بن
سهل بن حنیف و
فاطمه بنت الحسین (علیهالسّلام)،
نقل نموده است.
«ابوالجارود
زیاد بن منذر» میگوید:
از ابوجعفر محمد باقر، سؤال کردم: «کدام یک از برادرانتان از شما، مهربانتر و فاضلتر بودند؟» حضرت در پاسخ گفت: «اما
عبدالله باهر، بازوی پرقدرت من و متعلق به پدر و مادرش بود و عمر اشرف، چون دیده بینای من و زید، زبان گویای من و حسین، بردبار بود و چون بر زمین گام برمیداشت، به آهستگی بود و هنگامی که نادانان، او را خطاب میکردند، به آنان درود میفرستاد.
امام محمدباقر (علیهالسّلام)، برادر خود، عمر اشرف را اکرام میکرد و منزلت و جایگاه او را بالا میبرد.
مقام و عظمت عمر اشرف، به جایی رسیده بود که از او به عنوان یکی از نمادهای اهلبیت (علیهمالسّلام) در
مدینه یاد میشد، از اینرو
ابومسلم خراسانی، به او نامهای نوشت و پیشنهاد کرد که مردم را به حکومت او بخواند، اما عمر اشرف، نپذیرفت و جواب نامه را نداد.
پسر برادرش (حسین بن زید شهید (علیهالسّلام))،
فطر بن خلیفه،
جعفر بن
عبدالله بن جعفر محمدی،
عبیدالله بن جریر قطان،
ابیامامة بن سهل بن حنیف،
حکیم بن صهیب (پدر
سدیر بن حکیم صیرفی)،
محمد و علی (دو فرزندان عمر الاشرف)،
محمد بن
اسحاق بن یسار،
محمد بن حفص،
محمد بن
عبیدالله بن ابیرافع،
یزید بن
عبدالله بن الهاد،
فضیل بن مرزوق،
محمد بن ابیمریم،
از عمر اشرف، روایت نقل میکردهاند.
شیخ مفید (رحمةالله) درباره او مینویسد: «وکان عمر بن علی بن الحسین فاضلًا جلیلًا، وکان ورعاً سخیاً و..»
بیهقی با عنوان «کان احد علماء السادة»، از او یاد میکند.
ابنطقطقی نیز با جمله «کان احد علماء بنیهاشم ذافضل وکرم و کان محدثاً»، از او
ستایش مینماید.
ذهبی مینویسد: «و کان سیداً کثیر العبادة والاجتهاد له فضل وعلم»
او سیدی دانشمند، فاضل، کثیرالعباده و مجتهد بود.
ابنحجر عسقلانی از او، با عنوان «صدوق فاضل»، نام میبرد.
علامه ضامن ابن شدقم حسینی نیز ستایش کاملی از او مینماید و مینویسد: «کان عالماً فاضلًا کاملًا جلیلًا تقیاً نقیاً صالحاً ورعاً زاهداً منتجباً، تولی صدقات جدّه رسول الله وکذا صدقات امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام)»
دیگر علمای انساب، با تعبیری همچون «کان محدثاً فاضلًا»،
«کان من اهل العلم والدین»
و «او بسیار عالم، فاضل و با مروت بود»،
از عمر اشرف یاد میکنند که نشان از حسن عقیده و شخصیت والای او دارد.
علمای انساب، به هنگام معرفی عمر اشرف، او را بزرگتر از زید شهید (علیهالسّلام) میدانند و مینویسند او در سن ۶۵ یا ۷۰ سالگی، درگذشت.
گفتنی است، زید بن امام سجاد (علیهالسّلام) در سال ۷۸
یا ۷۹
ه. ق، به دنیا آمده و در سال ۱۲۱ ه. ق، به
شهادت رسیده است،
پس اگر عمر اشرف، تنها پنج سال از زید شهید (علیهالسّلام)، بزرگتر باشد، بین سالهای ۷۳ یا ۷۴ ه. ق، به دنیا آمده و براساس طول عمر ۶۵ یا ۷۰ سالگی وی،
در سال ۱۳۸ یا ۱۴۴ ه. ق، از دنیا رفته است و این، مصادف با آغاز دولت بنیعباس است.
زیارتگاه عمر اشرف، در دو کیلومتری شرق شهر ناصریه به طرف بطحا، کنار نهر فرات، در
استان ذیقار واقع شده و بسیار مورد توجه اهالی است.
ساختمان بقعه، قدیمی و دارای صحن وسیع، حرم، گنبد و رواق است، گنبد بنا به شکل کلاهخودی بلند، به قطر شش متر و ارتفاع دوازده متر از سطح زمین است و با کاشیهای لاجوردی، تزیین شده است.
مساحت کل ساختمان، نزدیک به هزار متر است که بیشتر آن را شبستان و رواقها، احاطه کردهاند، دیوارها با آیات
قرآن و احادیث نبوی، تزیین شده و روی مرقد، ضریح فلزی، به ابعاد ۲ در ۵/ ۱ متر و ارتفاع ۵/ ۲ متر، نصب شده است، ساختمان آرامگاه را متعلق به سال ۱۳۵۲ ه. ق، دانستهاند، اما در حدود سی سال قبل، شبستان و رواقها به آن، افزوده شده است.
به گفته
علامه حرزالدین، این زیارتگاه در اواخر عهد عثمانی، در
عراق مشهور شده و گویند فلسفه وجودی آن، بر اثر خواب بوده است و نزد آلزوید، یکی از طوایف قبیله البدور، از احترام بسیاری برخوردار است و به شریف، شهرت دارد.
سید ابوسعیده موسوی، پس از ذکر نام و شرح حال عمر الاشرف بن امام سجاد (علیهالسّلام)، مینویسد:
سندی قوی که تصریح به محل دفن او در مکان خاصی کند، به دست نیاورده است،
جز نوشته
سیدعبدالرزاق کمونه که قبرش را در بلد مقابل
موصل میداند و البته سند گفتار خود را ذکر نمیکند.
سپس وی به قبر عمر اشرف در اطراف شهر ناصریه، اشاره میکند و مینویسد:
این قبر در اواخر دوره عثمانی پیدا شده و از سوی بزرگان گذشته، ذکری به میان نیامده است، شاید یکی از نوادگان حضرت سجاد (علیهالسّلام) با همان نام و نسب (عمر بن علی) در این مکان آرمیده باشد.
به هر حال، مزار متبرکی است و مورد توجه دوستداران
اهلبیت (علیهمالسّلام) است.
۰:۱ و .۰:۰۵. ۰:۰۴.
بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه، تاریخ: ۱۳۹۸/۰۲/۲۱.
زیارتگاههای عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، برگرفته از مقاله «مزار امامزاده عمر اشرف بن امام زینالعابدین (ع)»، ج۲، ص۲۹۴.