• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فضیلت ماه شعبان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ماه شعبان، پیامبر اکرم، فضیلت، ذکر، دعا، روزه، استغفار، صدقه.

پرسش: ‌ماه شعبان چه فضیلت‌هایی دارد و بهترین اعمال در این ماه چیست؟

پاسخ اجمالی: برای ماه شعبان جایگاه پر‌فضیلتی در احادیث و روایات اسلامی از سوی پیشوایان دینی گزارش شده است. منسوب بودن این ماه به پیامبر اکرم، تقسیم روزی‌های مؤمنین در این ماه، نزول رحمت و خیرات خداوند متعال در این ماه، ولادت امام حسین (علیه‌السّلامحضرت عباس (علیه‌السّلامامام سجاد (علیه‌السّلامحضرت علی‌اکبر (علیه‌السّلام) و ولادت امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در این ماه، دلایل دیگری بر فضیلت این ماه می‌باشد. بهترین اعمال در این ماه: استغفار، صدقه دادن، روزه، نمازهای مستحبی و مناجات ذکر شده که البته در مجموع برای این ماه، انجام زکات، امر به معروف و نهی از منکر، نیکی به پدر و مادر و همسایگان و اصلاح بین بستگان نیز سفارش بسیار شده است.



کلمۀ شعبان که از سه حرف اصلی «ش ع ب» گرفته است معانی متعددی دارد و اسم برای مکان و زمان و به معانی شعبه شعبه شدن، طریق، متفرع شدن، تقسیم و... آمده است.


در لغت به یک نحوه و در روایات به نحوه دیگری ذکر شده است، مثلاً در لسان العرب گفته شده است و «شعبان اسم للشهر، سمی بذلک تشعبهم فیه‌ای تفرقهم فی طلب المیاه و قیل فی الغارات و قال ثعلب: قال بعضهم انما سمی شعبان شعبان لانه شعب‌ای ظهر بین شهری رمضان و رجب؛ شعبان یکی از ماه‌های قمری است و آن را شعبان نامیده‌اند چون مردم در این ماه برای طلب آب متفرق و پراکنده می‌شدند و در کتاب الغارات هم گفته شده همچنین ثعلب هم گفته است که: برخی می‌گویند شعبان را شعبان نامیده‌اند چون بین دو ماه رجب و رمضان واقع شده است. در کتاب تاج العروس هم قریب به همین الفاظ و همین معانی را برای ماه شعبان و وجه تسمیه‌اش ذکر کرده است.


وجه تسمیه ماه شعبان، در روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) نیز ذکر شده که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

۳.۱ - روایتی از امام علی

شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در ابتدای اعمال شعبان المعظم روایتی را از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) ذکر فرموده است که می‌فرماید: «تازه کارها امروز غره شعبان کریم است، نامیده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراکنده شدن خیرات (در آن)... و جلوه داده ابلیس شعبه‌های شرور خود را...»

۳.۲ - روایتی از پیامبر اکرم

«قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وقد تذاکر اصحابه عند فضائل شعبان، فقال (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انما سمی شعبان لانه یتشعب فیه ارزاق المؤمنین؛ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حالی که اصحابشان درباره فضائل ماه شعبان گفتگو می‌کردند فرمودند: ماه شعبان، شعبان نامیده شده است زیرا در آن روزی‌های مؤمنین تقسیم می‌شود.»

۳.۳ - روایتی دیگر

«... روی زیاد بن میمون ان النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قال انما سمی شعبان لانه یشعب فیه خیر کثیر لرمضان و شهر رمضان سمی بذلک لانه یرمض الذنوب؛ زیاد بن میمون می‌گوید پیغمبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: ماه شعبان را به این نام نامیده‌اند زیرا از این ماه خیر زیادی به رمضان سرازیر می‌شود و ماه رمضان هم رمضان نامیده شده است زیرا گناهان را می‌ریزد.»


رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «ان رجب شهر الله، و شعبان شهری و شهر رمضان شهر امتی؛ رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است.» همچنین فرمودند: «شعبان شهری رحم اللّه من اعاننی علی شهری؛ شعبان ماه من است خدا بیامرزد کسی که مرا به ماه من اعانت کند.» و نیز در حدیثی دیگر پیامبر می‌فرماید: «ماه شعبان ماهی است که اعمال انسان‌ها بالا می‌رود در حالیکه مردم از آن غفلت می‌کنند.» همین‌طور از امام علی گزارش شده که فرمودند: «ماه شعبان ماه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.»


در مورد روزه گرفتن در ماه شعبان در روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام)، گزارشاتی ذکر شده که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

۳.۲ - روایتی از پیامبر اکرم

پیامبر می‌فرمایند: «شعبان ماه من است هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب می‌شود»؛ و در برخی احادیث از شعبان به سید و سرور ماه‌ها تعبیر شده است.

۵.۲ - روایتی از امام صادق

در روایتی از حضرت صادق (علیه‌السّلام) گزارش شده که هنگامی ماه شعبان فرا می‌رسید، پدرم امام سجاد (علیه‌السّلام) اصحاب و یاران خود را جمع می‌کرد و چنین می‌فرمود: «ای اصحاب من، می‌دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: شعبان ماه من است پس روزه بدارید برای دوستی و محبت پیامبر خود و برای تقرّب و نزدیک شدن به پروردگار، به حق آن خدایی که جان علی بن الحسین (علیه‌السّلام) به دست قدرت اوست، سوگند یاد می‌کنم که از پدرم حسین بن علی (علیه‌السّلام) شنیدم که او نیز از پدرش امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) شنیده است که می‌فرماید: هر کس روزه بدارد ماه شعبان را برای محبّت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و تقرّب به سوی خدا، خدا او را دوست دارد و او را به کرامت و بزرگواری خود در قیامت نزدیک گرداند و بهشت را بر او واجب نماید.»

۵.۳ - نقل از صفوان جمال

از صفوان جمال روایت شده که می‌گفت: «امام صادق (علیه‌السّلام) به من فرمود: وادار کن کسانی را که در اطراف تو هستند به روزه ماه شعبان. گفتم فدایتان شوم. مگر در فضیلت آن چیزی می‌بینید فرمودند: بلی به درستی‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هرگاه می‌دید هلال ماه شعبان را، امر می‌فرمود به منادی که در مدینه ندا می‌کرد: ‌ای اهل مدینه من از جانب خداوند به سوی شما مبعوث شدم آگه باشید که شعبان ماه من است. پس خدا رحمت کند کسی را که مرا بر ماه من یاری کند یعنی روزه بدارد.»

۵.۲ - روایتی از امام صادق

از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت است که امیرالمؤمنین فرمود: «ما فاتنی صوم شعبان مذ سمعت منادی رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ینادی تلی شعبان فلن یفوتنی ایّام حیاتی صوم شعبان ان شاء اللّه؛ روزه ماه شعبان از من فوت نشد از زمانی که شنیدم منادی رسول خدص فریاد می‌کرد. بنابراین هرگز روزه ماه شعبان از من در ایام زندگانی‌ام فوت نخواهد شد. اگر خدا بخواهد.»
روایت شده که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خداست.
روزی در نزد امام صادق (علیه‌السّلام)، ذکر روزه ماه شعبان به میان آمد. حضرت فرمود که در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است. حتّی آنکه مردی مرتکب خون حرام می‌شود پس در ماه شعبان روزه می‌گیرد. به او نفع بخشیده و او آمرزیده می‌شود.


اعمال زیادی در ماه شعبان وارد شده ولی آنچه از روایات استفاده می‌شود این است که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است. هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتادهزار مرتبه در ماه‌های دیگر استغفار کرده است. عمل دیگری که در این ماه سفارش شده صدقه دادن است اگرچه به‌ اندازه نصف دانه خرمایی باشد، تا خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند.
عمل دیگر روزه ماه شعبان آنچه در قبل گذشت، از امام صادق (علیه‌السّلام) درباره فضیلت روزه ماه رجب سؤال کردند حضرت فرمود: چرا از روزه ماه شعبان غافلید؟ پرسیدند کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد چه قدر ثواب دارد؟ فرمود: به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
[۱۶] طوسی، الخصال، ج۲، ص۶۰۵.

دوباره پرسیدند بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود تصدّق و استغفار. هر که در این ماه صدقه دهد خداوند او را تربیت کند. همچنان که یکی از شما بچه شترش را تربیت می‌کند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد.
[۱۷] طوسی، الخصال، ج۲، ص۶۰۵.

روزه ماه شعبان به خصوص در پنجشنبه ماه ثوابی بسیار دارد، روایت شده که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت می‌کنند، پس ملائکه عرض می‌کنند: خداوندا روزه‌داران این روز را بیامرز و دعای آنها مستجاب می‌شود.
همچنین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده: هر که روز دوشنبه و پنجشنه شعبان را روزه دارد حقتعالی ۲۰ حاجت دنیوی و ۲۰ حاجت اخروی او را برآورده می‌سازد.
در این ماه صلوات بر محمّد و آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بسیار سفارش شدهاست. همچنین نمازهای بسیار سفارش شده که برای طریقه انجام آن به مفاتیح الجنان مراجعه فرمائید. در مجموع این ماه انجام نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، صدقه بر فقرا و مساکین، نیکی به پدر و مادر و همسایگان و اصلاح بین بستگان سفارش بسیار شده است.


یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می‌دادند، مناجات با رب الارباب است از جمله مناجات‌ها مناجات معروف شعبانیه است که از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و فرزندان او است که در ماه شعبان می‌خواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مانوس می‌شوند بلکه انتظار آن را می‌کشند و مشتاق آمدن ماه شعبان می‌شوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.


دعا غیر از قرائت و خواندن کلمات و حروف است، تا اینکه بداند چه می‌گوید؟ و از پروردگار خود چه درخواست می‌کند؟ در این صورت بر دعا‌کننده صدق نمی‌کند که از پروردگار خود فلان چیز را خواسته است بلکه صدق می‌کند که الفاظی را قرائت کرده و خواننده الفاظ، غیر دعاکننده و خواهنده است. خدای متعال می‌فرماید: «امّن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء.» و نیز در جای دیگر می‌فرماید: «ادعونی استجب لکم.» و همچنین می‌فرماید: «اسالوا اللّه من فضله.» و «انّ اللّه کان بکم رحیم.» گفتنی است این مناجات تکان دهنده با این مفاهیم عظیم از برکات محمّد و خاندان اوست که قدر و عظمت آن را کسی نمی‌داند که صاحب دل‌ آگاه و قلبی آکنده از محبت کوی دوست باشد چون در قرآن به صراحت بیان شده است برای کسی که قلبی آگاه و گوشی شنوای از حقیقت دارد شهادت و گواهی را به همراه می‌آورد «انّ فی ذالک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهید.»
و غافلان، از معرفت آن دور و از فوائد بزرگ و انوار درخشان آن مهجوراند و به جانم سوگند که بیشتر از مردم قدر نعمت مناجات را نمی‌دانند و همانا منشا این مناجات علوم و معارف ارجمندی است که جز کسانی که پا در این راه گذاشته‌اند، کس دیگری بر مقام و حدود آن آگهی نخواهد یافت و آنان اولیاء خدا یعنی آنچنان کسانی هستند که از راه کشف و مشاهده به آن دسترسی یافته‌اند و رسیدن به حقایق این مکاشفات همانا بزرگترین نعمات آخرت است که هیچ یک از نعمات دنیوی را به آن مقایسه و سنجش نتوان نمود و اشاره صادق آل محمّد (علیه‌السّلام) به این موضوع است، آنجا که می‌فرماید: «اگر مردم آنچه را که در فضیلت معرفت خداست می‌دانستند چشمان خود را به آنچه دشمنان از زرق و برق حیات دنیوی بهره ورند نمی‌گشودند و دنیای آنها در نزد آنان از آنچه در زیر پاهای خود لگد می‌کنند پست تر می‌نمود و به معرفت خداوند مانند آن کسی که همواره در باغ‌های بهشت با اولیاء خدا مصاحب باشد متنعم می‌شدند و لذّت می‌بردند.
مرحوم صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه روایت کرده که: شنیدم از اباعبداللّه (علیه‌السّلام) که می‌فرمود: کسی که روز اول ماه شعبان روزه بگیرد بهشت بر او واجب می‌شود و هر کس دو روز روزه بگیرد، خداوند در هر روز و شبی در دنیا به او نظر می‌افکند و نظر خود را به او در بهشت ادامه می‌دهد و هر کس سه روز روزه بدارد، خدا را در عرش او و بهشت خود زیارت می‌نماید. یعنی زائر خدا می‌شود همانطور که اگر کسی قصد خانه خدا کند، قصد خدا را نموده است.
البته همه اعمال را بهتر است به آنچه سبک و آسانتر است عمل نماید تا آنکه آن عمل را از روی نشاط به جای آورد و بین آن و بین ذکر خود از سایر اعمال و فکر خویش را بر حسب حال خود جمع نماید.


خداوند در روز اول شعبان به درهای بهشت امر می‌کند که باز شوید و به شاخه‌های درخت طوبی امر می‌کند که شاخه‌هایش را نزدیک این دنیا بیاورد، هر کس دری از خیر و نیکی را در این روز فرا گیرد، هر که نماز مستحبی در این روز ادا کند، هرکه در این روز، روزه بگیرد، هر که میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایه‌اش یا مرد و زن بیگانه صلح برقرار کند، کسی که طلبی از کسی دارد از او کم کند، کسی که قرضی را که صاحبش از بازگشت آن مایوس شده به یادآورد و آنرا ادا کند، کسیکه کفالت یتیمی را بر عهده بگیرد، کسیکه قرآن یا چیزی از آنرا بخواند، کسیکه خدا را به یاد آورد و نعمت‌های او را بشمارد و او را شکر کند، کسیکه مریضی را عیادت کند، کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند، کسی که جنازه‌ای تشییع کند، کسی که مصیبت‌زده را تسلیت گوید، کسی که کار خیر انجام دهد. حتماً به شاخه‌ای از درخت طوبی آویخته می‌شود.
همچنین اگر دری از شرّ و گناه را در این روز فرا گیرد، کسی که در ادای نمازش کوتاهی کند و آنرا ضایع کند، کسی که فقیری در نزد او بیاید و او قادر بر تغییر حالش باشد و به وی نرسد ولی او را کمک نکند، کسی که بدکاری از او عذرخواهی نماید؛ امّا او عذر او را نپذیرد بلکه او را بیشتر از بدی او عقوبت کند، کسی که میان زن و شوهرش، پدر با فرزندش یا میان دو همسایه جدایی‌اندازد، کسی که بر تنگدستی سختگیری بگیرد، کسی که بر یتیمی جفا کند و به او آزار رساند و همچنین مال او را تباه نماید، کسی که خوانندگی کند و در آن خواندن بر معاصی و گناهان برانگیزند، کسی که کارهای قبیح خود را در جنگ‌ها و انواع ستم‌های خود را بر بندگان بشمارد و بر آنها افتخار کند، کسی که به عیادت مریض خود نرود، کسی که جنازه‌ای را تشییع نکند به دلیل خوار و پست بودن آن فرد در نظرش، کسی که از مصیبت زده دوری نماید و به او به خاطر حقارت و کوچکی جفا کند، کسیکه پدر و مادر خود یا یکی از این دو را عاق کند، حتماً به شاخ‌های درخت زقّوم آویخته می‌شود البته منافقین، بیشتر به شاخه‌های او آویخته می‌شوند.


مهم‌ترین رویداهای این ماه عبارتند از:

۱. دوم شعبان؛ آمدن حکم وجوب روزه ماه رمضان درسال دوم هجری
۲. سوم شعبان؛ ولادت امام حسین (علیه‌السّلام)
۳. چهارم شعبان؛ ولادت حضرت عباس (علیه‌السّلام)
۴. پنجم شعبان؛ ولادت امام سجاد (علیه‌السّلام)
۵. یازده شعبان؛ ولادت حضرت علی‌اکبر (علیه‌السّلام)
۶. پانزده شعبان؛ ولادت امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)



طبق روایات، برای هر ماه قمری اعمال مشرکی وارد شده که عمل به آنها ثواب بسیاری دارد. در ذیل چند مورد از این اعمال در ماه شعبان را بیان می‌کنیم.

۱۱.۱ - استغفار

هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ

۱۱.۲ - استغفاری دیگر

هر روز هفتاد مرتبه بگوید: «اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَالرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَیُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» و در بعضی روایات: «الْحَیُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ» است و عمل به هر دو خوب است و از روایات مستفاد می‌شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هرکه هرروز از این ماه استغفار کند هفتاد مرتبه مثل آن است که هفتادهزار در ماه‌های دیگر استغفار کند.

۱۱.۳ - صدقه دادن

تصدّق کند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایی باشد تا حق تعالی بدن او را بر آتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق (علیه‌السّلام) منقول است که از آن جناب سؤال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوی عرض کرد یابن رسول الله چه ثواب دارد کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق واستغفار هر که تصدّق کند در ماه شعبان حق تعالی آن را تربیت کند همچنانکه یکی ازشما شتر بچّه اش را تربیت می‌کند تا آنکه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتی که بقدر کوه اُحُد شده باشد

۱۱.۴ - تمهید

در تمام این ماه هزار بار بگوید: «لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُاِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» که ثواب بسیار دارد از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.

۱۱.۵ - نماز مستحبی

در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالی برآورد هر حاجتی که دارد از امر دین و دنیای خود و روزه‌اش نیز فضیلت دارد و روایت شده که در هرروز پنجشنبه ماه شعبان زینت می‌کنند آسمان‌ها را پس ملائکه عرض می‌کنند: خداوندا! بیامرز روزه‌داران این روز را و دعای ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوی است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّ تعالی بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت ازحاجت‌های آخرت او را برآورد.

۱۱.۶ - صلوات

در این ماه صلوات بسیار فرستد.

۱۱.۷ - صلوات شعبانیه

صلوات شعبانیه در هر روز.

۱۱.۷.۱ - متن صلوات شعبانیه

در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن بخواند این صلوات مَرْویّه از حضرت امام زین العابدین (علیه‌السّلام) را:
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِوَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَاءْمَنُ مَنْرَکِبَها وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَغِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَمَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَعِصْمَةِالْمُعْتَصِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاًوَلِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَقَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ یارَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِالاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبی بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَنَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَاَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذی کانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ یَدْاَبُفی صِیامِهِ وَقِیامِهِ فی لَیالیهِوَاَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فی اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلی مَحَلِّ حِمامِهِ اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَی الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَنَیْلِالشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاًوَاجْعَلْنی لَهُ مُتَّبِعاً حَتّی اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبی غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَاَنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِوَمَحَلَّ الاْخْیارِ.»

۱۱.۸ - مناجات شعبانیه

این مناجات را که از ابن خالویه روایت شده بخواند به گفته او این مناجات حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و امامان پس از اوست، که در ماه شعبان می‌خواندند:

۱۱.۸.۱ - متن مناجات شعبانیه

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی اِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی اِذَا نَادَیْتُکَ وَ اَقْبِلْ عَلَیَّ اِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً اِلَیْکَ رَاجِیاً لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا اُرِیدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ اَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ اَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی اِلَی آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی اِلَهِی اِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ اِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی.»
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنوای دعایم باش آنگاه که می‌خوانمت، و صدایم را بشنو گاهی که صدایت می‌کنم، و به من توجّه کن هنگامی که با تو مناجات می‌نمایم، همانا به سوی تو گریختم، و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم، پاداشی را که نزد توست امیدوارم، آنچه را که در درون دارم می‌دانی، بر حاجتم خبر داری، نهانم را می‌شناسی، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدی‌ام بر تو پوشیده نیست، و آنچه که می‌خواهم به زبان آرم، و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که برای عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست، همانا آنچه تقدیر نموده‌ای بر من‌ ای آقای من در آنچه که تا پایان عمر بر من فرود می‌آید از نهان و آشکارم جاری شده است، و تنها به دست توست نه به دست غیر تو فزونی و کاستی‌ام و سود و زیانم، خدایا! اگر محرومم کنی پس کیست آن که به من روزی دهد؟ و اگر خوارم سازی پس کیست آن که به من یاری رساند،
«اِلَهِی اَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ اِلَهِی اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ اِلَهِی کَاَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ اَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ (فَفَعَلْتَ) مَا اَنْتَ اَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ اِلَهِی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ وَ اِنْ کَانَ قَدْ دَنَا اَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی(یَدْنُ) مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِقْرَارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسِیلَتِی اِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَی نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا اِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ اَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی اِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ اَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی (تُولِنِی) اِلّا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی.»
خدایا! به تو پناه می‌آورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت.
خدایا! اگر شایسته رحمت نیستم، تو سزاواری که بر من با فراوانی فضلت بخشش نمایی، خدایا! گویی من با همه هستی‌ام در برابرت ایستاده‌ام، درحالیکه حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سایه افکنده است، و آنچه را تو شایسته آنی بر من جاری کرده‌ای و مرا با عفوت پوشانده‌ای، خدایا! اگر گذشت کنی، چه کسی از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیک شده باشد و عملم مرا به تو نزدیک نکرده، اعترافم را به گناه وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم.
خدایا بر نفسم در فرمانبری از آن گناه بار کردم، پس وای بر او اگر او را نیامرزی، خدایا نیکی ات بر من در روزهای زندگی‌ام پیوسته بود، پس نیکی خویش را در هنگام مرگم از من قطع مکن.
خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم ناامید شوم؟، درحالیکه در طول زندگی‌ام مرا جز به نیکی سرپرستی نکردی.
«اِلَهِی تَوَلَّ مِنْ اَمْرِی مَا اَنْتَ اَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ اِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْاُخْرَی (اِلَهِی قَدْ اَحْسَنْتَ اِلَیَ) اِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِاَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْاَشْهَادِ اِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلِی وَ عَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی اِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ اِلَهِی اعْتِذَارِی اِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ.»
خدایا کارم را چنان که سزاوار آنی بر عهده گیر، خدایا به سوی من با فضلت بازگرد، به سوی گناهکاری که جهلش سراپایش را پوشانده، خدایا گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی، که بر پوشاندن آن در آخرت محتاج ترم، گناهم را در دنیا برای هیچیک از بندگان شایسته‌ات آشکار نکردی، پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوا مکن، خدایا جود تو آرزویم را گسترده ساخت، و عفو تو از عمل من برتری گرفت.
بار خدایا، روزی که در آن میان بندگانت حکم میکنی، مرا به دیدارت خوشحال کن.
خدایا عذرخواهی من از پیشگاهت عذرخواهی کسی است که از پذیرفتن عذرش بی نیاز نگشته، پس عذرم را بپذیر‌ای کریم‌ترین کسی که بدکاران از او پوزش خواستند.
«اِلَهِی لا تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ اَمَلِی اِلَهِی لَوْ اَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ اَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی اِلَهِی مَا اَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ اِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لا یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی اِلَهِی اِنْ اَخَذْتَنِی بِجُرْمِی اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ اِنْ اَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ اِنْ اَدْخَلْتَنِی النَّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَهَا اَنِّی اُحِبُّکَ اِلَهِی اِنْ کَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ عَمَلِی فَقَدْ کَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِکَ اَمَلِی اِلَهِی کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوما اِلَهِی وَ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ اَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ اِلَهِی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیَّامَ اغْتِرَارِی بِکَ وَ رُکُونِی اِلَی سَبِیلِ سَخَطِکَ.»
خدایا، حاجتم را برمگردان، و (طمعم) را قرین نومیدی مساز، و امید و آرزویم را از خود مبر.
خدایا، اگر خواری‌ام را می‌خواستی، هدایتم نمی‌نمودی، و اگر رسوایی‌ام را خواسته بودی عافیتم نمی‌بخشیدی، خدایا، این گمان را به تو ندارم که مرا در حاجتی که عمرم را در طلبش سپری کرده‌ام، از درگاهت بازگردانی.
خدایا تو را سپاس، سپاسی ابدی و جاودانه، همیشگی و بی پایان، سپاسی که افزون شود و نابود نگردد، آنگونه که پسندی و خشنود گردی، خدایا اگر مرا بر جرمم بگیری، من نیز تو را به عفوت بگیرم، و اگر به گناهانم بنگری، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا وارد دوزخ کنی، به اهل آن آگاهی دهم که تو را دوست دارم.
خدایا اگر عملم در برابر طاعتت کوچک بوده، همانا از سر امید به تو آرزویم بزرگ است.
خدایا چگونه از بارگاهت با نومیدی و محرومیت بازگردم، درحالی که خوش گمانی‌ام به بخشش وجودت این بوده که مرا نجات یافته و بخشیده باز می‌گردانی، خدایا عمرم را در آزمندی غفلت از تو نابود ساختم، و جوانی‌ام را در مستی دوری از تو پیر نمودم.
خدایا در روزگار غرور نسبت به تو، بیدار نشدم و گاه تمایلم به سوی خشم تو آگاه نگشتم.
«اِلَهِی وَ اَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ اِلَهِی اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ اُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ وَ اَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ اِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلا فِی وَقْتٍ اَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ وَ کَمَا اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخَالِی فِی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ اَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ اِلَهِی انْظُرْ اِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَاَجَابَکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطَاعَکَ یَا قَرِیباً لا یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یَا جَوَاداً لا یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ اِلَهِی هَبْ لِی قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ اِلَهِی اِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ (مَمْلُولٍ).»
خدایا و من بنده تو و فرزند بنده توام، در برابرت ایستاده‌ام، به کرمت به حضرت تو متوسّلم.
خدایا، بنده‌ای هستم، که به درگاهت از آنچه که با آن با تو روبرو بوده‌ام از کمی حیایم از مراقبتت نسبت به من بیزاری می‌جویم و از تو درخواست گذشت می‌کنم، زیرا گذشت صفتی درخور کرم توست.
خدایا برایم نیرویی نیست که خود را به وسیله آن از عرصه نافرمانی‌ات بیرون برم، مگر آنگاه که به محبّتت بیدارم سازی، و آنچنان که خواستی باشم، پس تو را شکرگذارم، برای اینکه در آستان کرمت واردم کردی، و هم اینکه دلم را از آلایه‌های غفلت از حضرتت پاک نمودی.
خدایا بر من نظر کن، نظر به کسی که صدایش کردی و تو را اجابت کرد، و به یاری ات به کارش گماشتی و او از تو اطاعت کرد، ‌ای نزدیکی که از فریفتگان دور نمی‌شود، و‌ ای سخاوتمندی که از امید بستگان به پاداشش دریغ نمی‌ورزد.
خدایا، قلبی به من عنایت کن، که اشتیاقش او را به تو نزدیک کند، و زبانی که صدقش به جانب تو بالا برده شود.
و نگاهی که حق بودن او را به تو نزدیک نماید، خدایا، کسی که به تو شناخته شد، ناشناخته نیست، و آن که به تو پناهنده شد خوار نیست، و هرکه را تو به او روی آوری برده نیست،
«اِلَهِی اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ اِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یَا اِلَهِی فَلا تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْنِی عَنْ رَاْفَتِکَ اِلَهِی اَقِمْنِی فِی اَهْلِ وَلایَتِکَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّیَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ اِلَهِی وَ اَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلَی ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ اَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ اِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ اِلا اَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ اَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَی الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ فَاِنِّی لا اَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لا اَمْلِکُ لَهَا نَفْعاً اِلَهِی اَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ (الْمَعِیبُ) فَلا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ اِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ اِلَیْکَ وَ اَنِرْ اَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا اِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ اَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ اَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ اِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَاَجَابَکَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَکَ جَهْرا.»
خدایا، آن که به تو راه جوید راهش روشن است، و آن که به تو پناه جوید در پناه توست، و من به تو پناه آوردم‌ای خدای من، پس گمانم را از رحمتت ناامید مساز، و از مهربانی ات محرومم مکن، خدایا، در میان اهل ولایتت برنشانم، نشاندن آن که به افزون شدن محبّتت امید بسته، خدایا، شیفتگی به ذکرت را پیوسته به من الهام فرما، و همّتم را در نسیم کامیابی نامهایت و جایگاه قدست قرار ده.
خدایا به حق خودت بر خودت، مرا به جایگاه اهل طاعتت، و جایگاه شایسته بر ساخته از خشنودی ات برسان، زیراکه من نه بر دفعی از خود قدرت دارم، و نه بر نفع خویش مالک هستم.
خدایا، من بنده ناتوان گنهکار توام، و مملوک توبه کننده به پیشگاهت، مرا از کسانی که رویت را از آنان برگرداندی قرار مده، و نه از کسانی که غفلتشان از بخششت محرومشان نموده.
خدای کمال جدایی از مخلوقات را، برای رسیدن کامل به خودت به من ارزانی کن، و دیدگان دلهایمان را به پرتو نگاه به سوی خویش روشن کن، تا دیدگان دل پرده‌های نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد، و جانهایمان آویخته به شکوه قدست گردد، خدایا مرا از کسانی قرار ده که آوازشان دادی، پس پاسخت دادند، به آنها توجه فرمودی، پس در برابر بزرگی‌ات مدهوش شدند، و با آنان راز پنهان گفتی و آنان آشکارا برای تو کار کردند.
«اِلَهِی لَمْ اُسَلِّطْ عَلَی حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْاِیَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ اِلَهِی اِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ اَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ اِلَهِی اِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ اِلَی کَرَمِ عَطْفِکَ اِلَهِی اِنْ اَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ اِلَهِی اِنْ دَعَانِی اِلَی النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی اِلَی الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ اِلَهِی فَلَکَ اَسْاَلُ وَ اِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَ اَرْغَبُ وَ اَسْاَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ اِلَهِی وَ اَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْاَبْهَجِ فَاَکُونَ لَکَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خَائِفاً مُرَاقِباً یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْاِکْرَامِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما کَثِیرا.»
خدایا بر خوش‌بینی‌ام ناامیدی و یاس را چیره نسازم، و امیدم از زیبایی کرمت نَبُرد.
خدایا گر خطاهایم مرا از نظرت‌ انداخته، به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم‌پوشی کن.
خدایا، اگر گناهان از جایگاه مکارم لطفت مرا پائین آورده، اما یقین به کرم عنایتت هوشیارم نموده.
خدایا اگر غفلت از آماده شدن برای دیدارت به خوابم فرو برده، ولی معرفت به نعمت‌های کریمانه‌ات مرا بیدار ساخته است.
خدایا اگر بزرگی مجازاتت مرا به سوی آتش فرا خوانده، هرآینه ثواب برجسته‌ات مرا به سوی بهشت خوانده است، خدایا از تو درخواست می‌کنم، و به پیشگاهت زاری نموده، و رغبت می‌ورزم، و از تو می‌خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و مرا از کسانی قرار دهی که ذکرت را همواره بر زبان دارند، و پیمانت را نمی‌شکنند، و از سپاست غافل نمی‌شوند، و فرمانت را سبک نمی‌شمارند، خدایا مرا به نور عزّت بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غیر تو روی گردان شود، و از تو هراسان و برحذر باشم، ‌ای دارای بزرگی و بزرگواری، و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستاده‌اش، و برخاندان پاکش باد.
[۲۹] بخشی از مقاله استفاده شده است از: پاسدار اسلام شماره ۳۳۲/ فضیلت ماه شعبان.



۱. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۵۰۲، دار الاحیاء التراث العربی.    
۲. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۲، ص۱۱۸، دار الفکر.    
۳. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۲۲۸، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیّة.    
۴. سیدبن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج۳، ص۲۹۲، دفتر تبلیغات اسلامی‌، قم.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۸، ص۳۴۱، مؤسسه الوفاء، بیروت.    
۶. حر عاملی، ابوجعفر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۵۲، دار احیاء التراث العربی، بیروت.    
۷. حر عاملی، ابوجعفر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۷۸، دار احیاء التراث العربی، بیروت.    
۸. حر عاملی، ابوجعفر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۷۳، دار احیاء التراث العربی، بیروت.    
۹. حر عاملی، ابوجعفر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۷۷، دار احیاء التراث العربی، بیروت.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۷، ص۷۹، مؤسسه الوفاء، بیروت.    
۱۱. ملکی تبریزی، میرزا جواد، المراقبات، ص۱۲۹، دار الاعتصام.    
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۵۶، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۴۰۷ ق‌.    
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۳۸۲، مؤسسه الوفاء، بیروت.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۷، ص۸۱، مؤسسه الوفاء، بیروت.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۷، ص۷۲، مؤسسه الوفاء، بیروت.    
۱۶. طوسی، الخصال، ج۲، ص۶۰۵.
۱۷. طوسی، الخصال، ج۲، ص۶۰۵.
۱۸. حر عاملی، ابوجعفر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۶۶، دار احیاء التراث العربی، بیروت.    
۱۹. سیدبن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج۳، ص۳۰۱، دفتر تبلیغات اسلامی‌، قم.    
۲۰. نمل/سوره۲۷، آیه۶۲.    
۲۱. غافر/سوره۴۰، آیه۶۰.    
۲۲. نساء/سوره۴، آیه۳۲.    
۲۳. نساء/سوره۴، آیه۲۹.    
۲۴. ق/سوره۵۰، آیه۳۷.    
۲۵. حر عاملی، ابوجعفر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۶۳، دار احیاء التراث العربی، بیروت.    
۲۶. ملکی تبریزی، میرزا جواد، المراقبات، ص۱۳۲، به نقل از من لایحضره الفقیه، دار الاعتصام.    
۲۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۹، ص۲۶۲، مؤسسه الوفاء، بیروت.    
۲۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۷، ص۶۲، مؤسسه الوفاء، بیروت.    
۲۹. بخشی از مقاله استفاده شده است از: پاسدار اسلام شماره ۳۳۲/ فضیلت ماه شعبان.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله "ماه شعبان، ماه رسول خدا"، تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱۲/۲۶.    






جعبه ابزار