قِنْطار (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قِنْطار: (إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ) «قِنْطار» در اصل به معناى چيز محكم است سپس به مال زياد نيز گفته شده،
پل را به خاطر استحكامش
«قَنْطَرَه» و اشخاص با هوش را
«قِنْطِر» مىگويند، چون داراى تفكر محكمى هستند. منظور از
«قِنْطار» در اين آيه همان مال فراوان است.
(وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَ مِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَآئِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ) (و در ميان اهل كتاب كسانى هستند كه اگر ثروت زيادى به رسم امانت به آنها بسپارى، آن را به تو باز مىگردانند و كسانى هستند كه اگر يک دينار هم به آنان بسپارى، به تو باز نمىگردانند؛ مگر تا زمانى كه بالاى سر آنها ايستاده و بر آنها مسلّط باشى. اين به خاطر آن است كه گفتند: ما در برابر امّيّين (غير يهود)، مسؤول نيستيم و بر خدا دروغ مىبندند؛ در حالى كه دروغ بودن آن را مىدانند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: معناى كلمه قنطار و كلمه دينار معروف است ولى مقابلهاى كه بين آن دو انداخته، علاوه بر محسنات بديعى (علم بديع شاخهاى از ادبيات است كه در آن زيبايىها و زشتىهاى كلام را تحت ضابطه در آورده) كه در آن هست با كمک مقام مىفهماند كه اين دو كلمه كنايه است از بسيار و اندک، يعنى قنطار كنايه از بسيار است و دينار كنايه از اندک و مىخواهد بفهماند كه بعضى از اهل كتاب به امانت خيانت نمىكنند، هر چند آن امانت بسيار گرانبها باشد و بعضى بدان خيانت مىكنند، هر چند كه اندک و بىارزش باشد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قِنْطار»، ص۴۴۷.