لهجه تهرانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لهجه تهرانی، صورت گفتاری
فارسی نوشتاری معیار که در مکالمات روزمره مردم
تهران ، و به
تقلید از آن در سایر مناطق
ایران ، بویژه در شهرهای بزرگ، به کار میرود.
واژه تهرانی نباید این تصور را پیش آورد که فارسی تهرانی با گویش قدیم
تهران ، قبل از انتقال
پایتخت به آنجا، یکسان است. گویش قدیم تهران با گویش روستاهای
شمیران یکسان بوده، اما با گویش رازی قدیم آنگونه که در
اشعار بندار رازی آمده، تفاوتهایی داشته است. گویش تهرانی از خانواده گویشهای مرکزی
ایران و به فارسی تهرانی نزدیکتر بوده است. نمونههای این گویش را در اشعار
سِحْری تهرانی ، منقول در
تذکره نصرآبادی
و
مجمعالفصحا ، میتوان یافت. فارسی تهرانی امروزی نیز در معدودی از نوشتههای معاصر، که عمداً به گویش تهرانی تقلیدی نوشته شدهاند دیده میشود. فارسی تهرانی از نظر قواعد آوایی و صرفی و نحوی و واژگان با
فارسی نوشتاری معیار دارای تفاوتهایی است که پارهای از آنها در فارسی سایر مناطق نیز وجود دارد.
بعضی از تفاوتهای مهم آوایی فارسی تهرانی با فارسی نوشتاری بدین قرار است:
ــ مصوتa قبل از صامتهای غُنه m و n به u بدل میشود، مانند نان nan> نون nun، بادام badam> بادوم badum.
ــ مصوت a قبل از a، در صورتی که بین آنها صامت h قرار گرفته باشد به a بدل میشود، مانند بهار bahar> باهار bahar، بهانه ne ¦baha < باهانه bahane.
ــ مصوت a در تکواژ «ن َ ـ» (na-) قبل از تکواژ «می» (mi-) به e بدل میشود، مانند ن َ ـ می ـ گوید na-mi-guyad > ن ِ ـ می ـ گوید ne-mi-guyad.
ــ مصوت a درهجای مقدّم تحتتأثیر مصوت i در هجای بعد، گاه e تلفظ میشود، مانند رَسیدن rasidan > رِسیدن residan، زَمین zamin > زِمین zemin.
ــ مصوتهای e و o در هجاهای باز و پیش از هجاهایی که دارای مصوتهای i و u هستند، در برخی از موارد به i و u بدل میشوند، مانند بِگیر begir > بیگیر bigir، هُلو holu > هولو hulu.
ــ مصوت e در مجاورت صامتهایی همچون c، s و g گاه به i بدل میشود، مثل چه e c > چی i c، شِش es s < شیشsis، نِگاه h ¦nega > نیگا ¦niga، مکانیک nik ¦
ــ مصوت مرکّب ow در پایان کلمات غالباً به شکل o تلفظ میشود، مانند نو now > no، برو borow > boro.
ــ صامت r در صورتی که در پایان کلمه و پس از مصوت قرار گرفته باشد، در واژههای پربسامد حذف میشود، مانند چطور cetor > چطو ceto. اگر پیش از r، a بیاید، گاه a به e بدل میشود: اگر agar > اگه age، مگر magar > مگه mage.
ــ صامت z نیز گاه در پایان کلمه و بعد از مصوت حذف میشود، مثل هنوز hanuz > هنو hanu، امروز emruz > امرو emru، چه چیز ce ciz> چیچی cici.
ــ صامت میانجی h، در الحاق حروف اضافه «به» و «با» به ضمایر متصل غیرفاعلی، افزوده میشود، مانند (به او) بِش be-s > بهش be-h-es، (با شما) باتون -tun ¦ba > باهاتون ba-h-atun. چنانکه مشاهده میشود، مصوتی که ضمیر را به «با» متصل میکند، معمولاً ¦a تلفظ میشود.
ــ از خوشههای صامت سایشی + انسدادی و غُنه دندانی + انسدادی (مانند st و nd و xt و k s) آخر واژه، غالباً صامت دوم حذف میشود؛ مثلاً، دست dast > دس das، چند and c > چن an c، خشک k xos > خُش xos، وقت vaxt > وَخ vax.
ــ گروه صامتهای st و zd، بویژه در میان کلمه، به ss و zz بدل میشوند: دسته daste > دَسّه dasse، دزدی dozdi > دُزّی dozzi.
ــ از گروههای ava و uya در افعال پربسامد، av و uy حذف میشود و a پایانی به e بدل میشود، مانند میرود miravad > میره mire، میگوید miguyad > میگه mige.
در صرف و نحو نیز تفاوتهایی وجود دارد، از جمله:
ــ به کار بردن پسوند صفتساز u ـ که مبالغه در صفت را بیان میکند، مانند ریشو، اخمو، سبیلو.
ــ استعمال پسوند e ـ که دلالت بر خودمانی بودن و گاهی تحقیر و معرفهبودن پایه کلمه میکند، مانند این پسره، مَرده، زنبیله، حَسنه.
ــ استعمال پسوندهای القایی ulu -، ule -، lu a -، eli -، که گاه به صورت تغییر یافته واژه و گاه به شکل تغییر نیافته آن ملحق میشوند، مانند کوچولو -ulu kuc، کوتوله kut-ule، چاقالو cay-alu، گِردِلی gerd-eli.
ــ به کار بردن پسوند قیدساز و گاه صفتساز «ـَ کی» (aki -) مانند راستکی rast-aki، یواشکی -yavas-aki.
ــ استفاده از ضمیر سوم شخص مفرد «اون» (un) به جای «او» (u).
ــ به کار بردن شناسه سوم شخص مفرد «ـِ ش» (es -) با فعلهای ماضی و مضارع: رفتش raft-es، گفتش goft-es، هستش hast-es.
ــ استعمال شناسه دوم شخص جمع «ـ ین» (in -) به جای «ـ ید» (id -) مثل رفتید raftid > رفتین raftin.
ــ الحاق ضمایر متصل غیرفاعلی به حروفِ اضافه، مانند ازش، باهات (باتو)، بهشون.
ــ استعمال حروف اضافه تو (داخل) tu، دَم (نزدیک) dam، واسه (به علت، بهخاطِرِ) se ¦va؛ مانند تو اتاق، دمِ در، واسه چی.
ــ حذف حرف اضافه «به» با فعلهایی که جهت و حرکت را نشان میدهند، مانند به قم رفتم > رفتم
قم ، به
تهران آمد > اومد تهرون.
ــ حذف حرف اضافه «در» در معنای مکانی، مانند من در خانه بودم > من خونه بودم، شما در اداره بودید > شما اداره بودین.
ــ حرف اضافه «از» نیز گاهی حذف میشود، مانند از کمر به بالا > کمر به بالا.
ــ استعمال فعلهای بیشخص تشنهامه (تشنه هستم)، گُشنهامه یا گُرسنهامه (گرسنه هستم).
ــ استفاده از قیدتکرار «هِی»، مانند هِی نگو.
ــ استفاده از صوت «دِ» / de برای تأکید و نشان دادن خواهشِ بیصبرانه، مثل دِ برو.
ــ به کار بردن فعلهای در جریان که با صورتهای صرف شده فعل داشتن و صورتهای صرفشده فعل موردنظر ساخته میشوند. فعل داشتن قبل از فعل موردنظر بهکار میرود. این ساختها دارای زمان مضارع، ماضی استمراری و ماضی استمراری نقلی است، مانند دارم میرَم، داشت میرفت، داشته میرفته.
در ساختمان جمله نیز ترتیب کلمات برحسب «انتقال تکیه» تغییر میکند: من دیروز رفتم، دیروز من رفتم، رفتم من دیروز....
(۱) محمدطاهر نصرآبادی، تذكره نصرآبادی ، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۲) رضاقلیبن محمدهادی هدایت، مجمعالفصحا ، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش.
(۳) لازار سامویلوویچ پیسیكوف: لهجه تهرانی ، ترجمه محسن شجاعی، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۴) تقی وحیدیان كامیار، دستورزبان عامیانه فارسی و بررسیهای تازه دردستورزبان فارسی ، مشهد ۱۳۴۲ ش.
(۵) Gilbert Lazard, Grammaire du persan contemporain , Paris ۱۹۵۷.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «لهجه تهران»، شماره۵۰۴۱.