مجد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَجْد (به فتح میم و سکون جیم) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بزرگوارى، مقام و مرتبه است. از مشتقات این کلمه در
نهج البلاغه؛
تَمْجِيد ( به فتح تاء و سکون میم) به معنای عظيم شمردن و والا مقام دانستن است.
مَجْداء (به فتح میم و سکون جیم) جمع ماجد است به معنى ذو المجد است.
تَماجيد (به فتح تاء) به معنای ثناگویى با مجد و عظمت است. این کلمه پنج بار در نهج البلاغه آمده است.
مَجْد به معنای بزرگوارى، مقام و مرتبه است.
«المجد: السعة فى الكرم و الجلال»
اقرب الموارد گويد: «المجد: العزّ و الرفعة»
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
حق تعالی فرموده:
«عَزِيزَ الْجُنْدِ، عَظِيمَ الْـمَجْدِ» «لشكرش قوى و مقامش بزرگ است»
(شرحهای خطبه:
)
تَمْجِيد به معنای عظيم شمردن و والا مقام دانستن است.
در جایی دیگر درباره حق تعالى فرموده:
«وَ نُؤْمِنُ بِه إِيمَانَ مَنْ رَجَاهُ مُوقِناً...وَ أَخْلَصَ لَهُ مُوَحِّداً، وَعَظَّمَهُ مُمَجِّداً» يعنى «بندگى را براى او خالص كرده و موحّد است و او را عظيم كرده و بزرگ شمرده در حال ثناخوانى و داراى مرتبه دانستن.»
(شرحهای خطبه:
)
تَماجيد به معنای ثناگویى با مجد و عظمت است. در لغت آمده: «و هو تعالى اهل التماجِيد: اى الثناء بالمجد»
حضرت درباره ملائكه فرموده:
«وَ فَتَحَ لَهُمْ أَبْوَاباً ذُلُلاً إِلى تَمَاجِيدِهِ، وَ نَصَبَ لَهُمْ مَنَاراً وَاضِحَةً عَلَى أَعْلاَمِ تَوْحِيدِهِ» «و بازكرده براى آنها درهاى آسانى به ثنا خوانيش با مجد و نصب كرده براى آنها منارههاى آشكارى براى علایم توحيدش.»
(شرحهای خطبه:
)
مَجْداء جمع ماجد است به معنى ذو المجد است.
چنان كه حضرت فرموده:
«فَإنْ كَانَ لاَ بُدَّ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ، فَلْيَكُنْ تَعَصُّبُهُمْ لِمَكَارِمِ الْخِصَالِ، وَمَحَامِدِ الاَْفْعَالِ، وَ مَحَاسِنِ الاُْمُورِ، الَّتِي تَفَاضَلَتْ فِيهَا الْـمُجَدَاءُ وَ النُّجَدَاءُ مِنْ بُيُوتَاتِ الْعَرَبِ» ( و اگر قرار است تعصّبى در كار باشد بايد به خاطر اخلاق پسنديده، افعال نيک و كارهاى خوب باشد، همان افعال و امورى كه افراد با شخصيّت و شجاعان خاندان عرب و سران قبايل در آنها برترى مىجستند.)
(شرحهای خطبه:
)
نَجْداء جمع نجيد يعنى صاحب فضيلت و شجاعت است.
این کلمه پنج بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی،علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «مجد»، ج۲، ص۹۶۳.