مخاصمه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مخاصمه: «خصومت» و
«مخاصمه» از مادّه
«خَصْم» در اصل به معناى «گلاويز شدن دو نفر به يكديگر كه هر كدام پهلوى ديگرى را بگيرد،» آمده، سپس به گفتگوها و مشاجرات لفظى اطلاق گرديده است.
به گفته مرحوم «
علامه مجلسی»، در «
بحارالانوار»، «مخاصمه» در امور دنيوى است.
(مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ) تنها كسانى در
آیات ما مجادله مىكنند كه از روى عناد
کافر شدهاند؛ پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها و قدرتنماييشان تو را فريب دهد! )
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بعد از آنكه تنزيل كتاب را ذكر فرمود و به حجتى باهره بر حقانيت آن اشاره نمود، حجتى كه از صفات كريمه مذكور در دو
آیه قبل استفاده مىشد و مىفهمانيد كه قرآن كريم به علم خدا نازل شده كه آميخته با جهل نيست و به حق نازل شده، حقى كه هيچ باطلى نمىتواند آن را از بين ببرد، اينک در اين آيه متعرض حال كسانى شده كه با جدال به باطل مىخواهند با حجتهاى حق مقابله كنند و بدين منظور به طور اشاره مىفرمايد: اينطور اشخاص اهل عقابند و از قلم خدا نمىافتند و خدا از ايشان غافل نيست، چون همان طور كه كتاب را نازل كرده تا مظهرى براى دو نام
(غافِرِ الذَّنْبِ) و
(قابِلِ التَّوْبِ) فراهم گشته، جمعى را بيامرزد، و توبهشان را بپذيرد، همچنين آن را نازل كرد تا مظهرى براى نام
(شَدِيدِ الْعِقابِ) محقق گردد، و اهل عقابى باشد تا عقابش كند، پس
پیامبر نبايد از جدال آنان ناراحت شود و از حال و وضعى كه در آنان مشاهده مىكند مغرور نگردد و فريب نخورد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مخاصمه»، ص۵۱۱.