• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مفهوم اجرت(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اجرت، كرايه [۱]     و دست‌مزد [۲]     است و ظاهراً «اجر» معناى وسيع‌ترى دارد و عبارت از چيزى است كه در نتيجه عمل، در دنيا يا آخرت عايد انسان مى‌شود.[۳]     تفاوت اجرت و جزا به گفته راغب چنين است: نفعى كه از عقد يا شبه آن ناشى شود، اجرت است; برخلاف جزا كه در نفع يا ضرر به‌كار مى‌رود; هرچند از عقد يا شبه عقد ناشى نشود.[۴]     در اجاره• اعيان يا اشخاص به آن‌چه در مقابل منفعت يا عمل قرار مى‌گيرد، اجرت گويند. در «جعاله» به مال معيّنى كه در مقابل كارى قرار داده مى‌شود، اجرت گفته مى‌شود.[۵]     در ازدواج دايم يا موقت نيز اين كلمه در معناى مهر به‌كار رفته است.[۶]     اين واژه در عقود ديگرى از قبيل «مزارعه»[۷]     «مساقاة»[۸]     و «مضاربه»[۹]     هم آمده است. در موارد پيشين اگر عوض پرداختى در متن عقد مشخص شده باشد، به آن «اجرة المسمّى» گويند و اگر مشخص نشده باشد و براى تعيين آن به موارد مشابه رجوع كنند، در اصطلاح «اجرة‌المثل» گويند. كلمه «اجر» در قرآن فراوان آمده است; امّا مواردى محدود از آن با بحث ما ارتباط دارد. گروهى از اين آيات درباره اجرت رسالت است كه در آيات (۹۰ انعام/۶; ۷۲ يونس/۱۰; ۵۱ هود/۱۱; ۱۰۴‌يوسف/۱۲; ۵۷ فرقان/۲۵; ۱۰۹ و ۱۲۷ و ۱۴۵ و ۱۶۴ و ۱۸۰ شعراء/۲۶; ۴۷ سبأ/۳۴; ۲۱‌يس/۳۶; ۸۶ ص/۳۸; ۲۳ شورى/۴۲; ۴۰‌طور /۵۲ و ۴۶ قلم/۶۸) بخشى درباره مهر زنان است (نساء/۴، ۲۴‌ـ‌۲۵; مائده/۵، ۵; احزاب/۳۳،۵۰; ممتحنه/۶۰،۱۰) برخى درباره اجرت درخواستى ساحران از فرعون است (اعراف/۷، ۱۱۳; شعراء/۲۶، ۴۱) آياتى درباره موسى و خضر يا شعيب است. (كهف/۱۸، ۷۷; قصص/۲۸، ۲۵) اين مفهوم، با واژگانى چون «مال» (۶ نساء/۴; ۲۹ هود/۱۱) «معيشت» (۳۲ زخرف/۴۳; ۱۰ اعراف/۷; ۲۰ حجر/۱۵) «خرج» (۹۴ كهف/۱۸) «جزاء» (۹ انسان/۷۶) نيز مرتبط است.
فلسفه اجتماعى حق اجرت براى انسان‌ها:

از آن‌جا كه زندگى بشر به‌صورت جمعى است و جز از طريق تعاون و خدمت متقابل امكان‌پذير نيست، مردم از نظر آمادگى و امكانات معيشت، متفاوت آفريده و برخى بر ديگران برترى داده شده‌اند تا اصل تعاون و بهره‌رسانى متقابل انسان‌ها متزلزل نشود: «نَحنُ قَسَمنا بَينَهُم مَعيشَتَهُم فِى الحَيوةِ الدُّنيا ورَفَعنا بَعضَهُم فَوقَ بَعض دَرَجـت لِيَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضـًا سُخريـًّا». (زخرف/۴۳،۳۲) اسلام ضمن آن كه تفاوت‌هاى طبيعى و حقوقى بين زن و مرد را براى حفظ نظام اجتماع لازم مى‌داند، در عين حال بهره زن را در برابر كوشش‌هاى او فراموش نكرده است [۱۰]    :«لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبوا ولِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبنَ». (نساء/۴،۳۲)
[۱۱]    . القاموس‌المحيط، ج‌۱، ص‌۴۹۰; فرهنگ فارسى، ج‌۱، ص۱۴۸.
[۱۲]    . فرهنگ فارسى، ج‌۱، ص‌۱۴۸.
[۱۳]    . مفردات، ص‌۶۴‌، «اجر».
[۱۴]    . همان.
[۱۵]    . جواهر الكلام، ج‌۳۵، ص‌۱۹۳‌ـ‌۱۹۴.
[۱۶]    . البحرالمحيط، ج‌۳، ص‌۵۹۰; تفسير قرطبى، ج‌۵، ص‌۸۵.
[۱۷]    . النهايه، ص‌۴۴۱; غنيه، ص‌۲۹۰.
[۱۸]    ‌. المبسوط، ج‌۳، ص‌۲۱۷‌ـ‌۲۱۸; غنيه، ص‌۲۹۰.
[۱۹]    . المهذب، ج‌۱، ص‌۴۶۰.
[۲۰]    . الميزان، ج۴، ص۳۳۷; نمونه، ج۳، ص۳۶۳‌ـ‌۳۶۴.



جعبه ابزار