• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مهدی بن احمد خوافی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مهدی بن احمد خوافی (نیمه نخست قرن پنجم هجری قمری) ادیب، لغوی و شاعر برجسته بود که اصالتاً اهل خواف بود و بعدها در نیشابور اقامت گزید.
او از بزرگان علم لغت و ادب زمان خود محسوب می‌شد، به دقت نظر و وثاقت علمی شهرت داشت.
وی با محمد بن ابی‌یوسف اسفزازی، حاج صلاح نبی (بیتی) و شریح سجزی معاشرت داشت.
علاقه‌مندان به شعر و لغت از جمله ابومظفر محمد بن آدم هروی نزد او دانش می‌آموختند.
با وجود مهارتش در شعر و نثر، اشعار برجای‌مانده از او اندک است و بیشتر جنبه نصیحت به خود دارد.
تنها اثر شناخته‌ شده او شرح الفاظ عبدالرحمن همدانی است که به استحکام و اتقان شهرت دارد.
از ولادت و وفات وی در دست نیست، در نیمه اول قرن پنجم (هجری قمری) می‌زیسته است.



ابوالقاسم مهدی بن احمد بن محمد خوافی نیشابوری جوالیقی ادیبی فاضل، شاعری معروف،
[۶] صیرفینی، ابراهیم بن محمد، المنتخب من کتاب السیاق، ج۱، ص۶۹۴.
از علمای علم لغت و اصالتاً اهل خواف بود که بعداً ساکن نیشابور شد. ایشان در زمان خود از بزرگان و پیشگامان علم لغت و ادب محسوب می‌شد.
با اصول و فنون این صنعت و معانی آن به خوبی آشنایی داشت. او با احتیاط بسیار و دقت نظر بسیار رفتار می‌کرد.
بنابر این هر آن‌چه می‌گفت از صحت و وثاقت کامل برخوردار بود.
به همین دلیل فرد موثق و محتاط توصیف شده است.


ابوالقاسم با کسانی چون محمد بن ابی‌یوسف اسفزازی، حاج صلاح نبی (بیتی) و شریح سجزی (شجری) و برخی دیگر هم‌نشین بود.



مهدی بن احمد افرادی از جمله؛ ابومظفر محمد بن آدم بن کمال هروی نزد او شعر می‌آموخت.
افراد مشتاق به فراگیری شعر و لغت، نزدش در نیشابور می‌رفتند.
[۲۰] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ج۱، ص۶۹۴.

علی بن حسن باخرزی۴۶۷ هـ.ق) نیز از ایشان متعدد روایت کرده است.



نیشابوری هرچند صاحب آثار و تألیفات بسیاری در علوم و ادب عربی دانسته شده است.
[۲۲] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ج۱، ص۶۹۴.

ولی تنها اثر وی شرح الفاظ عبداللّه لرحمن الهمدانی می‌باشد که در نهایت استحکام و اتقان توصیف شده است.
با وجود این‌که شاعر بوده و آموزش شعر می‌داده است، اشعار اندکی دارد.
همچنین دارای نثر بسیار زیبایی می‌باشد که خطبه‌های برجای مانده از وی، نشان دهنده این امر است. اشعاری که از وی بر جای مانده، نیز بیشتر خطاب به خودش می‌باشد. که در ضمن آن‌ها یادآور شده هشتاد سال از عمرش گذشته است.



خوافی گرچه تاریخ دقیقی از ولادت و وفات وی در دست نیست، ولی در نیمه اول قرن پنجم (هجری قمری) می‌زیسته است.



۱. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۰۴.    
۲. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۳۱۲.    
۳. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۳، ص۱۴۹۹.    
۴. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۶.    
۵. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۳۳۲.    
۶. صیرفینی، ابراهیم بن محمد، المنتخب من کتاب السیاق، ج۱، ص۶۹۴.
۷. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۳۱۲.    
۸. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۶.    
۹. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۰۴.    
۱۰. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۳۱۲.    
۱۱. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۶.    
۱۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۰۴.    
۱۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۳۱۲.    
۱۴. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۳، ص۱۴۹۹.    
۱۵. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۳، ص۱۵۰۰.    
۱۶. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۳۳۲.    
۱۷. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۳، ص۱۵۰۰.    
۱۸. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۳۳۲.    
۱۹. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۳، ص۱۴۹۸.    
۲۰. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ج۱، ص۶۹۴.
۲۱. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر،ج۳، ص۱۴۹۹.    
۲۲. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، ج۱، ص۶۹۴.
۲۳. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۰۴.    
۲۴. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۳۳۳.    
۲۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۳۱۲.    
۲۶. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۶.    
۲۷. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۳، ص۱۵۰۰.    
۲۸. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۳۳۲.    
۲۹. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۳، ص۱۵۰۱.    
۳۰. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۳۳۳.    
۳۱. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۳۳۳.    
۳۲. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۶.    
۳۳. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۳، ص۱۴۹۹.    
۳۴. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۳۲۴.    
۳۵. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۶.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «مهدی بن احمد خوافی»، ج۳، ص۳۹۳.






جعبه ابزار