• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَنَّة (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَنَّة: (لَقَدْ مَنَّ اللّهُ)
مَنَّة: واژه «منّة» به معنى «بخشيدن نعمت» است و اگر بخواهيم به ريشه اصلى لغت «منّة» بازگرديم مى‌بينيم كه راغب در كتاب مفردات مى‌گويد: اين كلمه در اصل از «منّ‌» به معنى سنگ‌هايى است كه با آن وزن مى‌كنند و به همين دليل هر نعمت سنگين و گرانبهايى را «منّت» مى‌گويند كه اگر جنبه عملى داشته باشد يعنى كسى عملا نعمت بزرگى به ديگرى بدهد كاملا زيبا و ارزنده است و امّا اگر كسى كار كوچک خود را با سخن، بزرگ كند و به رخ افراد بكشد كارى است بسيار زشت، بنابراين منّتى كه نكوهيده است به معنى بزرگ شمردن نعمت‌ها در گفتار است، امّا منّتى كه زيبنده است همان بخشيدن نعمت‌هاى بزرگ و سنگين است.




به موردی از کاربرد مَنَّة در قرآن، اشاره می‌شود:


۱.۱ - مَنَّة (آیه ۱۶۴ سوره آل عمران)

(لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ)
(خداوند بر مؤمنان نعمت بزرگى بخشيد، هنگامى كه در ميان آن‌ها، پيامبرى از خودشان برانگيخت؛ تا آيات او را بر آن‌ها بخواند و آن‌ها را پاكيزه سازد و كتاب و حكمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند.)


۱.۱.۱ - مَنَّة در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در اين آيه التفاتى ديگر به كار رفته و آن التفات از خطاب به مؤمنين به غيبت فرضى آنان است، (با اينكه قبلا از مؤمنين مى‌پرسيد: آيا كسى كه پيرو رضوان خدا است مثل كسى‌ است كه چنين و چنان كند؟) در اينجا آنان را غايب فرض كرده و مى‌فرمايد: خدا بر مؤمنين واجب كرده كه چنين و چنان كنند و ما در سابق به طور كلى وجه اينگونه التفات‌ها را بيان كرديم و اما وجه آن در خصوص اين مورد اين است كه آیه شريفه در زمينه منت‌گذارى بر مؤمنين به خاطر صفت ايمانشان سخن مى‌گويد و مى‌خواهد بفرمايد علت اين منت‌گذارى صفت ايمان ايشان است و اين معنا را تنها با آوردن صفت يعنى كلمه- مؤمنين مى‌توان رسانيد.


۱.۲ - مَنَّة (آیه ۳۷ سوره طه)

(وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَى)
(و ما بار ديگر تو را مشمول نعمت خود ساخته بوديم.)


۱.۱.۱ - مَنَّة در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در اين آيات او را به منت ديگرى كه قبل از برگزيدنش به نبوت و رسالت و اجابت خواسته‌هايش بر او نهاده تذكر مى‌دهد و آن عبارت است از منت دوران ولادتش، كه بعضى از كاهنان، به فرعون خبر داده بودند كه فرزندى در بنی اسرائیل متولد مى‌شود، كه زوال ملک او به دست وى صورت مى‌گيرد، ناگزير فرعون فرمان داد تا هر فرزندى كه در بنى اسرائيل متولد مى‌شود به قتل برسانند، از آن به بعد، تمامى فرزندان ذكور بنى اسرائيل كشته مى‌شدند، تا آنكه موسی (علیه‌السلام) به دنيا آمد،


خداى عز و جل به مادرش وحى كرد كه: مترس، او را شير بده، هر وقت از عمال فرعون و جلادانش احساس خطر كردى فرزندت را در جعبه‌اى بگذار و او را در رود نيل بينداز، كه آب او را به ساحل نزديک قصر فرعون مى‌برد، و او به عنوان فرزند خود نگهداريش مى‌كند، چون او اجاق كور است، به همين جهت او را نمى‌كشد و خدا دوباره او را به تو باز مى‌گرداند. مادر موسى نيز چنين كرد، همين كه آب نيل صندوق را به نزديكى قصر فرعون برد، مادر موسى دختر خود را كه همان خواهر موسى بود فرستاد تا از سرنوشت برادرش خبردار شود،


دختر، پيرامون قصر گردش مى‌كرد، ديد چند نفر از قصر بيرون شدند از زن شير دهى سراغ مى‌گيرند، كه موسى را شير دهد، دختر، ايشان را به مادر خود راهنمايى كرد و ايشان را نزد مادر خود برد، مامورين او را براى شير دادن موسى اجير كردند، مادر موسى وقتى فرزند خود را در بر گرفت چشمش روشن گرديد و وعده خدا را صادق، و منت او را بر موسى عظيم يافت. پس اينكه فرمود: (وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرى‌) امتنان به همان منتى است كه در كودكى وى بر وى نهاد و اگر در اين جمله سياق از تكلم وحده به تكلم با غير تغيير يافت،


براى اين بود كه در اينجا مقام، مقام اظهار عظمت است و از ظهور قدرت تامه الهى خبر مى‌دهد، كه چگونه سعى و كوشش فرعون طاغى را در خاموش كردن نور خدا بى‌اثر نمود و چگونه مكر او را به خود او برگردانيد و دشمنش را در دامن خود او پرورش داد، به خلاف سياق قبلى كه موسى را ندا مى‌كرد.


۱.۳ - مَنَّة (آیه ۱۱۴ سوره صافات)

(وَ لَقَدْ مَنَنّا عَلَی مُوسَی وَ‌هارونَ)
(ما به موسی و‌هارون نعمت بخشیدیم.)


۱.۱.۱ - مَنَّة در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه منت به معنای انعام است، که احتمال دارد مراد از آن، همان نعمت‌هایی باشد که بعدا در باره موسی و‌ هارون (علیه‌السّلام) و قوم آن دو می‌شمارد که چگونه از شر فرعونیان نجاتشان داده و یاریشان کرد و کتاب به سویشان نازل نمود و به سوی خود هدایتشان فرمود و امثال این‌ها و در نتیجه، جمله‌ (وَ نَجَّیْناهُما... ) عطف تفسیری همان جمله مننا خواهد بود و تفسیر می‌کند که آن منت چه بود.


۱.۱.۱ - مَنَّة در المیزان و مجمع‌ البیان

خداوند در آيه مورد بحث مى‌گويد: پروردگارا بر مؤمنان منّت گذارد يعنى نعمت بزرگى عملا در اختيار آن‌ها نهاد.
در آيه ۳۷ سوره طه خطاب به موسى (علیه‌السلام) آمده است:
(وَ لَقَدْ مَنَنّٰا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرىٰ‌)
«و ما بار ديگر نيز تو را مشمول نعمت خود ساختيم (و بر تو منّت گذارديم).»
و در جاى ديگر خطاب به موسى و برادرش هارون مى‌فرمايد:
(وَ لَقَدْ مَنَنّٰا عَلىٰ مُوسىٰ وَ هٰارُونَ‌)
«ما به موسى و هارون نعمت بخشيديم»
بنابراين «منّت» در لغت و استعمالات قرآن معنى گسترده‌اى دارد كه بيشتر شامل بخشيدن نعمت‌هاى سنگين مى‌شود و خداوند در اين آيات به‌طور سربسته خبر از نعمت‌هاى پروزنى مى‌دهد كه به موسى و هارون ارزانى داشته است.



۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۴.    
۲. طه/سوره۲۰، آیه۳۷.    
۳. صافات/سوره۳۷، آیه۱۱۴.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۷۷۷.    
۵. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۱۹.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۴.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۷۱.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۸۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۵۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۲۷.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۷۵.    
۱۲. طه/سوره۲۰، آیه۳۷.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۱۳.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۰۶.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۹.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۷.    
۱۸. صافات/سوره۳۷، آیه۱۱۴.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۰.    
۲۰. صافات/سوره۳۷، آیه۱۱۵.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۳۸.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۵۷.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۳۷.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۱۱.    
۲۵. صافات/سوره۳۷، آیه۱۱۴.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۳، ص۱۵۸.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۳، ص۱۹۷.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۹، ص۱۳۳.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تابعین»، ج۴، ص۳۴۳.






جعبه ابزار