• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مُتَجاوِر (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: جار (مفردات‌قرآن)، جار.


مُتَجاوِر: (وَ فِى الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجاوِراتٌ)
«مُتَجاوِر» از مادّه‌ «جار» به معناى همسايه و نزديک است، ولى هنگامى كه مى‌فرمايد: (قِطْعٌ مُتَجاوِرات) مفهومش اين است كه قطعه‌هاى مختلفى هستند كه در كنار هم قرار دارند و گرنه اگر همه آن‌ها يكسان بودند، تعبير «قطعه‌هاى مجاور» معنا نداشت.



(وَ فِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَ جَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَ غَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) (و در روى زمين، قطعات متفاوتى در كنار هم وجود دارد و باغ‌هايى از انگور و زراعت و نخل‌ها و درختان ميوه گوناگون كه گاه بر يک پايه مى‌رويند و گاه بر دو پايه و عجب آن كه همه آن‌ها از يک آب سيراب مى‌شوند و با اين حال، بعضى از آن‌ها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مى‌دهيم، در اين‌ها نشانه‌هايى است براى گروهى كه مى‌انديشند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: فرق ميان دو حجت و دليل، يعنى حجت‌ (وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ ...) (و حجت‌وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ ...) اين است كه اولى توحيد ربوبيت را از وحدتى كه در كثرت مشاهده مى‌شود و ارتباط و اتصالى كه در تدبير همه موجودات عالم با همه كثرتش ديده مى‌شود اثبات می‌نمايد و مى‌رساند كه مدبر آن يكى است. ولى دومى به عكس اولى اين مدعا را از طريق كثرت خواص و آثار در موجوداتى كه در شرايط واحدى قرار دارند اثبات مى‌كند و مى‌رساند كه اختلاف آثار و خواص موجودات با اين‌كه اصل همه يكى است خود كاشف از وجود مبدئى است كه اين آثار و خواص مختلف و متفرق را افاضه مى‌كند و خود امرى است ماوراى طبايع اين موجودات و سببى است فوق اين اسباب كه گفتيم اصلشان واحد است و او رب همه است و ربى غير او نيست. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. رعد/سوره۱۳، آیه۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۱۱.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۲۳.    
۴. رعد/سوره۱۳، آیه۴.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۴۹.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۰۲.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۹۵.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۲۴.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مُتَجاوِر»، ص۴۹۹.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره رعد | لغات قرآن




جعبه ابزار