واجب معلق و منجّز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
واجبات به دو بخش معلق و منجز تقسیم می شود.
معلق در لغت به معناي آويزان شده و بسته شده، چنگ زننده به چيز ديگر است و منجّز به چيز ثابت شده گويند.
واجب معلق و منجّز از جمله قسيمات مطرح ميان اصولين است كه، ظاهراً اين اصطلاح از ابداعات مرحوم اصفهاني مؤلف كتاب حصول ميباشد. چون قبل از ايشان چنين تقسيمي مطرح نبود.
مرحوم اصفهاني در تعريف واجب معلق و منجز مينويسد: واجب معلق واجبي است كه در آن حكم وجوب به مكلف تعلق گرفته امّا حصول و انجام واجب
متوقف بر امر غير مقدوري است و واجب منجز آن است كه حصول و انجام واجب
متوقف بر امر غير مقدوري نيست.
براي روشن شدن مفهوم واجب معلق و منجز مثالي ميزنيم: يكي از امور غير مقدوري كه ممكن است انجام واجب
متوقف بر آن باشد؛ فرا رسيدن زمان واجب است، در برخي موارد مشخص به انجام عملي مكلف ميشود ولي زمان انجام عمل هنوز فرا نرسيده است و به اصطلاح فني زمان انجام واجب مدتي پس از زمان فعليت و ثبوت حكم از طرف شارع است. مثلاً فرض كنيد شخصي در ماه رمضان توانائي و استطاعت انجام حج را پيدا كرده و به اصطلاح مستطيع شده است! در چنين فرض حكم وجوب حج بر عهدۀ وي ثابت ميماند و فعليت مييابد اما زمان انجام حج هنوز فرا نرسيده و مكلف بايد منتظر بماند تا ايام حج كه ماه ذي الحجّة است فرا رسد. اين نوع
واجب را واجب معلق مينامند؛ زيرا با حصول استطاعت حكم وجوب حج به مكلف تعلق گرفته اما انجام حج معلق بر يك امر غير مقدور ( فرا رسيدن موسم حج) است. امّا در واجب منجز انجام واجب
متوقف بر امر غير مقدوري نيست مانند: وجوب نماز پس از فرا رسيدن وقت آن مثلاً هنگامي كه وقت
نماز فرا رسيد حكم وجوب نماز بر شخص ثابت و همزمان وقت انجام آن نيز آغاز ميشود و انجام نماز ظهر
متوقف بر هيچ امر غير مقدوري نيست با توجه به اين مطالب گفتهاند: در واجب منجز زمان وجوب و واجب با هم مقارن است اما در واجب معلق زمان فعليت وجوب مقدم به زمان انجام واجب است.
تفاوت واجب معلق با واجب مشروط در اين است كه در واجب مشروط حكم وجوب
متوقف و مشروط به وجود شرطي است و تا زماني كه آن شرط حاصل نشود اصلاً وجوبي وجود ندارد. اما در واجب معلق حكم وجوب فعليت دارد و
متوقف بر هيچ شرطي نيست و شرط انجام واجب
متوقف بر امر غير مقدوري مانند فرا رسيدن زمان آن است.
ثمرهی تقسيم واجب به معلق و منجز و فرق گذاشتن بين واجب معلق و مشروط در مسئله وجوب يا عدم وجوب مقدمات ظاهر ميشود. در واجب مشروط از آنجا كه اصل وجوب
متوقف بر حصول شرط است پيش از حصول آن شرط اصلاً وجوبي وجود ندارد و به همين جهت انجام مقدمات عمل نيز واجب نيست، مثلاً وجوب حج، مشروط به
استطاعت است، لذا پيش از حصول استطاعت نه خود
حج واجب است و نه فراهم كردن مقدمات، مثل بليط هواپيما و ثبت نام در كاروان و... اما در واجب معلق از آنجا كه اصل وجوب ثابت و فعلي است فراهم كردن مقدمات عمل هم واجب است: گرچه زمان عمل هنوز فرا نرسيده باشد در همان مثال حج اگر شخصي مستطيع شد
حج بر او واجب ميشود لذا بر اين شخص واجب است كه پيش از فرا رسيدن
حج. مقدمات لازم «ثبت نام و تهيه وسايل سفر و...» را فراهم كند تا در موعد مقرر
حج خودت انجام دهد.
البته اين ثمره زماني صحيح است كه مقدمه واجب را واجب بدانيم.