• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولادت امام محمدباقر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حضرت ابوجعفر محمد بن علی (علیه‌السّلام) ملقب به باقر و باقرالعلوم، فرزند امام سجاد (علیه‌السّلام)، امام پنجم شیعیان و یکی از چهارده معصوم است.
درباره تاریخ ولادت آن حضرت نقل قول‌هایی وجود دارد، برخی آنرا در روز سوم ماه صفر سال ۵۷ق و برخی آن را در اول ماه رجب ۵۷ق می‌دانند.



امام محمدباقر (علیه‌السّلام) کنیه‌اش «ابوجعفر» است. مادر گرامی‌شان «ام عبدالله» دختر امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) است و از این جهت، نخستین کسی بود که هم از نظر پدر و هم از نظر مادر فاطمی و علوی بوده است.
القاب شریف ایشان، عبارتند از: باقر، شاکر و هادی که مشهورترین آنها، «باقر» است. درباره اینکه چگونه آن حضرت، بدین لقب، مشهور شد، باید گفت که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن جناب را بدان لقب، ملقب فرمود. جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید که پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به من فرمود: «ای جابر! امید است که تو در دنیا بمانی تا ملاقات کنی فرزندی از اولاد حسین را که او را محمد می‌نامند. او می‌شکافد علم دین را؛ شکافتنی (یبقر علم الدین بقرا)، پس هرگاه او را ملاقات کردی، سلام مرا به او برسان.»


در تاریخ ولادت امام محمدباقر (علیه‌السّلام)، نقل قول‌هایی وجود دارد، برخی آن واقعه خجسته را در سوم ماه صفر سال ۵۷ق و برخی آن را در اول رجب ۵۷ق می‌دانند.


امام محمدباقر (علیه‌السّلام) را از آن جهت باقر نامیده‌اند که گنج‌های پنهان معارف و حقایق احکام و حکمت و لطایف را ظاهر می‌ساخت.»
[۴] حنفی، محمد بن عبدالفتاح، جوهرة الکلام، ص۱۳۲-۱۳۵.
[۵] ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۱۵-۲۲، آستان قدس رضوی، دوم، ۱۳۷۵ش.
البته در این‌باره برخی گفته‌اند که باقر به معنای کسی است که بر اثر کثرت سجود، پیشانی‌اش گشاده شده باشد و عده‌ای گفته‌اند که به سبب کثرت علم‌شان، آن جناب را باقر گفته‌اند.


امام محمدباقر (علیه‌السّلام) از چهره‌های درخشانی است که هر بینای اندیشمندی را به تکریم و تعظیم وا می‌دارد. ستایندگان او فقط پیروانش نبوده‌اند، بلکه بسیاری از آنان، از مخالفان آن جناب و راهش بوده‌اند، ولی وقتی از عظمت علمی و عملی آن امام آگاه شدند، لب به تحسین و ستایش گشودند؛ برای مثال به موارد ذیل توجه بفرمایید:
۱. حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی۴۳۰ق) می‌نویسد: «از جمله شخصیت‌های مورد استناد و اتکا در منابع حدیثی، ابوجعفر محمد بن علی الباقر است. او از خاندان نبوت بود و میان موقعیت والای دینی و جایگاه رفیع اجتماعی جمع کرد. او در زمینه رخدادها و مسائل مستحدثه و نیز موضوعات خطیر و مهم، صاحب‌نظر بود.»
[۸] ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۵۴.

۲. علامه سبط بن جوزی۵۹۷ق) می‌آورد: «او (ابوجعفر محمد الباقر) شخصیتی دانشمند و عابد و مورد اطمینان بود که پیشوایان اهل سنت، مانند ابوحنیفه و غیر او، از وی حدیث نقل کرده‌اند.»
[۱۰] ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۵۵.

۳. ذهبی۷۴۸ق) درباره آن بزرگوار می‌فرماید: «ابوجعفر، محمد بن علی، جامع علم و عمل و سیادت و شرف و وثاقت و متانت بود و شایستگی خلافت رسول الله را داشت. او یکی از ائمه دوازده‌گانه مورد تکریم شیعه امامیه است.»
[۱۲] ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۵۵.

اینها تنها گوشه‌ای از عظمت امام باقر (علیه‌السّلام) بود که ذکر شد. در این‌باره برخی گفته‌اند که وقتی دانشمندان به محضر آن حضرت می‌رسیدند، بسیار کوچک و کم‌دانش به نظر می‌رسیدند؛
[۱۳] ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۱، ص۱۴۹.
[۱۴] ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۵۷.
برای مثال نقل شده است که حکم بن عتیبه، فردی مسن و جلیل‌القدر بود، ولی وقتی در مقابل امام محمدباقر (علیه‌السّلام) قرار می‌گرفت، مانند کودکی می‌نمود که در برابر معلم، زانو زده و در حال فراگیری دانش باشد.
[۱۶] ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء، ص۵۷.



امام پنجم شیعیان؛ شاگردان برجسته‌ای در زمینه‌های علوم اسلامی تربیت کردند که هر کدام وزنه علمی بزرگی به شمار می‌رفتند؛ برخی از ایشان عبارتند از:
محمد بن مسلم، زرارة بن عین، ابوبصیر، برید بن معاویه عجلی و هشام بن سالم.
شاگردان مکتب امام باقر (علیه‌السّلام) سرآمد فقها و محدثان زمان بودند و در میدان رقابت علمی بر فقها و قضات غیرشیعی برتری داشتند.


عظمت علمی حضرت باقر (علیه‌السّلام) به حدی بود که هیچ‌کس نمی‌توانست در برابر ایشان بایستد. برای نمونه، روزی امام با جمعیت انبوهی روبه‌رو شد که همه نشسته بودند. امام از وضع آنان و علت اجتماع‌شان جویا شد. گفتند: «اینها کشیشان و راهبان مسیحی هستند که در مجمع بزرگ سالیانه خود گرد آمده‌اند و طبق برنامه همه‌ساله، منتظر اسقف بزرگ هستند تا مشکلات علمی خویش را از او بپرسند. آن حضرت نیز به میان جمعیت تشریف بردند و به‌طور ناشناس در آن جمع بزرگ شرکت کردند. پس از اندکی، اسقف بزرگ که فوق‌العاده پیر و سالخورده بود، وارد شد و با احترام فراوان، در صدر مجلس قرار گرفت.
وی نگاهی به جمعیت انداخت. سیمای امام باقر (علیه‌السّلام) توجه او را به خود جلب کرد. بدین‌سبب رو به ایشان کرد و پرسید: «مسیحی هستید یا مسلمان؟» امام فرمود: «مسلمان». سپس سؤال کرد: «از دانشمندانید یا از افراد نادان؟» آن جناب پاسخ داد: «از افراد نادان نیستم»! اسقف گفت: «اول من بپرسم یا شما می‌پرسید؟» آن جناب فرمود: «اگر مایلید شما بپرسید».
اسقف چنین گفت: «چرا شما ادعا می‌کنید اهل بهشت می‌خورند و می‌آشامند؛ ولی مدفوعی ندارند؟ آیا برای این موضوع، نمونه و نظیر روشنی در این جهان وجود دارد؟» امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: «آری، نمونه روشن آن در این جهان، جنین است که در رحم مادر تغذیه می‌کند، ولی مدفوعی ندارد!»
سپس اسقف مطالب دیگری مطرح کرد و پاسخ گرفت. پاسخ‌های امام، قانع‌کننده بود و بدین‌سبب اسقف بزرگ، به شدت عصبانی شد و اظهار کرد که شما فردی با معلومات بیش از من را برای رسوا کردن من بدینجا آورده‌اید تا عظمت دانشمندان خود را بر ما آشکار سازید. سپس با ناراحتی آنجا را ترک کرد و گفت که دیگر به آنجا نخواهد آمد.


حضرت امام محمدباقر (علیه‌السّلام) جامع علم و حلم بود و به راستی که حلم و بردباری، از بهترین زینت‌ها برای دانش است. نقل کرده‌اند که روزی مردی مسیحی به آن بزرگوار گفت که مادرت یک کنیز سیاه بد زبان بود. آن جناب، در پاسخ فرمود: «اگر آنچه گفتی، حقیقت دارد، خدای از او درگذرد و او را بیامرزد و اگر در آنچه می‌گویی، دروغ گویی، خداوند از معصیت تو درگذرد و تو را بیامرزد». آن مرد که حتی در خیالاتش، چنین بزرگواری و حلمی را تصور نمی‌کرد، از کرده خویش بیزاری جست و مسلمان شد.
امام (علیه‌السّلام) چونان بود که هیچ‌کس نمی‌توانست عظمت ایشان را انکار کند. خلفای زمان امامت ایشان، نمی‌توانستند این عظمت را تحمل کنند، از این‌رو ایشان را از نظر سیاسی منزوی ساخته بودند، اما از آنجا که آن دوره، سال‌های پایانی حکومت بنی امیه بود، آن حضرت فرصت را مناسب دیدند تا با تشکیل یک حوزه علمیه و پرورش شاگردان برجسته، فرهنگ تشیع را جانی تازه بخشند. پس از ایشان، امام صادق (علیه‌السّلام)، راه آن حضرت را ادامه دادند.
[۲۰] علی حائری و همکاران، روز شمار قمری، ص۱۸۱، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، اول، ۱۳۸۱ش.


۱. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۳۱۵، نهم، قم، مؤسسه امام صادق علیه‌السّلام، ۱۳۷۸.    
۲. قمی، عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۱۱۴.    
۳. قمی، عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۱۱۴.    
۴. حنفی، محمد بن عبدالفتاح، جوهرة الکلام، ص۱۳۲-۱۳۵.
۵. ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۱۵-۲۲، آستان قدس رضوی، دوم، ۱۳۷۵ش.
۶. قمی، عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۱۱۴.    
۷. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاوصیاء، ج۳، ص۱۸۰.    
۸. ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۵۴.
۹. ابن‌ جوزی، یوسف بن قزاوغلی‌، التذکره، ص۳۴۷.    
۱۰. ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۵۵.
۱۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.    
۱۲. ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۵۵.
۱۳. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۱، ص۱۴۹.
۱۴. ترابی، احمد، امام باقر علیه‌السّلام جلوه امامت در افق دانش، ص۵۷.
۱۵. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۸۵.    
۱۶. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء، ص۵۷.
۱۷. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۳۱۸.    
۱۸. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۳۵۲-۳۵۳.    
۱۹. قمی، عباس، منتتهی الامال، ج۲، ص۱۲۲.    
۲۰. علی حائری و همکاران، روز شمار قمری، ص۱۸۱، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، اول، ۱۳۸۱ش.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ولادت امام محمدباقر»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۶/۱۴.    



جعبه ابزار