ابوبصیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوبَصیر، عنوان مشترک دو تن از راویان
امامیه و اصحاب
امام باقر و
امام صادق (علیهالسلام) بودند.
اَبوبَصیر، عنوان مشترک دو تن از
راویان امامیه و
اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) به نامهای
یحیی بن ابیالقاسم اسدی و
لیث بن بَخْتَری مرادی.
در بسیاری از روایات امامیه نام ابوبصیر بدون افزودن هیچ قیدی، در سلسلۀ اسناد قرار گرفته و تنها با کمک گرفتن از قراین خارجی ممکن است هویت راوی را حدس زد؛ اما شمار
اسانیدی که هویت ابوبصیر در آنها با قیدی تعیین شده، بسیار اندک است و گاه برخی از این قیود ذکر شد نیز به خودی خود چندان استوار نیست و احتمال میرود ناشی از خلط بوده باشد.
اشتراک عنوان «ابوبصیر» میان
یحیی اسدی و
لیث مرادی سبب شده است تا بحث و پژوهش در هویت ابوبصیر در اسانید گوناگون در بین
محدثان و
رجال شناسان امامی کمابیش از همان سدههای نخستین مطرح گردد و تا امروز ادامه یابد. از اینرو تفکیک این دو شخصیت همعصر که هر دو در
کوفه متوطن بودهاند، در پارهای موارد نمیتواند از قطعیّت برخوردار باشد.
ابوبصیر یحیی بن ابیالقاسم اسدی (د ۱۵۰ق/۷۶۷م)، از
رجال امامی کوفه.
کنیۀ او ابومحمد بود و شاید از آن رو ابوبصیر خوانده میشد که از بینایی محروم بود.
ابوالقاسم کنیۀ پدر وی بوده و نام او اسحاق ثبت شده است،
ولی در برخی از منابع ابوالقاسم به صورت قاسم و به عنوان نام پدر یحیی آمده است.
نسبت اسدی به جهت رابطۀ ولای خاندان او با
قبیله عرب بنیاسد بود.
طوسی در رجال
او را از اهل کوفه شمرده است. همو و
نجاشی به سال وفات وی تصریح کردهاند.
ابوبصیر اسدی چندی در صحبت
امام محمدباقر (علیهالسلام) (امامت: ۹۵-۱۱۴ق) بود و پس از آن در جرگۀ اصحاب
امام جعفر صادق (علیهالسلام) (امامت: ۱۱۴-
شوال ۱۴۸) درآمد. انبوهی از روایات بر جای ماندۀ اعتقادی و فقهی در کتب حدیث
امامیه که از طریق ابوبصیر از آن امام روایت شده است، نشان از میزان این بهرهگیری دارد.
طوسی
وی را در شمار اصحاب
امام موسی کاظم (علیهالسلام) (امامت: ۱۴۸-۱۸۳ق) نیز آورده است،
ولی باید در نظر داشت که وی تنها حدود ۲ سال از
امامت آن حضرت را درک کرده و شمار روایات موجود به نقل ابوبصیر (بدون قید) از
امام کاظم (علیهالسلام) بسیار اندک است.
ابوبصیر اسدی بجز محضر امامان، از برخی راویان امامی چون
ابوحمزه ثمالی و
صالح (عمران) بن میثم نیز روایت کرده است.
ابوبصیر اسدی بهسان یکی از حاملان پراندوختۀ حدیث
اهل بیت در کوفه شناخته میشد و در میان آنان که از او حدیث فرا گرفتند، نام رجالی چون
ابان بن عثمان احمر ،
عاصم بن حمید حناط ،
حسین بن ابیالعلاء و
عبدالله بن حماد انصاری به چشم میخورد.
همچنین باید از
علی بن ابی حمزۀ بطائدی ،
عبدالله بن وضاح و
شعیب عقرقوفی ، خواهرزادۀ ابوبصیر اسدی، نام برد که شاگردان خاص وی بودهاند.
ابوبصیر اسدی در پی سالها درک صحبت امام محمد باقر و امام صادق (علیهالسلام) طبعاً یکی از قطبهای رهبری فکری جامعۀ امامی کوفه محسوب میشد، روایات متعددی در دست است که نشان میدهد ابوبصیر (ظاهراً اسدی) در صحنههای مبارزۀ فکری با گروههای مخالف چون
مختاریه و
زیدیه حضور داشته است.
در ۱۴۸ق به دنبال وفات
امام جعفر صادق (علیهالسلام)، فرزند ارشد او موسوم به عبداللـه دعوی امامت کرد و پیروان او که «
فطحیه » نامیده میشدند، در مقابل گروهی از
شیعیان قرار داشتند که بلاواسطه پس از امام صادق (علیهالسلام) به امامت امام کاظم (علیهالسلام) قائل بودند. وقوع این بحران با سالهای پایانی عمر ابوبصیر اسدی مصادف بود.
و موضعگیری او در مقابل فطحیه از وی چهرهای وجیه نزد پیروان امام کاظم (علیهالسلام) ترسیم نمود؛ چنانکه در روایات آنان ابوبصیر در زمرۀ گروهی از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) شمرده شده است که از آغاز به عبداللـه پشت کرده، به امام کاظم (علیهالسلام) روی آوردند.
در منابع گوناگون مطالبی از طریق علی بن ابیحمزه روایت شده است که بیان میدارد ابوبصیر (اسدی) اندکی پس از وفات امام صادق (علیهالسلام) در حالی که عبداللـه افطح هنوز زنده بود، برای گزاردن
حج به
حجاز رفته و ضمن دیدار با امام کاظم (علیهالسلام) مراتب وفاداری خود را به امام اعلام کرده است .
در روایاتی که پیروان امام کاظم (علیهالسلام) از زبان ابوبصیر نقل کردهاند، وی پایههای عقیدتی فطحیه دربارۀ امامت را مورد حمله قرار داده است
اگرچه در روایات مذکور تصریح نشده که کدام ابوبصیر مورد نظر بوده است، ولی حرمت ویژۀ ابوبصیر مرادی نزد
فطحیان ، این احتمال را که وی ابوبصیر اسدی باشد، مرجح میسازد. شاید به سبب همین شخصیت ضدفطحی ابوبصیر اسدی بوده باشد که
ابن فضال ، رجالشناس نامی فطحیه، در نقد رجالی ابوبصیر اسدی، او را «مخلّط» قلمداد کرده است.
در زمان افتراق بعدی امامیه و تقسیم پیروان امام کاظم (علیهالسلام) به
واقفه (منکران وفات وی و قائلان به
مهدویت آن حضرت) و
قطعیه (قائلان به جانشینی
امام رضا (علیهالسلام))، سالها از وفات ابوبصیر اسدی میگذشت و همین امر موجب آن بود که هر دو دسته در شخصیت ابوبصیر اسدی با دیدۀ احترام بنگرند.
علی بن ابی حمزۀ بطائنی که در گذشته از شاگردان خاص ابوبصیر اسدی بود و اکنون از سران واقفه بهشمار میرفت، با نقشی که در انتقال آثار ابوبصیر و روایات او به آیندگان ایفا کرد، موجب شد که حتی در آثار قطعیه (در دورههای بعد
اثناعشریه ) به عنوان راوی درجۀ اول ابوبصیر اسدی شناخته شود.
علی بن ابی حمزه و فرزندش حسن که او هم
مذهب واقفی داشت، در اثار خود بسیار بیش از دیگر
اصحاب ائمه ، از روایات ابوبصیر بهره گرفتهاند
(به نقل از تفسیر علی بن ابیحمزه)
(به نقل از فضائل
قرآن حسن بن علی).
به علاوه در منابع واقفی، برخی روایات در اثبات باورهای
مذهب واقفه از زبان ابوبصیر اسدی، نقل شده است.
از سوی دیگر قطعیه، ابوبصیر اسدی را به عنوان یک راوی «وجیه و
ثقه » میشناختند، همان تعبیری که نجاشی دربارۀ او به کار برده است.
نام او در شمار ۶ تن «
اصحاب اجماع » از یاران امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) آورده شده است که «طایفه» بر صدق حدیث و
فقاهت آنان
اجماع نمودهاند.
همچنین در منابع
اثناعشری به روایت حدیثی از ابوبصیر برخورد میکنیم که به «
حدیث لوح » شهرت دارد و در آن اعتقاد به
امامان دوازده گانه با تفصیل نسبی مطرح شده است
و به قرینۀ همراهی
عبدالرحمن بن سالم (راوی این حدیث) با علی بن ابی حمزه در روایت از ابوبصیر در برخی از اسانید میتوان به احتمال قویتر ابوبصیر اسدی را موردنظر در این حدیث دانست
.
برخی از رجال شناسان متأخر امامیه همچون
علامۀ حلّی در اثر آشفتگی موجود در عبارات
کشی ،
شخصیت ابوبصیر یحیی بن ابیالقاسم اسدی را با
یحیی بن قاسم حذاء واقفی یکی دانسته و بر این پایه به واقفی بودن ابوبصیر اسدی حکم راندهاند که باتوجه به وفات وی در ۱۵۰ق و آغاز افتراق واقفه در ۱۸۳ق، واقفی بودن وی منتفی است.
افزون بر روایات بسیار پراکنده در کتب حدیث امامیه، آنچه به عنوان آثار ابوبصیر اسدی با نام از آنها یاد شده، دو عنوان زیر است: کتاب مناسک الحج، به روایت علی بن ابی حمزه و
حسین بن علاء و کتاب یوم و لیله، به روایت علی بن ابی حمزه.
ابن بابویه نیز مجموعهای از روایات فقهی او به روایت علی بن ابی حمزه را در فقیه
من لایحضره الفقیه مورد استفاده قرار داده است.
همچنین مجموعهای مشتمل بر حدود ۲۰ حدیث در موضوع «علل» به روایت
حسین بن یزید نوفلی از علی بن ابی حمزه بهطور پراکنده در
علل الشرائع ابن بابویه مورد استفاده واقع شده است
ابن بابویه ضمناً تلفیقی از روایت ابوبصیر و
محمد بن مسلم را از «کتاب
حدیث اربعمأه » به تمامی در
الخصال نقل کرده است.
در علاوه بر آنچه ذکر شد، نوشتاری از ابوبصیر در زمینۀ احوال ائمۀ نخستین به روایت
محمد بن سنان (در بعضی اسانید با واسطۀ
ابن مسکان ) وجود داشته که در آثار کهن
امامیه و غیرایشان مورد استفاده قرار گرفته است
خصیبی
تصریح نموده که ابوبصیر مورد نظر در این سند ابوبصیر اسدی است.
ابوبصیر لیث بن بختری مرادی ، از
رجال امامی کوفه در نیمۀ نخست سدۀ ۲ق/۸م.
کنیۀ اصلی او را
ابن غضائری و
نجاشی «ابومحمد» و
ابن ندیم و طوسی
«ابویحیی» آوردهاند و
طوسی او را از اهل کوفه شمرده است.
وی در منابع رجالی هم از اصحاب امام باقر (علیهالسلام) و هم از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) محسوب شده است.
ولی در اسانید روایات، نمونهای قطعی برای روایت او از امام باقر (علیهالسلام) دیده نمیشود (برای موارد قابل تردید).
ابوبصیر مرادی همچنین از برخی راویان حدیث اهل بیت چون
عبدالکریم بن عتبه هاشمی (از اصحاب امامان صادق و کاظم (علیهالسلام)) روایت کرده است.
در سلسلۀ سند حدیثی از
المحاسن برقی روایت
لیث مرادی از ابوبصیر (شاید اسدی) دیده میشود و باتوجه به آنچه ذکر شد و اینکه نجاشی
لیث مرادی را «ابوبصیر اصغر» خوانده است، دور نیست که وی قدری نسبت به ابوبصیر اسدی تأخر طبقه داشته باشد.
از مهمترین شاگردان ابوبصیر مرادی که روایات زیادی از او نقل کرده است،
ابوجمیله مفضل بن صالح اسدی است و در درجۀ بعد میتوان از
عبدالله بن مسکان ، [[عبداللـه بن بکیlt;refnbsp;
ابوحمزه ثمالی نجاشی، احمد بن علی، رجال، ج۱، ص۲۴۹، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق. ر]] و
عبدالکریم بن عمرو خثعمی یاد کرد که روایت آنان از ابوبصیر مرادی مورد تصریح قرار گرفته است
ابوبصیر مرادی، همانطور که
شعیب عقرقوفی اظهار داشته است،
وفات امام صادق (علیهالسلام) را درک کرده است، ولی گزارش صریحی در مورد موضعگیری او در قبال فطحیه دیده نمیشود. روایت عقرقوفی حاکی است که ابوبصیر مرادی به امامت امام کاظم (علیهالسلام) باور نداشته است
و گفتار ابن غضائری، رجالشناس اثناعشری اشارت دارد که
مذهب وی مستقیم نبوده است.
در مورد رابطۀ او با امام کاظم (علیهالسلام)، اگرچه طوسی در
الفهرست و رجال
او را در زمرۀ اصحاب آن حضرت آورده است، ولی این نکته در کلام برقی، کشی و نجاشی تأیید نشده و در اسانید روایات نیز روایت او از
امام کاظم (علیهالسلام) به اثبات نرسیده است.
اگر شواهد پراکندۀ یاد شده را در کنار روایات ستایشآمیز فطحیان دربارۀ ابوبصیر مرادی قرار دهیم، به نتیجهگیری دربارۀ گرایش مذهبی ابوبصیر مرادی کمک خواهد کرد.
از آن جمله باید به روایتی به نقل از
علی بن اسباط فطحی اشاره کرد که در آن نام ابوبصیر مرادی در شمار چند تن از اصحاب امامان باقر و صادق (علیهالسلام) یاد شده و در انتخاب شخصیتها تأثیر دیدگاه فطحی احساس میشود.
در روایتی دیگر از طریق علی بن اسباط، ابوبصیر مرادی یکی از چهار تن دانسته شده که در حیات و ممات، زینت و آبروی اهل بیت بوده، از مصادیق قوّامون به قسط، سابقون و مقرّبون شمرده میشدند.
در روایت دیگر نیز از طریق علی بن اسباط و
علی بن حدید فطحی ، ابوبصیر مرادی در عداد چهار تن اوتاد زمین و اعلام
دین محسوب شده است.
اما از دیدگاه منابع غیرفطحی در بادی امر باید به روایات پراکندهای توجه کرد که کشی نقل کرده و این در حالی است که خود در تمییز ابوبصیرها (دست کم براساس نسخۀ موجود از کتاب وی) به شدت دچار خلط بوده است. کشی علاوه بر روایات علی بن اسباط و علی بن حدید فطحی،.
دو روایت دیگر نقل کرده که در آنها ابوبصیر مرادی یکی از چهار تن «مخبتین» مژدهور به
بهشت و نیز از احیاکنندگان حدیث اهل حدیث (علیهالسلام) و امانتداران
حلال و
حرام خداوند دانسته شده است.
باتوجه به قراین مختلف، ازجمله وجود روایتی دیگر با همین مضمون
که در آن نام ابوبصیر (بدون قید) آمده است، میتوان گفتۀ کشی را درست دانست، با این احتمال که قید «لیث مرادی» و «لیث بن بختری مرادی» در روایت پیشین از افزودههای بعدی بوده باشد. کشی همچنین یادآور شده که بعضی در شمار ۶ تن «اصحاب اجماع» از یاران امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) به جای ابوبصیر اسدی، ابوبصیر مرادی را قرار دادهاند.
از دیگر رجالشناسان امامیه ابن غضائری ضمن اینکه مذهب او را مورد طعن دانسته، یادآور شده است که اعتبار روایی او مورد طعن نیست
و نجاشی در شرح احوال وی هم در گرایش مذهبی و هم در اعتبار رجالی او سکوت کرده است.
تنها اثر یاد شده از ابوبصیر مرادی کتابی در مسائل فقهی است که بیشتر به روایت
ابن فضال فطحی از
ابوجمیله مفضل بن صالح از وی شهرت داشته است.
این کتاب در سطح محدودی مورد استفادۀ محدثان چون برقی در المحاسن،
کلینی در
الکافی ابن بابویه در فقیه
، طوسی در تهذیب
و همو در
الاستبصار قرار گرفته و آنگونه که از موارد نقل بر میآید، مشتمل بر پاسخهای امام صادق (علیهالسلام) به سؤالات ابوبصیر مرادی است.
در منابع رجالی و حدیثی
شیعه از شخصیتهای دیگری نیز نام برده شده که «ابوبصیر» خوانده میشدهاند:
ابوبصیر عبدالله بن محمد اسدی کوفی از اصحاب امام باقر (علیهالسلام)
ابوبصیر یوسف بن حارث از اصحاب
بتری مذهب امام باقر (علیهالسلام)
و
ابوبصیر ثقفی در سدههای اخیر چندین اثر مستقل دربارۀ شخصیت رجالی ابوبصیر تألیف شده است که عبارتند از: ۱. ترجمه ابیبصیر، از محمد مهدی خوانساری (د ۱۲۴۶ق)، که همراه الجوامع الفقهیه در ۱۲۷۶ق چاپ سنگی شده است؛ ۲. ترجمه ابیبصیر و تحقیق احواله، از محمدباقر شفتی (د ۱۲۶۰ق)، که همراه مجموعهای از رسایل رجالی وی در ۱۳۱۴ق به چاپ رسیده است؛ ۳. ترجمه ابیبصیر، از محمدهاشم خوانساری (د ۱۳۱۸ق)، همراه مجمع الفوائد در ۱۳۱۷ق چاپ شده است؛ ۴. ترجمه ابیبصیر و اسحاق بن عمار، از ابوتراب خوانساری (د ۱۳۴۶ق)؛ ۵. الرساله المبصره فی احوال ابیبصیر، از محمدتقی شوشتری، چاپ شده به عنوان ملحق درج ۱۱ قاموس الرجالِ مؤلف
)؛ ۶. اسانید ابیبصیر، از
موسی شبیری زنجانی که عکس نسخۀ دستنویس آن در کتابخانۀ مرکز موجود است.
(۱) آقابزرگ، الذریعه.
(۲) ابن ابی الثلج، محمد بن احمد، «تاریخ الائمه»، مجموعۀ نفیسه، قم، ۱۴۰۶ق.
(۳) ابن بابویه، علی بن حسین، الامامه و التبصره من الحیره، قم، ۱۴۰۴ق.
(۴) ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۵) ابن بابویه، محمد بن علی، ثواب الاعمال، نجف، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۶) ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، ۱۳۶۲ش.
(۷) ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
(۸) ابن بابویه، محمد بن علی، فقیه من لایحضره الفقیه، به کوشش حس موسوی خرسان، نجف، ۱۳۷۶ق.
(۹) ابن بابویه، محمد بن علی، کمالالدین، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۱۰) ابن بابویه، محمد بن علی، «مشیخه الفقیه»، همراه ج۴ فقیه.
(۱۱) ابن خشاب، عبداللـه بن نصر، «تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم»، مجموعه نفیسه، قم، ۱۴۰۶ق.
(۱۲) ابن ندیم، الفهرست.
(۱۳) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
(۱۴) برقی، احمد بن محمد، الرجال، تهران، ۱۳۴۲ش.
(۱۵) برقی، احمد بن محمد، المحاسن، به کوشش جلالالدین محدث، قم، ۱۳۷۱ق.
(۱۶) حمیری، عبداللـه بن جعفر، قرب الاسناد، تهران، ۱۳۶۹ق.
(۱۷) خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۸) دلائل الامامه، منسوب به ابن رستم طبری، نجف، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۲م.
(۱۹) طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۲۰) طوسی، محمد بن حسن، امالی، بغداد، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
(۲۱) طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۲۲) طوسی، محمد بن حسن، رجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
(۲۳) طوسی، محمد بن حسن، عده الاصول، به کوشش محمد مهدی نجف، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۲۴) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانۀ مرتضویه.
(۲۵) علامۀ حلی، حسن بن یوسف، رجال، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
(۲۶) علوی، علی بن احمد، نصره الواقفه، به کوشش احمد پاکتچی، منتشر نشده.
(۲۷) فخار بن معد موسوی، ایمان ابیطالب، به کوشش محمد بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
(۲۸) کشی، محمد، معرفه الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
(۲۹) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۸ق.
(۳۰) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۳۱) مسعودی، علین بن حسین، اثبات الوصیه، نجف، ۱۳۷۴ق.
(۳۲) مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، جماعه المدرسین.
(۳۳) مفید، محمد بن محمد، المقنعه، تهران، ۱۲۷۶ق.
(۳۴) نجاشی، احمد بن علی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
(۳۵) نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوبصیر»،ج۵، ص۱۹۷۳.