ولایت وصی بر اموال صغار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبق دیدگاه
فقها که با استفاده از
سیره متشرعه، اطلاقات ادلّه نفوذ
وصیّت،
اجماع و
روایات بهدست اوردهاند، با فوت
پدر و
جدّ پدری،
وصیّ آن دو بر اموال صغار
ولایت دارد.
طبق قانون مدنی نیز هر یک از پدر و جدّ پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او میباشند، وصیّ معیّن کند تا بعد از فوت خود، در نگهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره نماید. البته در صورتی میتواند برای
سرپرستی محجور تحت ولایت خود، وصیّ تعیین کند که ولیّ قهریِ دیگری وجود نداشته باشد.
این مساله در
فقه، مسلّم و مورد توافق فقها است که با فوت پدر و جدّ پدری، وصیّ آن دو بر اموال صغار
ولایت دارد.
شیخ طوسی در اینباره مینویسد: «کسانی که در امور مالی
صغیر و
مجنون دخالت دارند، پنج نفرند؛ از جمله، وصیّ، پدر و یا جدّ پدری است».
ابن حمزه طوسی در
الوسیلة میگوید: «تصرف در اموال
یتیم جایز نیست مگر برای سه نفر، اوّل ولی یتیم که جدّ اوست، سپس وصّی و آن کسی است که پدر
یتیم او را منصوب نموده است سوّم
حاکم».
مشابه چنین مطالبی در عبارات دیگر فقها
نیز دیده میشود.
ادلّه فقهی ولایت وصیّ بر اموال صغار عبارت است از سیره متشرعه، اطلاقات ادلّه نفوذ وصیّت، اجماع و روایات.
سیره و رویه همیشگی اهل شرع بر پذیرش و اجرای ولایت وصی نسبت به اموال کودکان است.
با این تقریر که ادّعا شود، ادلّه
وصیّت به
تجارت در اموال کودک، حتّی بعد از موت پدر و جدّ پدری را نیز شامل میگردد. البته بر این استدلال ایراد شده که در ادلّه وصیّت چنین اطلاقی وجود ندارد.
بعضی از فقیهان در این باره ادّعای اجماع کردهاند.
دلیل اصلی در این مساله، روایاتی است که در حدّ استفاضهاند، به عنوان نمونه:
۱. در
روایت معتبر،
محمد بن مسلم نقل میکند، از
امام صادق (علیهالسّلام) سؤال شد، مردی نسبت به اموال فرزندان خود به دیگری وصیّت کرده و در هنگام وصیّت به او
اجازه داده در اموال آنها دخالت نموده،
داد و ستد نماید و
سود حاصل از آن برای طرفین باشد؟ حضرت فرمود: جایز است و هیچ منعی ندارد، زیرا پدر آنان هنگامی که زنده بود، اجازه داده است. «فَقٰالَ: لاٰ بَاْسَ بِهِ مِنْ اَجْلِ اَنَّ اَبٰاهُمْ قَدْ اَذِنَ لَهُ فیِ ذٰلِکَ وَهُوَ حَیٌّ».
امام خمینی (قدّسسرّه) در توضیح این روایت، میگوید: «تعلیلی که در ذیل روایت آمده، دلالت دارد بر اینکه
اذن و اجازه پدر موجب صحّت معاملات انجام شده بر اموال صغیر میگردد، اعمّ از اینکه در زمان حیات پدر واقع شود، مانند اینکه کسی را برای انجام آن،
وکیل خود قرار دهد، یا بعد از ممات او، به موجب وصیّت و اجازه قبلی».
۲. در روایتی صحیح پیرامون
تفسیر آیه ۶
سوره نساء (که مسائل اموال ایتام را بیان مینماید)
عبدالله بن سنان میگوید: از امام صادق (علیهالسّلام) سؤال شد، در جمله «فَلْیَاکُلْ بِالْمَعْروُفِ
» (هر کس
فقیر است) باید مطابق
عرف از آن اموال بردارد، چه کسی مقصود است؟ حضرت فرمود: معنای معروف، قوت مورد نیاز است و مقصود از کسی که در اموال ایتام دخالت مینمایند، وصیّ یا
قیّم است که بهطور شایسته آن را سامان دهی مینماید. «اَلْمَعْروُفُ هُوَ الْقُوتُ وَاِنَّمٰا عَنَی الْوَصِیَّ اَوِ الْقَیِّمَ فیِ اَمْوٰالِهِمْ وَمٰا یُصْلِحُهُمْ».
استاد محمدجواد فاضل در توضیح این حدیث مینویسد: «از این روایت استفاده میشود، ولایت بر اموال صغار برای وصیّ ثابت است، اعمّ از اینکه موصی در این ارتباط وصیّت نموده باشد یا خیر».
۳. در روایت معتبر دیگری،
ابی الربیع میگوید: این مساله از امام صادق (علیهالسّلام) سؤال شد، کسی که دارای فرزندان صغیر است، فوت نموده و برادرش را وصیّ خود قرار میدهد. این ایتام مالکِ اموالی میباشند، آیا جایز است وصیّ با آن اموال داد و ستد نماید؟ حضرت فرمود: «نَعَمْ کَمٰا یَعْمَلُ بِمٰالِ غَیْرِهِ وَالرِّبْحُ بَیْنَهُمٰا». آری، همانگونه که با اموال دیگران داد و ستد مینماید و سود حاصل از آن بین هر دو (وصیّ و ایتام) تقسیم میشود. سؤال شد آیا اگر در انجام
معامله، اموال ایتام
تلف گردد، وصی ضامن است؟ حضرت فرمود: در صورتیکه با رعایت
مصلحت،
معامله انجام شده باشد، ضامن نیست. «قٰالَ: لاٰ اِذٰا کٰانَ نٰاظِراً لَهُ»
؛ این روایت به روشنی بر ولایت وصیّ بر اموال صغار دلالت دارد.
یکی از اختیارات ولی قهری این است که میتواند برای
محجور تحت ولایت خود، وصیّ تعیین کند تا پس از فوت او امور محجور را اداره نماید.
ماده ۱۱۸۸
قانون مدنی در این خصوص مقرّر میدارد: «هر یک از پدر و جدّ پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او میباشند، وصیّ معیّن کند تا بعد از فوت خود، در نگهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره نماید».
همچنین ماده ۱۱۸۹ قانون مدنی میگوید: هیچیک از پدر و جدّ پدری نمیتواند با
حیات دیگری برای مولّی علیه خود وصیّ معیّن کند».
بنابراین ولیّ قهری در صورتی میتواند برای
سرپرستی محجور تحت ولایت خود، وصیّ تعیین کند که ولیّ قهریِ دیگری وجود نداشته باشد. پس اگر پدر یا جدّ پدری در زمان حیات دیگری وصیّ معیّن کند، عمل او بیاثر و لغو خواهد بود، زیرا با بودن ولیّ قهری، دیگری نمیتواند سمت وصیّ داشته باشد.
انصاری، قدرتالله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۲، ص۲۶-۲۹، برگرفته از بخش «فصل نهم ولایت بر اموال کودک (اداره اموال کودک توسط اولیا)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۱/۲۰.