• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وصیّت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



وصیت به معنای توصیه و سفارش فردی با فرد دیگر است.




وصیِت از ریشه «وَصِیَ» است که در لغت به معنای گیاهان به‌هم وصل شده و بافته شده آمده و «أرض واصیة» یعنی زمینی که سراسر پوشیده از گیاه به‌هم متصل.



«وصیت» در اصطلاح علم اخلاق با پند و موعظه سفارش کردن بر دیگری، جهت فرمان بردن و عمل نمودن است و در اصطلاح فقه این است که انسان، تملیک و واگذاری عین مال یا منفعت آن را بعد از وفات خودش به شخص دیگر یا عموم مردم سفارش کند؛ به‌طوری‌که تصرف در اموال وی بعد از مرگش برای دیگران مباح باشد.
«وصیت» عبارت است از برنامه‌های عهد و إیصال(رساندن)، و آن همان چیزی است که به آن وصیت می‌شود؛ و «وصیّ» کسی است که متّصف به تعهّد و إیصال باشد؛ این معنی بر «موصی(وصیت کننده)» که تعهد می‌کند، نیز صدق کرده، و همچنین بر «موصی الیه» نیز صدق می‌کند، که قبول إجراء تعهد نموده و تحقّق رساندن وصیت به دست ایشان است.
[۴] مصطفوی، حسن؛ ‏التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، تهران، ‏بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ‏۱۳۶۰ش، ج‏۱۳، ص۱۲۸.




واژه «وصیت» در قرآن کریم در دو معنا به کار رفته: اخلاقی که به معنی موعظه و نصیحت باشد، و فقهی که سفارش فردی به وصیّ خودش، برای رسیدگی به اموال و کارهای باقی مانده بعد از مرگ او، مطرح شده است.
[۵] طیب، سید عبدالحسین؛ ‏اطیب البیان فی تفسیر القرآن،‏ تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش، ‏چاپ دوم، ج‏۲، ص۳۱۹.


۳.۱ - سفارش و موعظه


۱. خداوند، برترین موعظه کننده
پروردگار متعال در قرآن کریم برای تکامل روحی و معنوی انسان، او را به انجام اموری سفارش نموده که قدم گذاشتن در راه حق اهم آن است:
«وَ أَنَّ هذا صِراطی‏ مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکمْ عَنْ سَبیلِهِ ذلِکمْ وَصَّاکمْ بِهِ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ»«این راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید! و از راه‏های پراکنده (و انحرافی) پیروی نکنید، که شما را از طریق حق، دور می‏سازد! این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می‏کند، شاید پرهیزگاری پیشه کنید!»
همچنین نیکی به والدین از دستورات موکد خدای تبارک به انسان‌هاست:
«وَ وَصَّینَا الْانسَانَ بِوَالِدَیهِ حُسْنًا وَ إِن جَاهَدَاک لِتُشْرِک بیِ مَا لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلَاتُطِعْهُمَا...‏»«ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوی که به آن علم نداری، از آنها پیروی مکن!..‏.»
عدم تصرف در مال یتیم، دقت در حلال و حرام و صبر در برابر مشکلاتی که در راه خدا به سراغ انسان می‌آید، نیز از جمله توصیه‌های خداوند در قرآن مجید است.
۲. توصیه در سیره پیامبران
پیامبران الهی از جمله حضرت ابراهیم و حضرت یعقوب –علیهماالسلام- رمز موفقیت و سعادت انسان را در تسلیم در برابر حق خلاصه کرده و به فرزندان خود سفارش نموده‌اند. قرآن با بیان این وصیت به انسان‌ها متذکر می‌شود، همان‌گونه که در این دنیا مسئول و نگران معیشت فرزندان خود هستند، از زندگی معنوی آنها نیز نباید غافل باشند.
«وَ وَصَّی بِها إِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یعْقُوبُ یابَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی‏ لَکمُ الدِّینَ فَلاتَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»«و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما، جز به آیین اسلام تسلیم در برابر فرمان خدا از دنیا نروید.»

۳.۲ - وصیت از نگاه فقهی


چنان‌که در معناشناختی بیان شد، «وصیت» در اصطلاح فقهی این است که انسان بعد از وفات خود، شخص دیگری را مالک مال خود یا منفعت آن نموده و یا دیگری را برای انجام اموری و تصرف چیزی مأمور نماید.
[۱۴] دادمرزی، سیدمهدی؛ فقه استدلالی (ترجمه تحریرالروضة فی شرح اللمعة)، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش، ص۴۲۸.
از جمله امور مربوط به وصیت از نگاه فقهی در قرآن مجید به قرار ذیل است:

۳.۲.۱ - انجام وصیت


خداوند در قرآن کریم به عنوان امر مستحب و مؤکد به پرهیزکاران امر می‌کند که قبل از این‌که مرگ آنها فرا برسد و اموال آنان به عنوان ارث، میان وارثان تقسیم شود، به‌طور عادلانه و به دلخواه خود، برای نزدیکان خود وصیت کنند
[۱۵] مقدس اردبیلی، احمد بن محمد؛ زبدة البیان فی أحکام القرآن، تهران‏، کتابفروشی مرتضوی، چاپ اول، بی‌تا، ص۴۶۸.
: «کتِبَ عَلَیکمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَک خَیراً الْوَصِیةُ لِلْوالِدَینِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی المُتّقینَ»«بر شما نوشته شده: هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبی (مالی‏) از خود به جای گذارده، برای پدر و مادر و نزدیکان، بطور شایسته وصیت کند! این حقّی است بر پرهیزکاران!»
همچنین در آیه‌ای دیگر با تأکید در رعایت حقوق همسر بعد از وفات شوهر، بیان گردیده است:
«وَ الَّذِینَ یتَوَفَّوْنَ مِنکمْ وَ یذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیةً لّأَِزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلیَ الْحَوْلِ غَیرَْ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَاجُنَاحَ عَلَیکمْ فیِ مَا فَعَلْنَ فیِ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ...»‏«و کسانی که از شما در آستانه مرگ قرار می‏گیرند و همسرانی از خود به‏جا می‏گذارند، باید برای همسران خود وصیت کنند که تا یک سال، آنها را (با پرداختن هزینه زندگی) بهره‏مند سازند، به شرط این‌که آن‌ها (از خانه شوهر) بیرون نروند (و اقدام به ازدواج مجدد نکنند)؛ و اگر بیرون روند، (حقی در هزینه ندارند ولی) گناهی بر شما نیست، نسبت به آن‌چه درباره خود، به‌طور شایسته انجام می‏دهند...»

۳.۲.۲ - توجه به وصیت


پروردگار متعال در قرآن مجید، برای هر یک از وراث سهم‌الارثی تعیین نموده و در همان آیات ارث بعد از بیان سهم اولاد، والدین و... توجه به وصیت میت را قبل از انجام وصیت تأکید نموده است:
«یوصیکمُ اللَّهُ فی‏ أَوْلادِکمْ لِلذَّکرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیینِ... مِنْ بَعْدِ وَصِیةٍ یوصی‏ بِها أَوْ دَینٍ...»«خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش می‏کند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد... (همه این‌ها،) بعد از انجام وصیتی است که او کرده، و بعد از ادای دِین است...»
عمل به وصیت آن‌قدر مهم است که قبل از پرداخت سهم وارثان، اگر میت وصیت و دیونی داشته باشد، ابتدا باید وصیت وی اجرا شده و دِینش پرداخت شود؛ سپس باقیمانده اموال میان وراث تقسیم گردد.
[۱۹] حسینی جرجانی، سیدامیر ابوالفتوح‏؛ آیات الأحکام(جرجانی)، تهران، نوید، ۱۴۰۴ق، چاپ اول، ج‏۲، ص۲۰۲.

البته در آیات بعد که سهم همسران را مشخص نموده، وصیت میت با قید «غیرمُضارّ» محدود کرده است:
«وَ لَکمْ نِصْفُ ما تَرَک أَزْواجُکمْ إِنْ لَمْ‌ یکنْ لَهُنَّ وَلَدٌ... مِنْ بَعْدِ وَصِیةٍ یوصی‏ بِها أَوْ دَینٍ غَیرَ مُضَارٍّ وَصِیةً مِنَ اللَّهِ...»«و برای شما، نصف میراث زنانتان است، اگر آنها فرزندی نداشته باشند... پس از انجام وصیتی که شده، و ادای دِین، به شرط آن‌که (از طریق وصیت و اقرار به دِین،) به آن‌ها ضرر نزند. این سفارش خداست...»

۳.۲.۳ - حضور شاهد در ثبت وصیت


دستور قرآن به مومنان این است که آنان جهت صحت عمل به وصیت آن‌ها و عدم کاستی در انجام وصیت، باید در هنگام وصیت کردن، دو نفر عادل که عدالتشان برای او ثابت شده، به عنوان شاهد و ناظر در نزد خود حاضر کند:
«یا أَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ شهََادَةُ بَینِکمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیةِ اثْنَانِ ذَوَاعَدْلٍ مِّنکمْ أَوْ ءَاخَرَانِ مِنْ غَیرِْکمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فیِ الْأَرْضِ...»«ای کسانی که ایمان آورده‏اید! هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، در موقع وصیت باید از میان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد یا اگر مسافرت کردید، و مصیبت مرگ شما فرا رسید، (و در آن جا مسلمانی نیافتید،) دو نفر از غیر خودتان را به گواهی بطلبید...»
اهمیت این مسئله به قدری زیاد است که حتی اگر دسترسی به انسان مسلمان برای او مقدور نبود، می‌تواند از دو نفر کافر ذمی عادل استفاده کند؛ در این صورت اگر وارثان از صداقت شاهدان و عمل کنندگان به وصیت، مطمئن نبوده و در صحت وصیت شک داشته باشند، به آن دو شاهد مراجعه کرده و با قسم دادن آن‌ها در حضور دیگران، حقیقت برایشان آشکار می‌شود.
[۲۲] مقدس اردبیلی، احمد بن محمد؛ زبدة البیان فی أحکام القرآن، تهران‏، کتابفروشی مرتضوی، چاپ اول، بی‌تا، ص۴۷۴ و تفسیر جوامع الجامع، ج‏۱، ص۳۵۸.


۳.۲.۴ - تغییر دادن وصیت


وصیت، از جمله سفارشات مؤکد خداوندی است که تغییر دادن آن توسط دیگران، گناهی بزرگ و نابخشودنی است:
«فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سمَِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلیَ الَّذِینَ یبَدِّلُونَهُ...»«پس کسانی که بعد از شنیدنش آن را تغییر دهند، گناه آن، تنها بر کسانی است که آن (وصیت) را تغییر می‏دهند...»

۳.۲.۵ - اصلاح وصیت


از آن‌جا که در دین مبین اسلام انجام دادن گناه، حرام و دارای عقوبت است، تغییر دادن وصیتی که در آن امر به گناه شده، کاری خداپسندانه است:
«فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَینهَُمْ فَلَاإِثْمَ عَلَیهِ...»«و کسی که از انحرافِ وصیت کننده (و تمایل یک جانبه او به بعض ورثه)، یا از گناه او (که مبادا وصیت به کار خلافی کند،) بترسد، و میان آن‌ها را اصلاح دهد، گناهی بر او نیست (و مشمولِ حکم تبدیلِ وصیت نمی‏باشد.)...»



 
۱. لسان العرب، ج۱۵، ص۳۹۵.    
۲. مفردات راغب، ج۱، ص۵۲۵.    
۳. مجمع البحرین، ج۴، ص۵۱۲.    
۴. مصطفوی، حسن؛ ‏التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، تهران، ‏بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ‏۱۳۶۰ش، ج‏۱۳، ص۱۲۸.
۵. طیب، سید عبدالحسین؛ ‏اطیب البیان فی تفسیر القرآن،‏ تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش، ‏چاپ دوم، ج‏۲، ص۳۱۹.
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۵۳.    
۷. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۸.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۱۴۴.    
۹. انعام/سوره۶، آیات ۱۵۱ و ۱۵۲.    
۱۰. عصر/سوره۱۰۳، آیه۳.    
۱۱. انعام/سوره۱۹، آیه۳۱.    
۱۲. تفسیر نمونه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۳۲.    
۱۴. دادمرزی، سیدمهدی؛ فقه استدلالی (ترجمه تحریرالروضة فی شرح اللمعة)، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش، ص۴۲۸.
۱۵. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد؛ زبدة البیان فی أحکام القرآن، تهران‏، کتابفروشی مرتضوی، چاپ اول، بی‌تا، ص۴۶۸.
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۱۸۰.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۱۹. حسینی جرجانی، سیدامیر ابوالفتوح‏؛ آیات الأحکام(جرجانی)، تهران، نوید، ۱۴۰۴ق، چاپ اول، ج‏۲، ص۲۰۲.
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۱۲.    
۲۱. مائده/سوره۵، آیات ۱۰۶ تا ۱۰۸.    
۲۲. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد؛ زبدة البیان فی أحکام القرآن، تهران‏، کتابفروشی مرتضوی، چاپ اول، بی‌تا، ص۴۷۴ و تفسیر جوامع الجامع، ج‏۱، ص۳۵۸.
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۱۸۱.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۱۸۲.    




سایت پژوهه با تلخیص    




جعبه ابزار