پنجه مریم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پَنْجه مَرْیَم، نام
فارسی گیاه خودرو و پایدار بخور مریم در
طب سنتی میباشد.
در سبب نامگذاری این گیاه و انتساب آن به مریم گفتهاند که چون در بیابان
حضرت مریم (علیهاالسلام) را دردزایمان گرفت، در زیر درخت خرمایی گیاه خودرویی را چنگ زد و در پنجه خود گرفت و فشرد تا
حضرت عیسی (علیهالسلام) را به دنیا آورد. از آنرو، این گیاه به نام او
شهرت یافته است.
در فرهنگ پزشکی اسلامی و فرهنگ و ادب فارسی گیاهانی چند از نوع سیکلامِن (در زبان عامه سیکلَمه) و پارثنیوم به پنجه مریم یا شجره مریم معروفاند.
آن را چنگ مریم هم نامیدهاند.
در متون دارو پزشکی اسلامی کهن گیاهانی مانند بَنْجَنْگُشْت (پنج انگشت، صورت
عربی آن فنجنکشت و بنجنکشت)، شجره مریم، کَفّ مریم (دست مریم)، کَفّ العَذراء (دست دوشیزه، کنایه از مریم عذرا یا مریم باکره)، کف عائشه، کف الکلب، کف الاسد، کف السَبُع و... را نیز به گیاه بخور مریم اطلاق کردهاند.
برخی از گیاهان، به ویژه پنجنگشت را گیاهانی جدا از بخور مریم یا پنجه مریم باید دانست.
اعلم
پنجه مریم را ترجمه کف مریم عربی و غیر از
بخور مریم میداند.
پنجه مریم یا بخور مریم گیاهی است علفی به نام سیکلامن از خانواده پریمولاسه (primulaceae/cyclammen europaeum) و از تیره پامچال.
این گیاه ساقهای غدهای و زیرزمینی و برگهایی پهن و قلبی شکل یا کناره دندانهدار به رنگهای سبز روشن یا نقرهای، و گلهایی سرخ و سرنگون در میان برگها دارد و از اینرو، در فارسی به گل نگونسار هم معروف است.
از این گیاه ۱۲ نوع شناخته شده است.
مایرهوف براساس نوشته گیاه ـ داروشناسان اسلامی بخور مریم و شجره مریم را به ۱۰ نوع گیاه مختلف مانند آذریون، کفالاسد، عرطنیثا و... اطلاق کرده است.
مشهورترین نوع این گیاه در
آمریکا میروید که به آن سیکلامن پرسیکوم (cyclamen persicum) (پارسی) میگویند.
پنجه مریم یا بخور مریم در
انگلستان به نان خوک (sowbread) معروف است
«خُبزالخنزیر» (نان خوک) «خیز القرود» (نان بوزینگان) در
شام، «خبز المشایخ» (نان پیران) در
آفریقا.
مردم جزیره
ابن عمر در
عراق آن را عرطنیثا.
مردم
اندلس جرجریتیه،
مردم
مصر حبالغول، و اهل مغرب کافوریه مینامیدهاند.
نام بخور مریم را
دیسقوریدس به زبان
، (kuklaminos) و
ابن میمون قوقلامیتوس آوردهاند و با شجره مریم که آن را نیز فقلامینوس خواندهاند
متفاوت دانسته و گفتهاند که چون برگ آن به شکل پنجه است، آن را «کف الاسد» هم خواندهاند.
ابن میمون
و
انطاکی کف الجذماء (دست جذامدار) را گیاه پنجنگشت دانستهاند و ابن بیطار
پنجنگشت را نام فارسی کفمریم یا اصابع صفر شناخته است. برخی پنجنگشت را همان بِنْطافلون (به معنای ۵ برگ) دانستهاند.
شماری از قدما گیاه اسفند یا حرمل را نیز بخور مریم یا پنجه مریم پنداشتهاند، در صورتی که
بیرونی در الصیدنه این انتساب را نادرست میداند.
این گیاه را از گیاهان بومی منطقه
قفقاز و
مدیترانه دانستهاند.
در
ایران بیشتر در نواحی کوهستانی
شمال
کشور مانند
گرگان،
گیلان،
مازندران، و نواحی غرب مانند
کردستان میروید.
بیابانها و تپههای سرزمین
عربستان را نیز از رویشگاههای این گیاه نام بردهاند.
پلینی جاهای سایهدار را محل رویش سیکلمان میداند.
از دیرباز پنجه مریم در زمره گیاهان دارویی شناخته شده بوده است.
گیاه ـ دارو پزشکان جهانباستان و جامعههای ایرانی ـ اسلامی با این گیاه آشنایی داشتند و به تجربه به خواص سودمند و زیانرسان اجزاء آن مانند ساقه، ریشه، برگ و گل در کاربردهای پزشکی پی برده بودند. با نگاهی گذرا به متون گیاه ـ دارونامهها و پزشکی نامهها میتوان با خواص دارویی ـ درمانی و چگونگی کاربرد این گیاه آشنا شد.
پلینی طبیعیدان رومی
سده نخست میلادی به سودمندی ریشه سیکلمان در رفع گزیدگیهای هر نوع ماری اشاره دارد و مینویسد که ریشه گیاه کیفیت سمی دارد و اگر زن آبستن پا روی آن بگذارد،
سقط جنین خواهد کرد.
پزشکان جهان اسلام نیز کاربرد اجزاء مختلف این گیاه را در درمان برخی بیماریها سودمند میدانستند.
ابومنصور هروی خواص درمانی آن را چنین آورده است:
از میان بردن جراحتها و گشودن خوک (واژه فارسی
خنزیر یا خنازیر: غدههای چرکین زیر گلو)، نرم کردن اندام و گشودن عصبِ بر یکدیگر افتاده، کاستن و دفع آب جمع شده در چشم و از میان بردن تاریکی چشم با کشیدن بخور مریم آمیخته با انگبین اندر چشم، پاک کردن مغز با چکاندن آن در بینی، از میان بردن صُداع (سردرد) که از سردی بُوَد، گشودن
حیض و افکندن کودک از راه کاربرد شیاف آن، بیرون کردن یرقان همراه عرق از بدن و زدودن کَلَف (ظاهراً کَک و مَک) و نَمَش
و درمان داءالثعلب (بیماری ریزش موی سر و ابرو و ریش و برهنه شدن پوست آنها).
از خواص درمانی دیگر گیاه پنجه مریم میتوان به درمان زکام با بوییدن بخور آن،
آسان کردن درد زایش با برداشتن فرزجه (پرزجه: شیاف) آن،
افزودن بول و گشودن طمث، قطع جریان خون بواسیر با گذاشتن ضماد گیاه بر آن، رفع اورام مقعد، زخمها، غدد و ورمهای دیگر، تسکین درد نیش حشرات
و دفع قولنج با حقنه (اماله) کردن
برای اطلاعات بیشتر درباره خواص درمانی و کاربرد این گیاه در متون گیاه ـ دارویی قدیم،
نویسندگان گیاه ـ دارو پزشکی معاصر نیز به خواص درمانی و کاربردهای طبی این گیاه در درمان برخی بیماریها اشاره کردهاند.
در فرهنگ عامه هر گیاه به ذات خود مقدس و از لحاظ معنوی ارزشمند و معتبر نیست. ارزش قدسیانه گیاهان به رابطه و پیوند آنها به شخصی مقدس، به یک نمونه مثالی و یا مجموعهای از اعمال آیینی و تکرار عباراتی که میپندارند گیاهان را از عالم مادی غیرمقدس جدا میکند، وابسته است.
گیاهانی که مردم آنها را دارای نیروی ورای طبیعی و خاصیتهای جادویی ـ درمانی میپندارند، به قدیسان پیوند میدهند.
به نظر وسترمارک نیروی سود رسانگیاه زمانی مقدس و برکتزا به شمار میآید که به آن همچون نیرویی کموبیش رازآمیز، حیرتانگیز و اعجابآور و «ورای طبیعی» نگریسته شود و نه همچون نیرویی عادی، متعارف و «خاکی».
در
جهان اسلام حضرت مریم (علیهالسلام) را مانند
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) پاک و مقدس و برکتزا میانگارند و زنان هنگامی که مشکل و نیازی دارند، معمولاً به او نیز همچون حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) متوسل میشوند. مثلاً زنان
مسلمان و
مسیحی سترون برای از میان بردن بیماری نازایی خود به «حمام سِتّی مریم» (حمام مریمبانو) در
قدس، نزدیک
دروازه استفن مقدس میروند، به این باور که حضرت مریم در آن حمام خود را شسته است.
ارزش و اعتبار قدسیانه و پیشگیرانه گیاه پنجه مریم، هم به سبب ارتباط این گیاه با عدد ۵ و هم به سبب پیوندش با دست یا پنجه حضرت مریم (علیهالسلام)، عذرای مقدس است.
۵ در میان مردم برخی سرزمینهای مسلماننشین، همچون دوره باستان با توجه به آنکه پنجه دست همچون عامل دفاعی در برابر چشمزخم به کار میرفته، ارزش جادویی داشته است. یکی از روشهای کارآمد برای دفاع در برابر چشمبد میان مردم، به ویژه میان مردم افریقای شمالی و برخی بخشهای خاورمیانه، دراز کردن دست راست با پنجههای گشوده به سوی کسی است که احتمال میرود آسیبی از نگاهش برسد.
هرچند تصور میرود که به کار بردن پنجه مریم برای دور کردن چشم بد پیشینه خیلی درازی نداشته باشد، اما استفاده از آن همچون تهویذ یا افسونِ زایش به هنگام زایمان زن به کار میرفته است.
در خواص جادویی تعویذ پنجه مریم نوشتهاند که برای آسانزایی زن آبستن پنجه مریم را در پیش روی او در آب اندازند و بخیسانند
و یا آب آن را به زن بنوشانند
و یا هنگام خیساندن
اذان گویند.
همانطور که گیاه پنجنگشت را نماد «کاهش شهوت» دانسته و نوشتهاند که زاهدان ترسا بر فرشی که از گیاه پنجنگشت سازند، نشینند و در
سفر نیز عصایی از چوب آن در دست گیرند، به این باور که از «قوت شهوات» آنها بکاهد
پنجه مریم (سیکلامن) را نماد
شهوت دانستهاند و گفتهاند که در قدیم از ریشه آن آشام
عشق میساختند.
گیاهان دیگری نیز هستند که به حضرت مریم مقدس منتسباند و به نام او نامیده میشوند. در میان این گیاهان این نمونهها را که پیشتر به برخی از آنها اشاره شد، میتوان یاد کرد:
۱- کف مریم (دست مریم)، یکی از انواع ویتکس(vitex)
که در میان مسلمانان به کف فاطمه شهرت دارد. این گیاه را در
مصر به نام کف مریم و یا کف فاطمه بنتالنبی (صلیاللهعلیها) میفروشند. هنوز هم این گیاه را در مصر میتوان یافت، لیکن کاربرد عمومی آن ظاهراً منسوخ شده است.
۲- کف العَذراء،( anastatica hierochuntia, cruciferae) دانههای خشکی که در صحراها پراکنده است و سالها دوام مییابد. این دانهها به مشت دست شباهت دارند و همچون
تعویذ در برابر چشم بد به کار میرفته است. این گیاه را کندهکاری و نقاشی میکنند یا همچون
طلسم به کار میبرند ودر جهان اسلام به کف فاطمه معروف است.
۳- نِوَند یا نیوند، گیاهی از انواع حرمل یا اسفند که به عربی حب المِحلب خوانده میشود. این گیاه نیز به حضرت مریم (علیهالسلام) منتسب است و به «نیوندمریم» شهرت دارد.
۴- مریمیه یا مِرامیه، گیاهی خوشبو که گفتهاند رایحه خود را از حضرت مریم به هنگامی که پیشانی را با برگهای آن پاک کرد، گرفته است.
(۱) آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۲) ابن بیطار، عبدالله، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، قاهره، ۱۲۹۱ق.
(۳) ابن سینا، حسین بن عبداللّه، الرسالة الالواحیة، به کوشش
یسریٰ عبدالغنی عبدالله، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
(۴) ابن سینا، حسین بن عبداللّه، القانون، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۵) ابن میمون، موسی، شرح اسماء العقار، به کوشش ماکس مایرهوف، قاهره، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
(۶) ابوالخیر، اشبیلی، عمدة الطیب فی معرفة النبات، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۹۹۵م.
(۷) هروی، ابومنصور موفق، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۸) اخوینی، ربیع، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، ۱۳۴۴ش.
(۹) اسحاق بن سلیمان، الاغذیة و الادویة، به کوشش محمد صباح، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۱۰) اعلم، هوشنگ، جستارهایی در تاریخ علوم دوره اسلامی، تهران، ۱۳۸۱ش.
(۱۱) امیری، منوچهر، فرهنگ داروها و واژههای دشوار، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۱۲) انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، قاهره، ۱۳۰۲ق.
(۱۳) تبریزی، محمدحسین بن خلف، برهان قاطع، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۳۰ش.
(۱۴) بیرونی، ابوریحان، صیدنه، ترجمه کهن فارسی از ابوبکر کاسانی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۲ش.
(۱۵) حکیم مؤمن، محمد، تحفه، تهران، ۱۴۰۲ق.
(۱۶) دایرة المعارف فارسی.
(۱۷) زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، ۱۳۴۷ش.
(۱۸) زریاب، عباس، تعلیقات بر الصیدنه ابوریحان بیرونی، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۱۹) شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۲۰) عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۲۱) غسانی، ابوالقاسم، حدیقة الازهار فی ماهیة العشب و العقار، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۲۲) انجو شیرازی، حسین بن حسن، فرهنگ جهانگیری، به کوشش رحیم عفیفی، مشهد، ۱۳۵۱ش.
(۲۳) تتوی، عبدالرشید، فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۲۴) قرآن مجید.
(۲۵) کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۲۶) گلریز، محمدعلی، مینودر، قزوین، ۱۳۶۸ش.
(۲۷) لغت نامه دهخدا.
(۲۸) میرحیدر، حسین، معارف گیاهی، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۲۹) هال، جیمز، فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزادی، تهران، ۱۳۸۰ش.
(۳۰) هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، ۱۳۳۴ش.
(۳۱) بلوکباشی، علی، یادداشتهای مؤلف.
(۳۲) Americana.
(۳۳) Dioscorides C، Materia Medica…، ed، M Nazir Sankary، Aleppo، ۱۹۸۹.
(۳۴) Donaldson B A، The Wild Rue، London، ۱۹۳۸.
(۳۵) EI ۲.
(۳۶) Eliade M، Patterns in Comparative Religion، tr R Sheed، London، ۱۹۷۱.
(۳۷) Pliny، Natural History، tr W H S Jones، London، ۱۹۵۶.
(۳۸) Schlimmer L، Terminologie médico-pharmaceutique، Tehran، ۱۹۷۰.
(۳۹) Westermarck E، Pagan Survivals in Mohammedan Civilisation، Amsterdam، ۱۹۷۳.
(۴۰) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پنجه مریم»، شماره۵۵۵۹.